شرق - مهتاب قليزاده
اصولگرايان زماني كه ميخواهند قدرت را بهدست آورند از «معيشت» سخن ميگويند و زماني كه ميخواهند در مسند قدرت بمانند از «حفظ ارزشها». اين را تجربه نشان داده است؛ از همينرو است كه اگر موضوع «معيشت مردم» را محور حملههاي طيف مخالف دولت، در نخستين رودررويي انتخاباتي بدانيم، خطا نرفتهايم.
جمعه شب؛ هشتم ارديبهشتماه؛ شبكه يك سيماي جمهوري اسلامي. اين آدرس و زمان برگزاري نخستين مناظره انتخاباتي با موضوع «اقتصاد» است. كارزار شش مردي كه شوراي نگهبان آنها را صالح براي رياست بر كشور تشخيص داده است. پر بيراه نيست اگر «اقتصاد» را دليل اصلي مشاركت مردم در انتخابات سال ١٣٩٢ بدانيم. شايد از اين منظر اين ميدان، مهمترين مصاف كانديداهاي رياست بر قوه مجريه باشد. اما در اين ميدان، حسن روحاني، مركز توجه كانديداهاي طيف مخالف براي حمله خواهد بود؛ چرا كه او اكنون در مسند قدرت است و درست به همين دليل شانس بيشتري براي ابقا دارد. از اين رهگذر است كه «سيبل» احتمالي كانديداهاي ديگر ميشود و به همان دليل پيشگفته، مردان رقيب، در حوزه «معيشت» مردم به او خواهند تاخت. اما همچنان، چند روز باقيمانده به اين نبرد، اين پرسش مطرح است كه جناح مقابل كدام نقطه از عملكرد دولت در حوزه اقتصاد را پررنگ خواهد كرد؟ از كدام راه به مرد شماره يك كابينه حمله ميكند و به كدام ريسمان براي پيروزي چنگ ميزند؟ اين ميان، دفاع روحاني چيست؟ او چگونه ميتواند در اين زورآزمايي پيروز شود؟ به نظر ميرسد در اين مصاف، رقبا، بدون در نظر گرفتن شرایطی که دولت تدبير و اميد، کشور را تحويل گرفت، عملكرد تيم اقتصادي كابينه را به باد انتقاد بگيرند؛ همچنين وارونهکردن آمار و ارقام و حتي گاه آمارسازي از روشهای سنتی جناح اصولگرا براي پررنگ نشاندادن ضعف طرف مقابل، يا قدرتنمايي خود است. «شرق» پرسشهاي بالا را با سه اقتصاددان برجسته حوزه اقتصاد سياسي و كلان مطرح كرده است. اتفاقا به گمان آنها هم «معيشت» مهمترين مركز تاختن ديگر كانديداها به روحاني خواهد بود.
تاختن در سطح بهجاي پرداختن به اصول
علیاکبر عربمازار.استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی
«اشــتـغال، رکــود و معیشت مردم»؛ به نظر میرسد این موضوعها محور تاختن کاندیداهای طیف مخالف روحانی در نخستین مناظره انتخاباتی باشد؛ گمان میکنم مخالفان بیش از آنکه روی مبانی علم اقتصاد دست بگذارند، مباحث مناظره را به سطح میآورند تا از این راه بتوانند موفقیتی در مناظرهها بهدست آورند. آنها احتمالا روی موضوع بیکاری مانور بیشتری خواهند داد؛ چراکه گمان میکنند حرف دل مردم را خواهند زد. بااینهمه و با اینکه ما هنوز نمیدانیم مشاوران اقتصادی آنها چه مشورتی به آنها خواهند داد و برنامه خودشان چیست، اگر بخواهند کمی حرفهایتر و تخصصیتر در مناظرهها شرکت کنند، به دو موضوع اشاره خواهند کرد؛ نخست اینکه دولت برنامه دقیق و مدون اقتصادی ارائه نکرد؛ بهعنوان سرفصل این بحث هم احتمالا موضوع خود برنامه ششم توسعه را پیش میکشند؛ آنها ممکن است در حملههای ساختیافته و تکنیکی به این اشاره کنند که دولت یازدهم پس از برجام و حتی پیش از آن دقیق و شفاف از برنامههای اقتصادی و پارادایمی مشخص برای اداره اقتصاد کشور بهره نجست. اگر در این مسیر پیش روند، احتمالا به هدایتنشدن فعالان اقتصادی به دلیل همین نداشتن برنامه اشاره میکنند؛ چراکه با این وضع فعالان اقتصادی هم سردرگم و بیبرنامه میمانند و این آسیبهایي جدی برای اقتصاد یک کشور خواهد داشت. اگر بخواهم صادقانه به این موضوع نگاه کنم، انتقاد من هم به کار اقتصادی دولت در همین بخش دیده میشود.
