سه شنبه, 13 اسفند 1398 16:19

از کرونا تا چک برگشتی

جامعه ایران در یک سال اخیر با بحران‌های متعددی روبه رو شده است که آخرین آن‌ها مواجهه با رشد سریع بیماری کروناست. از  این وضعیت پیچیده بحران در بحران جامعه ایرانی   متخصصان با واژه « جامعه دارای بحران تشدید شونده» نام می‌برند و معنای آن این است که نمی‌توان برای یک سیستم اجتماعی دارای عدم بحران‌های چندگانه نسخه‌های ساده تجویز کرد به عبارت دیگر بهگشت یک سیستم با حل یک عدم تعادل صورت نمی‌گیرد بلکه باید به دنبال ارتقای همزمان بخش‌های مختلف سیستم و بهبود همزمان عدم تعادل‌ها بود به عنوان مثال راه حل جراحی آپاندیس برای بیمار دارای دردهای شکمی یک تجویز ساده است اما مواجهه با یک فرد دارای بیماری‌های چندگانه مانند دیابت و فشار خون که دچار دردهای شکمی آپاندیس شده است نیاز به بسته درمانی چندگانه دارد و چه بسا راه حل جراحی همراه با بیهوشی کامل،  به مرگ چنین بیماری منجر شود.

 

تجویز راه حل‌های ساده و تک عاملی برای جامعه دارای زمینه بحرانی،  شبیه همین جراحی با بیهوشی کامل برای بیمار دارای زمینه‌های دیابت و فشار خون است.

 

جامعه ایرانی نیز در شش ماه گذشته دچار ساده‌اندیشی مدیران دسکتاپی دولت تدبیر و امید شده است.  مدیر دسکتاپی به مدیری می‌گویند که به دلیل فاصله گرفتن از دغدغه‌ها و سختی‌های زندگی روزمره مردم،  صرفا با نشستن پشت مانیتور میز مدیریتی خود اقدام به تصمیم گیری می‌کند و اخبار صفحه دسکتاپ خویش را با واقعیت‌های جامعه اشتباه می‌گیرد. جامعه ما طعم تلخ این تصمیم گیری‌های غلط و فاجعه بار را در ماه‌های اخیر با افزایش بی سابقه قیمت ارز و سکه بارها و بارها تجربه کرده است که یکی از ثمرات آن را در کاهش اعتماد و مشارکت مردم در انتخابات اخیر شاهد بوده ایم.

 

مقابله با شیوع بیماری کرونا نیز برای جامعه دچار این بیماری نیاز به یک بسته درمانی دارد حال آن که غلبه گفتمان صرف پزشکی بر بدنه مدیریتی جامعه و تکرار توصیه‌های پزشکی نظیر ماندن در خانه وزیر بهداشت از زبان سایر وزرای دولت این احتمال را تقویت می‌کند که نسخه دولت برای کرونا،  نسخه تک عاملی و ساده است. عجیب‌تر آن که این تک نسخه بهداشتی از زبان مدیران اجرایی دولت و حتی استانی نیز به کرات شنیده شده است. اعلام این قبیل مواضع بدون ذره‌ای اعتنا به مشکلات اقتصادی مردم چه معنایی جز بی توجهی به کمر‌های خمیده مشاغل خصوصی و خدماتی در این روزها دارد؟ آیا تکرار توصیه‌های بهداشتی وزیر بهداشت از زبان مدیران اجرایی دولت بدون تفکر برای اقتصاد مردم جز افزودن زخمی دیگر بر سایر زخم‌های آنان،  فایده دیگری نیز دارد؟ آیا مدیران درکی از تفاوت اسفند ماه با بقیه یازده ماه دیگر سال برای بازاریان و کسبه بخش خصوصی دارند؟

 

واقعیت جامعه این است که اسفند،  ماه حیاتی برای نفس کشیدن بازار اقتصاد زخم خورده خانواده ایرانی است.  شلوغی بازار در ابتدای اسفند ماه،  بسیاری از بازاریان و کسبه را امیدوار به رونق مجدد بازار کرده بود که ناگهان نسخه ساده و تک عاملی « در خانه بمانیم » این بار نه از زبان وزیر بهداشت بلکه از زبان دیگر مدیران این شعله کم جان بازار را دچار رکود مجدد کرده است. آیا وقت آن نرسیده است که مدیران اقتصادی و اجرایی کشور به جای تکرار توصیه‌های وزارت بهداشت،  از راهکارهای جبران رکود پیش آمده سخن بگویند؟ آیا سازمان بیمه و تامین اجتماعی حاضر است هزینه کارگران روزمزدی را که به دلیل شیوع کرونا در خانه مانده‌اند و از کار بیکار شده‌اند تقبل کند یا حاضر است کارخانجات و مشاغل خرد خدماتی را به دلیل شیوع کرونا از پرداخت حق بیمه اسفند و فروردین معاف اعلام کند؟ چرا معاون اول رئیس‌جمهور به عنوان فرمانده قرارگاه اقتصاد مقاومتی درباره برنامه دولت برای تعطیلات 13 تا 20 روزه عید نوروز و اضافه شدن آن به تعطیلات کرونایی اسفند ماه هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد؟ سکوت این روزهای جهانگیری معنایی جز تحمیل خسارت اقتصادی این همه تعطیلی‌های افسار گسیخته روی کمر خمیده کارخانه‌های کوچک مقیاس و مشاغل خصوصی و خدماتی خرد دارد ؟

 

این ساده انگاری مدیریتی چنان بر وخامت اوضاع افزوده است که امروز شاهد صف‌های شلوغ بانک‌ها به دلیل بخشنامه کاهش ساعات اداری بانک‌ها و ادارات هستیم و عجیب‌تر آن که مدیران اجرایی و اقتصادی نه تنها خود را موظف به پاسخ گویی و توجیه افکار عمومی در قبال پیامدهای ندیدن وجوه مختلف تصمیمات کرونایی نمی‌بینند بلکه سکوت آن‌ها به معنی غفلت کامل آنان از آثار بسیار گسترده شرایط موجود بر اقتصاد عموم مردم است.

 

به هر تقدیر اگر این سبک تک متغیره حل کردن مسائل تغییر جدی نکند و بسته‌های سیاستی اقتصادی متناسب با شرایط کرونا از سوی مدیران ارائه و اجرایی نشود با توجه به رکود حاکم بر بازار در اسفند ماه باید منتظر سونامی ورشکستگی واحدهای خصوصی و خدماتی در ماه‌های اردیبهشت و خرداد بود که همه گیری آن نه تنها مثل کرونا برخی خانوارها را درگیر می‌کند بلکه همه گیری آن همه خانواده‌های ایرانی را درگیر نارضایتی و فشار اقتصادی خواهد کرد.

 

امید آن که روزی شاهد تغییر رویکرد مدیران از شیوه‌های ناگهانی و روزمره و غیرمتعادل به سوی سیستم‌های نظام مند و دارای تعادل تصمیم گیری باشیم.

منبع: خراسان

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: