آمارهای رسمی سازمان ثبت احوال ایران نشان میدهد سال گذشته نهتنها شرایط این حوزه بهتر نشده، بلکه در این سال نسبت تعداد طلاق رخداده به تعداد ازدواجهای ثبتشده به بالاترین رقم در تاریخ ایران از زمان شروع به کار سازمان ثبتاحوال رسیده است؛ مقایسه تعداد ازدواجها و طلاقهای ثبتشده در این سال میگوید که در کنار هر هزار ازدواج، ۳۱۸ مورد هم طلاق رخ داده است. به عبارت دیگر سال گذشته در هر ساعت ۶۳ زوج زندگی مشترک تازهای را آغاز کردهاند که البته در همین سال و در هر ساعت ۲۰ خانواده هم از بین رفته است.
آمار رسمی نگرانکننده
حسن موسویچلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در تحلیل وضع طلاق هم میگوید: «در کنار کاهش میل ازدواج، روند افزایش طلاق را هم داریم. این افزایش قابل انکار نیست اگرچه همه ما نگران این افزایش هستیم. علاوه بر این طلاق یکی از پنج اولویت اصلی کشور ماست و این لزوما به معنی کار نکردن مسئولان نیست، ولی این سادهانگاری است که فکر کنیم با این کارهای کنونی میتوانیم ازدواج را افزایش و طلاق را کاهش دهیم، چون ازدواج و طلاق مولفههایی چندعاملیاند اما در حال حاضر نشانگرها نشان میدهد که وضع بر اساس آمار رسمی نگرانکننده است. اگر این کارها انجام نمیشد قطعا وضع بدتر بود، اما نباید انتظار داشته باشیم که با این کارها شیب ازدواج مثبت و طلاق منفی شود.»
97، پرطلاقترین سال
یکی دیگر از شاخصهای مورد بررسی درباره وضع ازدواج و طلاق در یک جامعه، نسبت طلاق به ازدواج است، معنای این شاخص این است که در یکسال به نسبت هر هزار ازدواج ثبتشده در یک جامعه، چند مورد طلاق در همان جامعه و در همان سال رخ داده است که این مورد هم از شرایط نامناسب کنونی جامعه ایران حکایت دارد. شهروند نوشت؛ این شاخص در سال ۷۷، عدد ۸۰ بوده است؛ یعنی در این سال در کنار ثبت هر هزار ازدواج، ۸۰ مورد طلاق هم در ایران صورت گرفته است. ۲۰سال بعد یعنی در سال ۹۷، این عدد حدود چهار برابر شد و به ۳۱۸ رسید. البته معنای این شاخص به این صورت نیست که از هزار ازدواج سال ۹۷، ۳۱۸ مورد منجر به طلاق شده، چون ممکن است تعدادی از طلاقها مربوط به ازدواجهای سالهای گذشته باشد و مثلا زوجی پس از چندین سال زندگی مشترک، تصمیم به جدایی بگیرند.
گسترش بیرغبتی
گسترش بیرغبتی و بیانگیزگی در این زمینه ناشی از عوامل گوناگونی همچون درآمد، اشتغال، مسكن، فرهنگها و خردهفرهنگها، تجملات مراسم ازدواج و ... است. این موضوع چنان اهمیتی در ساختار یك كشور دارد كه بررسی و مطالعه در ارتباط با عوامل آن ضروری به نظر میرسد، از این رو «ایرنا» با امانا... قراییمقدم» و علیرضا شایانمهر، جامعهشناسان و كارشناسان حوزه اجتماعی به گفتوگو پرداخته است. در ادامه متن گفتوگو با كارشناسان اجتماعی را میخوانید.
