اقتصاد ایران از اواسط دولت نهم به بعد، بدون بدنه کارشناسی و سرتئوریک بود. هیچ کس از هیچ مشرب اقتصادی حاضر نیست مسئولیت آنرا قبول کند. شاید هم علت اصلی آن، انتقاد از بهم ریختگی زائدالوصف و پریشانی و حیرانی بی امان است که فرصت نمی دهد از حیث گرایشی مورد نقد قرار گیرد. همه اقتصاددانان، از چپ افراطی تا راست بازاری، انتقادشان به بی نظمی و بی توجهی به قواعد علمی و گرایش پوپولیستی افراطی آن است.
به همین دلیل این سالها اقتصاد دولت، اگر چه با حضور افرادی چون جمشید پژویان و شاگردانش در وزارت اقتصاد، رنگ لیبرالی گرفت، اما مسئولیت همین را نیز اقتصاددانان راست گرا نمی پذیرند.
اما دولتهای گذشته تا ابتدای دولت نهم را می توان با تسامح به گرایش هایی از اقتصاد نسبت داد. تا سالها پیش موثرین بر اقتصاد ایران را به ۳ حلقه فکری می شناختند. حلقه نیاوران و حلقه علامه و حلقه شهید بهشتی. مدتی است حلقه امام صادقی ها هم اضافه شده است.
حلقه نیاوران به گرد هاشمی
حلقه نیاوران محفل اقتصاددانان لیبرال است و از اواسط دهه ۷۰ در موسسه عالى پژوهشى وابسته به سازمان مديريت و برنامه ريزى سابق شکل گرفت. محور این حلقه با محمد طبیبیان بود. برنامه اول و دوم وسوم توسعه توسط این حلقه فکری تدوین شد.
پس از تدوین برنامه اول توسعه، این حلقه با جذب اقتصاددانان طرفدار نسخه های بانک جهانی شکل ساختاری تری به خود گرفت. بعدها اقتصاددانی نیز از دانشکده اقتصاد صنعتی شریف به این حلقه فکری پیوستند.
حضور پررنگ این جریان فکری را باید در دولت هاشمی دید که هم فرصت برنامه ریزی یافتند و هم اجرا. گرایش اقتصادی این افراد بازار آزاد است و کارکرد دولت را تنها در کارائی و رشد می دانند نه توزیع و عدالت. از نظر این جریان دولت، یک شر مطلق است که باید پایش را از اقتصاد کوتاه کرد. مشایخی و غنی نژاد و طبیبیان و نیلی و نجفی و روغنی زنجانی از سرشناسان این حلقه فکری هستند.
حلقه علامه با دو گرایش سیاسی
گرایش دوم اقتصاد را به حلقه علامه می شناسند. حلقه علامه محفل علمی اقتصاددانان نهادگرا در اقتصاد ایران است. نهادگراها منتقد اقتصاد بازار و حذف دولت هستند. این جریان فکری معتقد است هرگونه اصلاح سیستمی در اقتصاد از درون نهادهای اجتماعی باید صورت بگیرد. برای سپردن اقتصاد به دست بازار نیز، ابتدا باید مقدمات نهادی آن شکل بگیرد. به همین منظور نقش دولت را نیز بسیار کلیدی ارزیابی می کنند. اما نه دولتی که چپ گراها می گویند. بلکه دولتی که نقش توسعه ای دارد و بازی ساز است تا بازیگر.
این حلقه فکری به دو گروه سیاسی شناخته می شود. در بین چپی ها و سازمان مجاهدینی های سابق و طیف نزدیک به مهندس موسوی، شاید شاکری و شرکا و ستاری فر و فرشاد مومنی ونمازی و راغفر و مرحوم عظیمی را بتوان نام برد. اما در میان گرایش سیاسی غیر اصلاح طلب، گونه دیگری از اقتصاددانان حضور دارند که نادران و خوش چهره و سبحانی و توکلی و دادگر و ایروانی از مشاهیر آن هستند.