دومین موضوعی که ممکن است در مناظره اقتصادی انتخابات، علیه روحانی و تیمش مطرح شود، تناقضهایی است که بین تیم اقتصادی دولت تدبیر و امید وجود داشته است. به گمان من این هم یکی از موضوعهای اقتصاد سیاسی است که کاندیداهای مخالف میتوانند به آسانی پیش بکشند؛ تیم اقتصادی رئیس کابینه در چهارسالی که گذشت، به راستی یکدست نبود. از مشاور ارشد اقتصادیاش گرفته تا وزیر اقتصاد، رئیس سازمان برنامه، رئیس کل بانک مرکزی، وزرای اقتصادی کابینه و حتی تا رئیس دفتر آقای روحانی، هر کدام از یک نحله اقتصادی آمده بودند. البته اگر چنین سخنی مطرح شود، رئیس فعلی قوه مجریه به آسانی از پس پاسخگویی به آن بر خواهد آمد؛ برای نمونه ممکن است خیلی ساده به سبدی از اندیشهها اشاره کنند که با وجود آرای متناقض یکدیگر را کامل میکنند، اما به گمان من خودشان اگر همچنان در منصب ریاست دولت بمانند، تیم اقتصادیشان را یکدستتر و همسوتر خواهند کرد.
در این بین احتمالا کاندیداهای طیف مخالف بیشتر به موضوعهای پوپولیستی اشاره خواهند کرد؛ چراکه شنوندهها و بینندههای تلويزیون حافظه کوتاهمدتی دارند و به لحظه توجه میکنند. به هر روی به گمان من آقای روحانی در مناظره اقتصادی میتواند به آسانی از عملکردی که داشته دفاع کند؛ چراکه در مجموع مقایسه بين آنچه تحویل گرفته و آنچه تحویل میدهد، پذيرفتني است.
او میتواند در دفاع از خودش برای رکود، از رکود جهانی اقتصاد سخن بگوید؛ بر موضوع کنترل تورم و دیپلماسی اقتصادی تمرکز کند؛ از برجام سخن بگوید که مانع نابودی کامل اقتصاد کشور شد؛ به موضوع پارسجنوبی و دستاوردهای چشمگیر تیم آقای زنگنه در حوزه نفت اشاره کند؛ به واقعیتهایی درباره خالیبودن خزانه و نبود پول و موفقیتهای دیگر تیمش اشاره کند و دست بالا را در مناظره داشته باشد.
اشتغال، عدالت اجتماعي و ركود، محور حملهها
بهروز هادیزنوز.استاد اقتصاد بازنشسته دانشگاه علامهطباطبائی
بــه نــظر مـیآیـد نامزدهـای انتــخابات ریاستجمهوری که از فیلتر شورای نگهبان گذر کردهاند، تاکنون برنامه مدون اقتصادی تدارک ندیده باشند؛ اما محتملترین حملات اقتصادیاي که به کابینه حاضر خواهد شد، بیتوجهی به موضوع اشتغال است. میخواهم بگویم کاندیداهای طیف مخالف بهجای تبیین برنامههای اقتصادی خود بر ضعفهای عملکردی دولت روحانی متمرکز میشوند و موضوع «اشتغال» چون یکی از موضوعهایی است که مقام معظم رهبری هم به آن اشاره کردهاند، دستاویز خوبی برای دیگر کاندیداها خواهد شد.