آمار ازدواج نسبت به سالیان پیش كاهش پیدا كرده و در كنار آن مشاهده میشود كه آمار طلاق افزایش یافته، دلایل شكلگیری این امر چیست؟
قراییمقدم: مهمترین امری كه سبب پایینآمدن آمار ازدواج و بالارفتن آمار طلاق شده، بیكاری محسوب میشود. علاوه بر آن جامعهشناسان و صاحبنظران از دهه 50 خورشیدی اعلام كردند كه با شرایط موجود، بنیان خانواده دچار فروریختگی خواهد شد. عوامل بسیاری در به تاخیر افتادن ازدواج موثر است كه از جمله آن میتوان به ادامه تحصیل، سربازی و جستوجو برای كار اشاره كرد. علاوه بر آن هزینهها برای شروع زندگی مشترك و تشریفات در این زمینه میتواند بر شدت این امر دامن بزند. بررسی جامعهشناسان در كرج نشان میدهد كه ارتباطهای گسترده، نبود شادی و نشاط از دلیلهای كاهش ازدواج به شمار میرود. در امر طلاق نیز بررسیهای بسیاری انجام شده و با توجه به نتایج بهدست آمده بایستی برای كاستن از آمار طلاق، زوجها بكوشند تا همواره به یكدیگر متعهد باشند. البته رسانههای بیگانه نیز طلاق را تشویق میكنند. باید دانست هنگامی كه برای طلاق جشن گرفته میشود، یعنی فاجعهای در حال وقوع است. بیكاری، گرانی، فقر و توقع بیش از اندازه سبب شده تا از گرایش به ازدواج نیز كاسته شود. باید دانست الگوبرداری از فیلمهای سینمایی و فریبنده غرب نیز در این زمینه تاثیرگذار خواهد بود.
شایان مهر: مساله ازدواج و طلاق باید از یكدیگر مجزا شود. بالا رفتن آمار طلاق به دلیل برخی ارتباطهای اجتماعی شكل گرفته كه برخی افراد بخشی از كاركردهای خانواده را خارج از این نهاد دنبال میكنند. همچنین افراد با توجه به اینكه ازدواج سبب مسئولیتپذیری بیشتر خواهد شد و اینگونه مسائل جدیدی به وقوع میپیوندد، میكوشند تا آنجایی كه برای آنها مقدور است، دیرتر ازدواج كنند و از امكانات اجتماعی بهرهمند شوند، اما دلیل افزایش آمار طلاق به علت نبود شناخت جوانان، نداشتن تجربه و مهارت كافی برای زندگی است و آنان بایستی این مهارت را از دوره نوجوانی تا جوانی كسب كنند. طبیعی است، وقتی افراد بدون مهارت تشكیل خانواده میدهند در رویارویی با نخستین مشكل، قادر به حل آنها نیستند و به یقین طلاق را بهعنوان بهترین راهحل برمیگزینند. مواردی كه عنوان شد، جزو عوامل اجتماعی محسوب میشوند و عوامل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نیز در این امر تاثیرگذار خواهند بود. جوانان به این دلیل كه بخشی از نیازهای خود را در داخل جامعه رفع میكنند، نگرشهای فرهنگی آنان به این ترتیب تغییر میكند. باید توجه داشت وجود ارتباطهای اجتماعی خارج از قاعده سبب میشود رغبت به ازدواج كمتر شود.
چه دلایلی باعث میشود كه جوانان به زندگی مجردی و تجردگرایی قطعی روی آورند؟
قراییمقدم: بایستی مقوله ازدواج را بسیار ساده برگزار كرد تا از تجردگرایی در كشور جلوگیری شود. البته خانوادهها، آموزگاران و استادان بایستی افراد را وظیفهمدار و مسئولیتپذیر تربیت كنند و پرورش دهند. 13میلیون جوان ایرانی هنوز ازدواج نكردهاند و شرایط اقتصادی نیز باید فراهم شود. گرانی مسكن، اجاره و بیكاری سبب افزایش تجردگرایی، كاهش ازدواج و افزایش طلاق خواهد شد و زاد و ولد به خطر میافتد و بقای جامعه با پیری روبهرو میشود.
شایانمهر: عوامل اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در زمینه تجردگرایی جوانان تاثیرگذار است. البته در برخی از پژوهشهای اجتماعی ارتباط مشكلهای اقتصادی با نبود رغبت در ازدواج مطرح میشود اما به یقین این امر عامل اصلی در ایجاد تجردگرایی در جوانان نیست و عوامل اجتماعی به این دلیل كه ازدواج یك پدیده اجتماعی محسوب میشود از مهمترین عوامل بازدارنده جوانان از ازدواج به شمار میرود.
