مهدي آيتي
نماينده مجلس ششم
در آرمان نوشت:
سازمان تامين اجتماعي در طول ۶۰ – ۵۰ سال گذشته از پول كارمندان، كارگران و زحمتكشان آنچنان سازمان فربه و غول آسايي شده كه ديگر هيچ دولتي قادر به كنترل و مديريت سالم آن نميباشد. تصور كنيد در طول بيش از نيم قرن يك سازمان حكومتي و دولتي از ميليونها آحاد ملت با جبر و اجبار حقي را كسر كرده باشد و در درون يك چاه ويل ريخته باشد و آنگاه با ادعاي آنكه در حال انجام وظيفه در امور درمان و مددكاري اجتماعي است، همواره خود را از دولت و ملت طلبكار دانسته و در هر جا كه نسبت به انجام وظايف خود قصور و تقصير دارد آن را به راحتي به گردن پرداخت نشدن مطالبات از سوي دولت و ملت بيندازد. اي كاش يك بار براي هميشه مجلس شوراي اسلامي به كمك كارشناسان امور اجتماعي يك ارزيابي دقيق و علمي از اين سازمان امپراتوري انجام داده و نتيجه آن را به ملت ايران گزارش بدهد تا بر همه معلوم شود كه اولا سازمان تامين اجتماعي در اين سالها چه پولها و ثروتهایی به دست آورده و چه پولها و سرمايههايي را بر باد داده است، و ثانيا در اين سالها چقدر توانسته به آحاد ملت، خدمات اجتماعي و درماني برساند. اگر يك همه پرسي عمومي برگزار شود، بهطورمسلم بيش از ۹۰ درصد مردم اعم از كارگر و كارفرما از عملكرد سازمان تامين اجتماعي ناراحت هستند. سازمان تامين اجتماعي ماهيتا و ذاتا داراي ساختار وسوسهانگيز و ناسالمي است كه دولتها همواره از آن به عنوان حياط خلوت و قلك استفاده كرده و به همين دليل هيچ دولتي حاضر نيست اين ساختار ناسالم و غولآسا را از هم بگسلد و طرحي نو به نام سازمان رفاه و بيمه عمومي و همگاني را بنا نهد. متاسفانه ملت ايران ميتوانست در طول نيم قرن گذشته، پولي را كه به اجبار به سازمان تامين اجتماعي داده، به بخشهاي خصوصي بدهد و آنگاه مشاهده ميكرديم كه صدها سازمان و شركت خصوصي اجتماعي و بيمهاي به صورت رقابتي سالم تاسيس ميشد و همه نوع خدمات اجتماعي و رفاهي به مردم داده ميشد.
اگر نهادهاي غيردولتي بيمهاي و رفاهي در كشور در طول ۳۸ سال پس از انقلاب تاسيس و تكثير ميشد، امروز شاهد آن بوديم كه دولت با نقش نظارتي چگونه اين نهادهاي غيردولتي را به رقابت سالم واميداشت و همواره به رضايت مردم همت ميگماشت؛ نه آنكه دولتها بيايند و پول از مردم بگيرند، ولي خدمات اجتماعي و بيمهاي بسيار اندك و ناقص به مردم بدهند؛ در آخر هم سازمان تامين اجتماعي نخستين طلبكار از دولت و ملت بشود و هم مردم ناراضي باشند. چرا سازمان تامين اجتماعي در طول اين سالها با اين همه پول و ثروت و چندصد شركت اقتصادي امثال شستا نتوانسته به مردم به ويژه طبقات محروم رسيدگي كند و چرا اكثر مردم از عملكرد اين سازمان ناراضي هستند؟همه دولتمردان و كارشناسان اجتماعي به خوبي ميدانند كه اين سازمان در ذات و ماهيت خود ساختاري ناسالم دارد و به هيچ وجه قابل اصلاح نيست، بلكه تنها راهحل تامين خدمات رفاهي و بيمهاي برای عموم ملت ايران با انحلال سازمان تامين اجتماعي و تاسيس سازمانهاي كوچك و چابك رفاهي بيمهاي غيردولتي همانند آنچه در كشورهاي پيشرفته وجود دارد ميسر و عملي است. در اين حالت دولت تنها ناظر بر نهادهاي خصوصي و غيردولتي بيمهاي و رفاهي خواهد بود و تنها با تاسيس و تكثير نهادهاي رقابتي متعدد و گوناگون بيمهاي و رفاهي خصوصي و غيردولتي و تنها با نظارت دولت ميتوانيم خدمات شايسته و بايسته اجتماعي به ملت نجيب و بزرگوار ايران بدهيم ولاغير.