۱. دیروز انتخابات هیأت رئیسه موقت مجلس انجام شد. قضاوت اجمالی آن است که اکثریت با اصولگرایان است. این از رأی کلی به ۱۲ نفر فهمیده میشود: تنها ۳نفر از اعضای منتخب از اصلاح طلبان هستند. آراء تک تک منتخبان را نمی توان به راحتی تفسیر کرد. چه بسا کسانی که از یک فراکسیون به نامزد طرف مقابل رأی داده باشند. مهمتر از آن آراء مستقلان است که به ویژه در رأی رئیس بیشتر از موارد دیگر خود را نشان داه است. زیرا اگر همه آراء وی را اصولگرایان داده باشند، آراء دکتر دهقان را چگونه تفسیر کنیم؟ با توجه به اینکه میتوان با اطمینان گفت که برخی از اصلاح طلبان به دلایل دیگری مانند دوران درخشانی که با وی در اسارت صدامی گذرانده بودند، یا تجربه وی نسبت به سایر نامزدهای محترم نایب رئیسی، به دهقان رای داده اند، دلیلی وجود ندارد که مثلا ۵۰ نماینده اصولگرا به وی رای نداده باشند. بنابراین رای مستقلان مهم است.به نظر میرسد که اصول گرایان اکثریت را داشته باشند ولی نه با اختلاف زیاد.
۲. تجربه نشان داده است که فراکسیون های سیاسی در تقسیم قدرت و سمت های مدیریتی در مجلس به غایت فعالند ولی در اقدامات معطوف به مسائل واقعی مردم و کشور در نهایت بی تحرکی عمل می کنند. به همین دلیل، جز در برخی مواقع نادر، تحرک برای رد یا تصویب یک لایحه یا طرح به شکل سازمان یافته دیده نشده است.
این یکی از دردهای دموکراسی بدون حزب ما در چندین دوره اخیر است. یعنی یک دهه پیش لااقل تعلقات جناحی قوی بود و فقدان حزب را کمی جبران میکرد ولی تدریجا تمایلات و رفتار بر تفکرات و افکار غلبه می یابدکه البته شکل مبارک دارد و شکل نامبارک. نوع نامبارک آن وقتی به نمایش گذاشته میشود که منافع محلی یا مسائل معطوف به قدرت به میان آید، آن وقت باید اصولگرایان و اصلاح¬طلبان واقعی را که مصالح کلان و ملی را فدای منافع محلی نمی کنند، یا حق را به قدرت و ثروت نمی فروشند شناخت و شمرد. در باره نوع مبارک هم می توان گفت: در مجالس اخیر، وقتی پای یک پیشنهاد عدالت محور از طرف جمعی از اصولگرایان مطرح میشد بسیاری از اصلاح طلبان حمایت می کردند(مانند همین پزشکیان عزیز) و گاهی که در دفاع از آزادی دوستان اصلاح طلب ما پیشنهادی می دادند، بسیاری از اصولگرایان (مانند همین دهقان عزیز) پشتیبانی می کردند. پس سرشماری های از نوع آن چه در این سطور یا مشابه آن دیده میشود قابل تکیه نیست.
۳. مشکل اخیرالذکر در موقعیتی که اکثریت قاطع نباشد، بیشتر می شود. در این موقعیت قابلیت پیش بینی رفتار مجلس و محاسبه پذیری نمایندگان کمتر می شود که تبعات و زیان قابل توجهی در پی دارد. این وضعیت مجلس را ناکارآمد می سازد، قوانین نامناسب را بر مردم تحمیل می کند و حداقل زیان اقتصادی اش افزایش نااطمینانی و ریسک سرمایه گذاری ا ست که کاهش تولید و اشتغال در پی آن می آید.
۴. اگر برای رفاقت دو جناح طرحی نداشته باشید، به سرعت رقابت مخرب جای تعارفات روزهای اول را میگیرد. آن گاه آوار رکود دردآور ۵ سال اخیر بر سر مردم بیچاره فرو می ریزد و مآموریت دوستان هم شاید بسرآید!. راه درست آن است که دو فراکسیون باور کنند که: ۱) باید حرف یکدیگر را استماع کنند. شاید حقی باشد که از آن غافل بوده باشند. ۲) باید حق قانونی آحاد جناح رقیب را در اظهارنظر در عمل به رسمیت بشناسند. ۳) به جای رقابت مخرب برای مردم و اسلام به رفاقت بپردازند. ۴) بین اصولگرایان افرادی هستند که به معنای واقعی از بسیاری از افراد به ظاهر اصلاح-طلب اصلاح¬طلب¬تر هستند. و بین اصلاح¬طلبان افرادی پیدا میشوند که از بسیاری از افراد داخل جناخ اصولگرا، اصولگرا تر هستند.
۵. رفاقت برای چه؟
• برای نجات کشور از فساد سیستمی تباه کننده همه چیز
• برای نجات اقتصاد ملی از رکود بی سابقه
• برای نجات مردم از چنبره فقر و نابرابری
محور رفاقت و ختم اختلاف هم رهبری است . این اقتضای عقل، دین، خط امام و قانون اساسی است. هر که مدعی است بسم الله
منبع: الف