محمد ستاری فر میگوید چه قبل و چه بعد از انقلاب در نگاه به صندوقها دچار اشکال بودهایم، این صندوقها بعضا جاده صاف کن مشکلات اقتصادی کشور بودهاند، در حالی که آنها میبایست فقط به افراد تحت پوشش خود متعهد باشند و همین هزینههای نابجا، امروز صندوقها را با مشکلاتی روبرو کرده است.
به گزارش ایسنا، محمد ستاری فر در نشست هفتگی دین و اقتصاد اظهار کرد: وقتی از رفاه صحبت میکنیم منظور ما رویکردهای دولت و سیاستهای دولت است که در هر مقطعی متناسب شرایط اجتماعی و اقتصادی تغییر میکند. این موضوع به سوبسیتها و مساعدتهای دولت برمیگردد ولی بحث تامین اجتماعی از این موضوع جداست و منظور از تامین اجتماعی بحث ویژهای است که حقی همگانی به حساب میآید و مقولهای کلیدی است.
رئیس پیشین سازمان مدیریت و برنامهریزی در ادامه سخنانش گفت: اکنون ما دو مشکل داریم که هر روز از عمق بیشتری برخوردار میشود که یکی از آنها در ارتباط با رابطه بین توسعه اقتصادی و تامین اجتماعی است. به این معنی که ما در مسیر توسعه قرار نمیگیریم مگر اینکه مساله تامین اجتماعی خود را به نحو متناسبی حل و فصل کرده باشیم، ولی نظام حکمرانی ما بعد از انقلاب تاکنون به این موضوع اهمیت چندانی نگذاشته است.
او ادامه داد: مشکل بزرگ دیگر در ارتباط با صندوقهای بازنشستگی این است که چگونگی جایگاه حقوقی، قانونی، معرفتی و نهادی قلمرو تامین اجتماعی مشخص نیست و بررسیها نشان میدهد که از این نظر نگاه به تامین اجتماعی نگاه متناسبی نبوده و این مساله به قبل از انقلاب هم برمیگردد.
این اقتصاددان توضیح داد: قبل از انقلاب نیز معاونان و وزرا بخشی از هزینههای خود را از صندوق تامین میکردند و بعد از انقلاب هم دیدیم که در مواقعی دولت وقتی با مشکل مالی روبرو میشد به این فکر میافتاد که برخی از مشکلات خود را از طریق سازمان اجتماعی تامین کند. در موردی به یاد دارم که پنج میلیارد تومان به دستور رئیس کل بانک مرکزی از تامین اجتماعی برداشت شده و البته با رایزنی به مسئولان به ازای پنج میلیارد تومان ملک و اموال به صندوق تامین اجتماعی ارائه شد.
او افزود: با این حال این نگاه نامناسب به صندوقها همواره وجود داشته است. به یاد دارم که از بعد از جنگ مساله رشد جمعیت و تعداد تختهای بیمارستانی به ازای آنها مورد سوال قرار گرفت و بررسیها نشان داد که قبل از انقلاب و در سال ۱۳۵۶ به ازای هر ۱۰۰۰ نفر دو تخت بیمارستانی وجود داشته است، ولی بعد از جنگ به دلیل رشد جمعیت و مشکلات بهداشتی و درمانی پیش آمده به ازای هر ۱۰۰۰ نفر ۰.۹ تخت وجود داشت و این خیلی بد بود و در آن زمان نیازمند آن بودیم که ۲۳ هزار تخت بیمارستانی اضافه شود.
وی ادامه داد: در آن زمان نمایندگان مجلس بدون حضور سازمان تامین اجتماعی و سایر مسئولان تصمیم گرفتند که این بیمارستانها در مناطقی ساخته شود و این بیمارستانها نیز در مکانهایی احداث شد که به آن شکل بیمه نشده وجود نداشت و به هر حال بیمارستانها، هزینههای بسیاری دارند و موظفند به بیمه شدههای خود رسیدگی کنند.
ستاری فر افزود: به طورکلی صندوقهای ما هیچ وقت شان دینی، اقتصادی، انسانی و حقوقیشان حفظ نشده است و بعضا این نگاه بوده که چگونه میشود با صندوقها اقتصاد کشور را هدایت کرد.
این اقتصاددان ادامه داد: در ضمن در ادبیات اقتصادی تامین اجتماعی پیش نیاز توسعه اقتصادی و یکی از ابزارهای مهم توسعه اقتصادی صندوقها به حساب میآیند.
او در ادامه سخنانش گفت: تامین اجتماعی یکی از میوههای انقلاب صنعتی است و انقلاب صنعتی خود از میوههای انقلاب رنسانس، مرکانتلیسم، اصلاحات دینی، دولتهای مطلقه، عصر روشنگری، عصر علمی و فنی است.
او افزود: به عبارتی وقتی تولید چند برابر شد زایش انقلاب صنعتی و بازوی مکانیکی در کنار نیروی انسانی تضادهایی را شکل داد. مارکسیستها پشت کارگران ایستادند و کلاسیکها پشت سرمایه. این تضادها و درگیریها نقش گستردهای را در شکلگیری تامین اجتماعی ایجاد کرد. مارکسیستها به دنبال انقلاب کارگری بودند ولی سرمایه داران زرنگتر از آنها بودند که مارکس فکر میکرد و نظام بیمه توسط بیسمارک، چرچیل و رزولت به کار افتاد تا پادزهر لازم برای مسائل اقتصادی کارگران فراهم شود.
او در خصوص تامین اجتماعی در ایران گفت: نگاه تامین اجتماعی در ۶۰، ۷۰ سال گذشته هیچ وقت نهادی نبوده است. در زمان مصدق کارگران نسبت به وضعیت خود اعتراض کردند و صندوقها شکل گرفت. در زمان پهلوی نیز در حوزه نفت اتفاقاتی افتاد و بحث صندوقها جدی گرفته شد البته در آن زمان ۹ ماه با خارجیها درباره وضعیت تامین اجتماعی مذاکراتی صورت گرفت که در نوع خود مثمرثمر بود. من بارها گفتهام که کاش دولت سالهای بعد انقلاب نیز اقدام به مطالعه و مذاکره درخصوص تامین اجتماعی میکرد و وقت بیشتری برای آن میگذاشت.
ستاری فر در پایان سخنانش تاکید کرد: بارها گفتهام و تاکید میکنم صندوقها نباید مورد دست درازی دولتها قرار بگیرد، ولی متاسفانه قبل و بعد از انقلاب پول صندوقها در مواردی جاده صاف کن مشکلات بوده و امروز ما را با مشکلات بسیاری روبرو کردهاند و میبایست فقط به افراد تحت پوشش خود متعهد باشند و همین هزینههای نابه جا امروز صندوقها را با بحران روبرو کردهاند.