موضوع دیگری که آنها روی آن مانور میدهند، موضوع «عدالت اجتماعی» است. جناح مقابل دولت مستقر، بر موضوع «رکود» بهعنوان سومین مسئله اقتصادی متمرکز میشود. چنانکه از بیانات انتخاباتی آقای قالیباف برمیآید، او طرفدار انبساط مالی در اقتصاد است؛ موضوعی بسیار خطرناک برای اقتصاد کشور که چون او درک روشنی از اقتصاد ندارد، مطرح میکند. آقای قالیباف درآمد شهرداری را با درآمد سرانه و GDP اشتباه گرفته است. ایشان گمان میکنند، کشور را هم میتوانند تراکمفروشی کنند و تولید ناخالص داخلی را افزایش دهند.
اما این پرسش که روحانی چه پاسخهایی برای این انتقادها خواهد داشت هم مطرح است؛ اگر در مناظره، کاندیداها بر موضوع اشتغال تمرکز کنند، پاسخ روشن است؛ سرعت افزایش نرخ نیروی فعال برای اشتغال بهکار در اقتصاد بیش از توان دولت با توجه به واقعیتهای اقتصادی برای ایجاد شغل بوده است.
درهمینحال ممکن است کاندیداها به موضوعهایی چون فساد و حقوقهای نجومی و عدم حل بنیادی مشکل بانکها هم اشاره کنند. باید به این نکته دقت شود که اگر مسئلهای چون فساد مطرح شود، آقای روحانی هم پاتکی برای تکهای آقای قالیباف خواهد داشت؛ چراکه آقای قالیباف هم در همین زمینه باید پاسخگو باشد. نکته روشن آن است که چون آقای رئیسی در مسند قدرتی، به اشکال روحانی و قالیباف نبوده است، تنها میتواند سؤال کند و دست بالاتری در این موضوع دارد؛ چراکه قرار نیست کارنامه ایشان بررسی شود.
درهمینحال نکته دیگری که ممکن است مطرح شود، موضوع پرداخت یارانههای نقدی است؛ موضوعی که بعید است، هیچیک از کاندیداها به آن اشاره کنند؛ چراکه اینها در این زمان بیش از آنکه به موضوعهای علمی اقتصادی بپردازند؛ چه اینکه اکنون برخی بهجای آنکه بر این موضوع بهعنوان یک معضل ریشهای اقتصاد دست بگذارند، اعداد و ارقامی بیش از اینها را برای پرداخت نقدی عنوان میکنند.
دراینمیان اگر من بخواهم به ضعیفترین عملکرد دولت در حوزه اقتصاد نگاهی داشته باشم، از موضوع «مغفولماندن مشکلات ساختاری اقتصاد ایران» یاد خواهم کرد. به گمان من اگر مشکلاتی که ریشههایش را در ساختار اقتصاد کشور گسترانده است، خشکانده نشود، ایران نمیتواند در مسیر رشد اقتصادی بلندمدت قرار بگیرد. میخواهم بگویم که اگر دولت فعلی در رأس قدرت باقی بماند، باید هرچهسریعتر همه توانش را برای حل مشکلات ساختاری اقتصاد انجام دهد؛ چون این مشکلات در درازمدت گریبان مردم و اقتصاد را خواهند گرفت؛ با این اوصاف دولت هرچقدر هم که برای افزایش نرخ رشد اقتصادی تلاش کند، نمیتواند این رشد را برای سالهای متمادی حفظ کند. اتفاقا بههمیندلیل است که نرخ رشد اقتصادی بهآسانی دستخوش تغییر افراد کلیدی دولتها و نگاه آنها به اقتصاد قرار میگیرد. از این موضوع که گذر کنیم، به گمان من دولت تدبیر و امید میتوانسته در چهار سال گذشته دقیقتر و عمیقتر به موضوع اشتغال بپردازد.
تك اصولگرايان از نقطهضعف خودشان
سعید لیلاز.استاد دانشگاه شهید بهشتی
بهزودی مناظره اقتصادی انتــخابــات پیــشِرو میان شش کاندیدای ریاستجمهوری برگزار خواهد شد؛ بهگمان من مهمترین موضوعی که کاندیداهای طیف مخالف روحانی روی آن دست خواهند گذاشت، اتفاقا همان نقطهای است که دولت تدبیر و امید بهترین عملکرد را در آن داشته است: موضوع «معیشت».
