نویسندگان: فخرالدين معروفي نقدهي, عليرضا امامي
عنوان نشریه: آمايش محيط : پاييز 1396 , دوره 10 , شماره 38 #m0061 ; از صفحه 119 تا صفحه 144 .
چکیده:
امروزه نظام مالياتي ارزش افزوده در تامين سه هدف عمده اجتماعي، اقتصادي و بودجه اي به ويژه تامين منابع درآمدي پايدار شهرداري هانقش عمده اي دارد. در بعد اجتماعي مهم ترين هدف وضع ماليات، کاهش فاصله طبقاتي و توزيع مجدد درآمدها و افزايش رفاه است، در حالي که هدف اقتصادي وضع ماليات، تامين منابع درآمدي پايدار جهت ارائه خدمات عمومي و رفاهي با کشش قيمتي پائين جهت سازمان هاي عمومي و تخصيص بهينه منابع بين بخشهاي مختلف وکمک به تسريع فرايند توسعه ناحيه اي ويا منطقه اي مي باشد. از سوي ديگر يکي از اساسي ترين مشکلات نظام مالياتي و شهرداري هاي کشور، عدم وجود برنامه استراتژيک و فقدان پيش بيني هاي علمي درآمدهاي مالياتي و در نتيجه تامين منابع درآمدهاي پايدار شهرداري ها و کسري بودجه ساختاري است. عدم ثبات درآمدهاي مالياتي و در نتيجه مشکل تامين منابع درآمدي پايدار شهرداري ها، باعث کاهش ايجادساختار درآمدي پايدار در شهرداري ها و کاهش رفاه و خدمات به شهروندان و کسري بودجه فراوان شده است. در پژوهش حاضرابتدا بر اساس نظريه 56 نفر از خبرگان که شامل شهرداران سابق، مديران شهرداري، اعضاي شوراي اسلامي دوره هاي مختلف مي باشد، بررسي و اولويت بندي در بين 8 سرفصل عمده درآمدي شهرداري و 82 زير شاخه صورت مي گيرد و بر اساس نتايج حاصله، ماليات بر ارزش افزوده به عنوان بهترين منبع درآمدي پايدارجهت شهرداري ها بويژه شهرداري ملاير تعيين و انتخاب مي شود.در اين تحقيق براي پيش بيني درآمدهاي مالياتي در طي سالهاي 1396 لغايت 1400، با توجه به شرايط معادله و متغييرها و عدم وجود هم خطي، خود هم بستگي و همچنين نرمال بودن نمونه آماري، ثابت بودن انحراف معيار، از مدل رگرسيون خطي و سريهاي زماني ARMA و براي برآورد ظرفيت مالياتي و محاسبه ميزان کوشش مالياتي استان از روش OLS استفاده شده است. ارزش افزوده بخش هاي صنعت و معدن، خدمات، سرمايه گذاري در واحدهاي صنعتي استان و درآمد سرانه خانوار استان، از مهم ترين عوامل موثر بر ماليات و ظرفيت مالياتي استان است که در اين مدل بعنوان متغييرمستقل در نظر گرفته مي شود بر اساس نتايج تحقيق درصد کوشش مالياتي استان 40 درصد محاسبه شده است. بر اساس نتايج اين تحقيق عليرغم افزايش ارزش افزوده کالا ها وخدمات مصرفي و درآمدسرانه بر خلاف نظريه و مدل کالدور و نظريه سالواتوره بدليل اجراي غلط و تمرکز و عدم توزيع نا مناسب درآمدهاي بخش هاي مختلف (82 درصد ارزش افزوده خدمات و توليد کالاها در 8 شهر صنعتي متمرکز است) درآمد مالياتي استان و منابع درآمدي پايدار شهرداري ها با نرخ مذکورافزايش نمي يابد. لذا به منظور تعديل مشکل مذکور پيشنهادهايي در انتها مبني بر 1- ماليات ارزش افزوده از مصرف کننده کالاي نهائي دريافت شود 2- به منظور افزايش بهره وري منابع و اجراي اصل 44 قانون اساسي، وظيفه جمع آوري ماليات بر ارزش افزوده از دولت جدا و به شهرداري ها محول شود3- با مشارکت شهرداري ها و اصناف، سيستم هاي صندوق خريد و فروش الکترونيکي ايجاد شود تا فرار مالياتي، رانت مالياتي، مشارکت و توزيع مناسب منابع صورت پذيرد و موديان مالياتي به طور صحيح شناسائي شوند.