فرآیند توسعه شهری و روند تغییرات بافت های شهری به ویژه در مناطق تاریخی و مرکزی شهرها غالبا با دو رویکرد عمده مواجه بوده است: از یک سو، بحث حفاظت و نگهداری از بافت و عناصر ارزشمند آن مطرح بوده و از سوی دیگر، ضرورت نوسازی و بازسازی بافت های قدیمی توام با مداخلات مستقیم و کلان دولت در این محدوده ها مورد توجه قرار گرفته است.
به این ترتیب، کشاکش و مجادله بین توسعه شهرها و حفاظت از بافت های ارزشمند تاریخی، همواره به عنوان یکی از مسایل جدی بوده که مورد بحث و بررسی و کنکاش صاحب نظران در محافل دانشگاهی و حرفه ای قرار گرفته است.
از یک سو اهمیت بازآفرینی در ایران به عنوان کشوری کهن با اقلیمها، اقوام و فرهنگهای متنوع و حفظ آثار چندین هزار ساله موجود در این سرزمین، همواره از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. از سوی دیگر، به دلیل افزایش روزافزودن جمعیت در شهرهای بزرگ، ناگزیر در دهه های گذشته شاهد توسعه افقی شهرها به ویژه در کلان شهرهای مثل تهران بوده ایم.
کارشناسان با انتقاد از توسعه بیرویه و ناهمگون در مناطق مسکونی شهرهای کشور در ۱۰۰ سال گذشته معتقدند: در صد سال اخیر انقطاعی در شکل شهرها رخ داده که نه تنها با قاعده رشد فرهنگ ما منطبق نبوده، بلکه در عین حال آنچه را که از گذشته باقی مانده، نابود کرده است. این در حالی است که هم اکنون بسیاری از بافتهای تاریخی شهرها در معرض انهدام و خطر جدی هستند که با تدوام این رویه از بین خواهند رفت.
توسعه عجولانه و بی برنامه شهرهای بزرگ
به گزارش «صما» در سال های اخیر عواملی از جمله مهاجرت مردم از روستاها و شهرهای کوچک و همچنین رشد موالید و کاهش میزان مرگ و میر موجب رشد و گسترش روزافزون جمعیت شهرهای بزرگ شده است. بنابراین شهرهای بزرگ به طور عجولانه و بی برنامه ای توسعه پیدا کردهاند. این شهرنشینی در به همان اندازه که شتابان و عجولانه رشد کرده، بسیار بی برنامه نیز بوده است.
به طوری که در حال حاضر ١٦درصد جمعیت کشور بهتنهایی در یک درصد مساحت ایران یعنی تهران ساکن شدهاند و در شرایطی که متوسط تراکم جمعیت کشور ٤٨ نفر در هر کیلومترمربع است، اما در تهران این تعداد به ۹۲۱ نفر در هر کیلومتر مربع می رسد که معادل با ۲۰برابر متوسط کشور است. در اوایل پیروزی انقلاب جمعیت تهران ٣میلیون نفر بوده و حالا جمعیت پایتخت و پیرامون آن به ١٥میلیون نفر رسیده و این نشان میدهد که حاشیهنشینی و توسعه شهرها با سرعت شتابانی ادامه دارد.
تبعات رشد افقی شهرها
در این بین کارشناسان با تاکید بر اینکه خسارات وارده در رشد افقی به مراتب بیشتر از رشد عمودی است، رشد افقی شهرها را دشمن توسعه پایدار شهری و موجب از بین رفتن زمینهای اطراف می دانند و می گویند: رشد افقی شهرها فاصلههای شهری را افزایش میدهد و به تبع آن نیاز به حملونقل طولانیتر، مصرف انرژی و تاسیسات زیرزمینی بیشتر میشود. بر این اساس راهبرد شهرهای مهم، فشرده سازی و افزایش تراکم و رشد عمودی هوشمندانه است.
اگرچه شاید در این میان برخی به تبعات و خطرات بلندمرتبه سازی در شهری مثل تهران و نگرانی از جهت بروز حوادثی همچون زلزله اشاره کنند، اما واقعیت آن است که با به کارگیری تکنولوژیهای نوین و روز دنیا در امر ساختوساز می توان این خطرات را مهار کرد؛ راهکاری که در دگر کشورها از جمله ژاپن اجرایی شده است.
بنابراین کارشناسان برنامهریزی شهری معتقدند اگر بتوان با برنامه تهران را از کوتاه بودن به بلندمرتبه بودن تبدیل کرد، میتوان فضاهای بیشتری را آزاد کرد و بهتر و عادلانهتر به افزایش و توزیع فضاهای خدماتی پرداخت؛ راه حلی که نه تنها برای آبادانی بلکه در جهت تحقق هر چه بیشتر الگوی توسعه پایدار نیز هست.
دولتها استاد فروش بیابانها در چهاردهه اخیر بودهاند
در این بین اگرچه رشد جمعیت در کلان شهرها و کمبود زمین در داخل محدوده های شهری برای تامین مسکن این جمعیت، یکی از دلایل توسعه شهرها از سوی مسئولان ذیربط عنوان می شود، اما موضوعی که کارشناسان در این خصوص به آن اشاره می کنند، تلاش دولت ها برای کسب درآمد از این طریق بوده است.
به گفته این کارشناسان، در طول سال های بعد از انقلاب اسلامی، دولت ها در فروش بیابان ها استاد بوده اند و محدوده شهرهای کشور را بارها افزایش داده اند، تنها به این دلیل که بتوانند زمین بفروشند. درواقع به دلیل سیاست های نادرست وزارت راه و شهرسازی در فروش زمین و نیز رویکرد درآمدمحور شهرداری ها در فروش معابر و تراکم، شهرها به طور مداوم و به صورت سطحی گسترش پیدا کرده اند.
ارتباط بازآفرینی شهری و ساخت مسکن
صاحب نظران این موضوع را به بحث بازآفرینی شهری ربط می دهند و معتقدند: در حالی که در تمام دنیا، مسئولان برای حفظ بافت های قدیمی شهرهای خود تلاش می کنند، حداقل ما نیز باید این سیاست را در طرح های بازآفرینی شهری خود مدنظر قرار دهیم. چرا که با نابودی مناطق تاریخی و ساخت و سازهای جدید در این مناطق هویت کهن شهرهای کشور را از بین می بریم.
به گفته آنها حال که دیگر شهرها توسعه یافته اند و فضاها و محدوده های شهری برای ساخت و ساز مسکن باز است، دیگر نیازی نیست که مناطق تاریخی شهرها را به نام بافت فرسوده خراب کنیم و در آنها مسکن بسازیم و ساخت و ساز مسکن باید در مناطق دیگری انجام شود.
بر این اساس باید مانند تجربه موفق کشورهای دیگر، اقدام به بازسازی و مقاوم سازی املاک قدیمی و تغییر کاربری آنها کرد تا ضمن بهبود سیمای شهری در این مناطق، رونق اقتصادی و گردشگری نیز در این مناطق به وجود بیاید. در کنار آن اقدام به ساخت مسکن در مناطق توسعه یافته شهرها کرد.