برخی از جامعهشناسان معتقدند تجردگرایی به ساختار جامعه آسیب وارد میآورد؛ این دیدگاه را چگونه ارزیابی میكنید؟
قراییمقدم: به یقین تجردگرایی سبب بههمریختن ساختار جمعیتی میشود و جامعه با كمبود نیروی كار روبهرو خواهد شد كه این امر مسائل دیگری را نیز به دنبال خواهد داشت. خانواده ستون اصلی جامعه به شمار میرود و هنگامی كه تجردگرایی افزایش یابد، سبب میشود تا این نهاد اجتماعی تشكیل نشود و اینگونه اقتصاد جامعه شكوفا نخواهد شد، زیرا به این نهاد وابسته است و فرد مجرد هرگز به دنبال رشد اقتصادی نیست. همچنین تجردگرایی سبب نبود خانواده، باروری و ضعیفشدن نسل جوان، ایجاد مشكل در بخشهای كشاورزی، صنعت و خدمات، به خطر افتادن نیروی نظامی و انتظامی خواهد شد و بر این پایه انواع آسیبهای اجتماعی چون فساد، اعتیاد و... در جامعه افزایش مییابد.
شایانمهر: هنگامی كه تاریخ تشكیل خانواده در كشور بررسی شود، مشاهده میشود كه این نهاد مرحلههای مختلفی را سپری كرده است و باید دانست كه اگر خانواده كاركرد دارد و بهعنوان یك نهاد اثرگذار مطرح میشود، پس وجود این نهاد یك ضرورت به شمار میرود و برطرفكننده بخشی از نیازهای اساسی در جامعه است. بنابراین اگر این نهاد آسیب ببیند سبب ایجاد زیان به جامعه میشود. آیا جایگزینی بهجای ازدواج كه كاركرد سالمی را تضمین كند، وجود دارد؟ اگر خیر، پس وقتی كه این توازن بههمخورد، نوعی روابط ناسالم به وجود میآید و امری ضد ارزش در جامعه صورت میپذیرد و باید دانست در محدوده كنونی جایگزینی برای خانواده وجود ندارد.
برخی آسیبشناسان اجتماعی بر این باورند كه بیمیلی به ازدواج در جوانان به علت نبود نشاط و شادی در جامعه و بروز غمافزایی است. چه ارزیابی در این زمینه دارید؟
قراییمقدم: مقوله ایجاد شادی در جامعه بایستی بهوسیله رسانهها و صداوسیما حاكم شود. اگر یك ریال در راه برقراری شادی و نشاط صرف شود، بیش از 1000ریال سود خواهیم برد. جامعهای كه در آن شادی نباشد، بیمار خواهد بود. البته بیكاری نیز در این امر تاثیرگذار است و سبب میشود تا بزه اجتماعی در كشور افزایش یابد. اكنون مشاهده میشود در برخی موارد مادیگرایی پررنگ شده و از معنویات و اخلاقگرایی كاسته شده كه این امر در نبود نشاط در جامعه نیز موثر است.
شایانمهر: نخست آنكه این امر نگرشی جامعهشناسانه نیست و روانشناسانه محسوب میشود و دیگر آنكه اگر بگوییم ناگهان تمام جوانان مستعد ازدواج، غمگین شدهاند، غیرواقعی و بدبینانه به شمار میرود، زیرا جوانان ایرانی غمگین و بینشاط نیستند و آنان شادمانی دارند و بسیار خوب میدانند كه كجا باید احساسات خود را ابراز كنند یا نكنند. ضرورتهای اجتماعی، تاریخی و موقعیتی كه جوانان در آن قرار گرفتند از نظر ارتباط اجتماعی آنان را به این سمتی برده است كه انتخابهای جدیدی را در برابر آنها قرار میدهد و اینگونه بیمیلی نسبت به ازدواج در جوانان ایجاد میشود. ضرورت تاریخی بهمعنای ساختارها و تحولهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به شمار میرود و ساختار مجموعه عناصر به هم پیچیده و درهم تنیدهای است كه تعیینكننده بخشی از ضرورتها به حساب میآید. ساختار اجتماعی در هر دوران، شرایطی را فراهم میكند كه برخی از افراد به دنبال بخشی از كارها بروند و از بعضی فعالیتها فاصله بگیرند و در ضرورتهای تاریخی و اجتماعی این امر مشاهده میشود. اكنون باید موقعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده بهگونهای باشد تا جوانان بتوانند وارد بازار كار شوند، ازدواج كنند و دارای فرزند شوند اما اینكه خانواده تا 30سالگی در اختیار فرزندان خود امكانات كاملی را قرار میدهد، بنابراین جوان میل و رغبت اینكه خود را درگیر مسائل دیگر كند، ندارد. این امكاناتی كه والدین به فرزندان خویش میدهند سبب میشود تا دیرتر ازدواج كنند.