موضوع معیشت همان نقطهای است که دولت یازدهم بهترین عملکرد را در آن از خود برجای گذاشته است و اتفاقا همان نقطهای است که جناح مخالف یا اصولگرایان بدترین کارنامه را در آن به دست آوردهاند. آنها از همان نقطهای به روحانی میتازند که خودشان در آن بدترین بودهاند. به نظر میرسد اصولگرایان در موضوع انتخابات و مناظرهها بیش از آنکه به موضوعهای ریشهای علم اقتصاد بپردازند، اهداف پوپولیستی را دنبال میکنند تا از راه تحریک احساسات مردم رأی به دست بیاورند. میخواهم بگویم اینها روی غریزه مردم حساب کردهاند.
بگذارید صریح و شفاف بگویم: یک اصل میان جناح اصولگرا وجود دارد؛ آنها هر زمان که میخواهند قدرت را به دست آورند بر معیشت مردم تمرکز میکنند و شعار میدهند و هر زمان که میخواهند قدرت را حفظ کنند، از حفظ ارزشها مایه میگذارند.
بااینهمه باید توضیح داده شود که چرا بهترین عملکرد دولت روحانی در حوزه معیشتی مردم بوده است؟ دقت کنید که در دورهای که قدرت در دست اصولگراها بود و آنها بر کشور حاکم بودند -یعنی از سال ١٣٨٤ تا ١٣٩٢- بزرگترین آسیب تاریخ به اقتصاد ایران وارد شد. شدت این آسیب به قدری بود که دولت یازدهم با هر روشی که وارد شده، هنوز نتوانسته است سطح اقتصاد را به سالهای ١٣٨٤ و ماقبل آن بازگرداند. به نظر میرسد در این مناظره اصولگرایان تلاش کنند تا تاوان اشتباهات کشورداری خودشان را از روحانی بگیرند و بهجای آنکه خودشان جواب پس بدهند، روحانی را مجازات کنند که چرا نتوانسته در چهار سال ویرانیهای عمیق هشت سال پیش از خود را جبران کند؟
به گمان من، تنها راهی که روحانی برابر این حملات در یک مناظره زنده تلویزیونی دارد، این است که بسیار صریح و توانمند -خلاف رفتاری که در چهار سال گذشته از خود بروز داده است- از «افتضاحی» که تحویل گرفته است، پردهبرداری کند و واقعیت عمیق و سیاه آنچه را دیده به مردم بگوید. او باید به مردم بگوید که زمانی که در سال ١٣٩٢ قدرت را تحویل گرفت، قدرت خرید کارمندان دولت ٧٣ درصد نسبت به قدرت خرید آنها در سال ١٣٨٤ کمتر شده بود؛ یعنی کارمندان در آن سال تنها ٢٧ درصد توانشان در سال ١٣٨٤ را داشتند. روحانی در همان مناظره به صریحترین شکل ممکن باید به مردم بگوید که از قدرتخرید کارگران در سال ١٣٩٢ نسبت به ١٣٨٩ بین ٦٥ تا ٧٠ درصد کاسته شده بود. قدرت خرید بازنشستهها هم در مدتزمان مشابه تا ٥٠ درصد کم شده بود. من از مردم عادی میپرسم؛ نه از اقتصاددانانی که به عمق ماجرا آگاهاند؛ میخواهم بدانم یک دولت در چهار سال چقدر باید تلاش کند تا این ویرانه را باز بسازد؟ روحانی باید توضیح دهد در این سالها تا ٣٠ درصد احیا شد؛ این یعنی رقمی بیش از توانی که رشد اقتصادی کشور به دولت میداد.
اما در این میان اگر از من پرسیده شود بدترین نمره دولت در بخش اقتصادی در کدام حوزه برجای میماند، باید بگویم، من سرعت اصلاحات اقتصادی را تا حدی که باید میبود، ندیدم؛ یعنی به نظر میرسد دولت میتوانست اصلاحات اقتصادی را با شدت بیشتری پیش ببرد، اما گویا با تعارف و رودربایستی با گروههای ذينفوذ برخورد کرد. تیم اقتصادی آقای روحانی در دور بعد باید هزینههای جاری دولت را بیشتر کنترل کند و به اختصاص بودجه به بخش عمرانی توجه بیشتری نشان دهد. درهمینحال بهسرعت فکری برای تکنرخیشدن ارز کنند. میخواهم صریح به آقای روحانی بگویم: این گروههایی که شما رعایت حالشان را میکنید، برای شما نمیمانند.