آیا نبود اعتماد میتواند زمینهساز بیرغبتی جوانان به ازدواج شود؟
قراییمقدم: بیاعتمادی در جوانان زمینهساز بیرغبتی در ازدواج خواهد شد، زیرا در سراسر جامعه این امر حاكم است. ارتباطهای نادرست نیز بر این امر دامن میزند. بنابراین اعتماد از میان میرود و بیاعتمادی نیز در رواج بیرغبتی در ازدواج موثر است.
شایانمهر: اعتماد یك واكنش و كنش متقابل محسوب میشود. در گذشته افراد بسیار محتاطانه با یكدیگر برخورد میكردند اما اكنون این ارتباط گستردهتر شده است و بخشی از این امر ناشی از اعتماد به آن شرایطی است كه فراهم شده و الگوها و هنجارهای اجتماعی بهگونهای عمل كرده تا برخورد اخلاقی دختران و پسران با یكدیگر نسبت به گذشته تغییر كند، بنابراین بحث اعتماد به الگوها و هنجارهای جامعه، مطرح میشود.
مسئولان مربوطه چه اقدامهایی برای جلوگیری از بیرغبتی جوانان به ازدواج میتوانند انجام دهند و این امر با كمك چه نهادهایی تحقق مییابد؟
قراییمقدم: در واقع باید در بسیاری از فسادهایی كه در جامعه به وقوع میپیوندد با جدیت كامل به مبارزه پرداخت و متهمان را با عدالت محاكمه كرد. اجرای مقررات و قوانین كشور در شرایط مناسب سبب میشود تا مسئولان با كمك نهادهای مربوط در امر برطرفكردن این موضوع بسیار موثر باشند.
شایانمهر: صداوسیما، رادیو و رسانههای ملی باید در اختیار افرادی قرار بگیرد كه مسائل اجتماعی را بهخوبی بشناسند. نباید برنامهها تنها درخصوص دیگر آسیبهای ازدواج باشد، البته در زمینه فراهمكردن امر ازدواج، مسائل اقتصادی نیز ناكارآمد هستند و جامعه را دچار بیهنجاری میكند. باید مسئولان با كمكگرفتن از جامعهشناسان و در اختیار گذاشتن ابزار و امكانات لازم در جهت حل این معضل بكوشند. در صداوسیما نیز باید از راهنمایی جامعهشناسان بهره بگیرند تا آسیبهای اجتماعی را بررسی كنند. اگر از نظر افراد متخصص در این مقوله استفاده شود، بدون شك آسیبهای اجتماعی كاهش مییابد. جامعه كنونی مبتنی بر حقوق شهروندی جامعه مدنی است، یعنی اینكه «انجیاُ»ها، احزاب، سازمانها و گروههای مختلفی باید در جامعه باشند تا بر عملكرد مطبوعات و دستگاههای مربوطه نظارت كنند و بتوانند آنان را در انجامدادن وظایف خود در این زمینه یاری دهند. نهاد خانواده موظف است به جوانان كمك كند و برای جوانان توضیح دهند كه اگر ازدواج نكنند و كاركردهای خانواده را در خارج از خانواده جستوجو كنند، ممكن است در معرض چه آسیبها و مشكلهایی قرار بگیرند و كاركرد سالم خانواده را بهدرستی آموزش دهند، چون جوانان منطقی هستند و میتوانند راه صحیح را انتخاب كنند.
آرمان