موسسه مطالعاتی دین و اقتصاد که وابسته به مرحوم عالی نسب است در حال حاضر بخشی از این حلقه فکری را دور هم جمع کرده است. نهادگراها جز مدت کوتاهی در دولت خاتمی هیچ گاه فرصت عرضه دیدگاه های اقتصادی خود را در دولت نیافتند. البته در ایام جنگ به دلیل حضور مرحوم عالی نسب توانستند بخشی از دیدگاه های خود را پیاده سازند و البته به دلیل نزاع بی امان با جریان راست سنتی، خیلی قدرت عرض اندام در آن ایام نداشتند. در دولت خاتمی ستاری فر و شرکا از این حلقه فکری، متولی تدوین برنامه چهارم اقتصاد شدند اما خروجی برنامه نشان داد که این دو نیز از اعتقادات خود عدول و لباس نئوکلاسیک ها را به تن برنامه کرده اند. نهایتاً برنامه چهارم هم به سمت لیبرال ها چرخید و بعدها ستاری فر را کمتر کسی جزء حلقه علامه به حساب آورد.
نمازی در دولت خاتمی به وزارت اقتصاد رفت تا با گرایش حلقه علامه، اقتصاد را مدیریت کند اما در کشمکش با مرحوم نوربخش که سرسخت بر اقتصاد لیبرال بود، مجبور به استعفا شد.
گرایش دوم این حلقه که بیشتر ازمیان اصولگراها بودند در مجلس توانستند نقش آفرینی بیشتری داشته باشند. نادران را باید ترمز تندروی راست گراهای اقتصادی در ماجرای خصوصی سازی و اصل ۴۴ دانست. نادران آن روزها رئیس کمسیون اصل ۴۴ بود و اجازه نداد قرائت افراطی های لیبرال در اتاق بازرگانی بر قانون گذاری حاکم شود. احمد توکلی نیز در رأس جریان مقاومت برای حذف یکباره یارانه ها و شوک درمانی لیبرال ها در ماجرای تصویب طرح هدفمندی یارانه ها بود. حسن سبحانی نیز در مجلس هفتم مهمترین مخالف افزایش قیمت بنزین به روش لیبرال ها بود. وی همچنین از مخالفان سرسخت بازی با متغیر نرخ بهره در نظام بانکی بود.
احمدی نژاد در حلقه بهشتی
"حلقه بهشتی" طیف دیگری از اقتصاددانان هستند که در رأس آنها ناصر شرافت جهرمی قراردارد. اين گروه شايد تنها طيف فکرى دراقتصاد ايران است که به جز برخى سالهاى محدود، امکان حضور ایده هایشان را دراقتصاد ايران يافتند. البته حضور این گرایش را بیشتر در مناصب اجرائی می توان دید. به همين دليل بهترین دوران بسط عقاید فکری ياران ناصر شرافت جهرمی اوایل دولت محمود احمدی نژاد است که شاگردان و همفکرانش در پست های کلیدی کشورجای گرفتند. پرویز داودی از درون "حلقه بهشتی" آمد. این جریان بیشتر با اقتصاد متعارف شناخته می شود.
لیبرال های مذهبی
اما این سالهای آخر حلقه جدیدی هم به گرایش های اقتصادی کشور اضافه شده است. حلقه امام صادقی ها. ویژگی مهم این جریان این است که علی رغم گرایش سیاسی آنها که با اصولگرائی سیاسی شناخته می شوند، پیوند عمیق و البته نانوشته ای با حلقه نیاوران دارند.
حلقه امام صادقی ها را می توان جریان حامی اقتصاد بازار و سرمایه داری دانست که تلاش می کنند از طریق فقه و اجتهاد دینی و تأویل به این مهم برسند. این جریان فکری که بدلیل حمایت های حکومتی بسیار هم رونق گرفته اند،معتقدند که اقتصاد در زمان معصوم نیز به سبک بازار آزاد اداره شده است و به همین دلیل از یک مسیر متفاوت به همان جائی می رسند که حلقه نیاورانی ها سالها است رسیده اند.
آخرین نمونه سیاست گذاری این گروه را باید در حذف یارانه ها و پرداخت نقدی آن دید. دو سیاستی که به هدفمندی یارانه ها شناخته می شود. یارانه نقدی سیاستی بود که توسط دانش جعفری و همکارانش در دانشگاه امام صادق با برگزاری یک همایش کلید خورد و در دولت احمدی نژاد اجرا شد.
حلقه امام صادقی ها معتقدند که پیامبر اکرم(ص) فرموده است قیمت ها در آسمان تعیین می شود و از همین روایت و روایاتی از این دست به عدم دخالت دولت در بازار و عدم قیمت گذاری می رسند. معتقدند که تاویل این روایت که قیمت ها در آسمان تعیین می شود همان مقراض دو تکه عرضه و تقاضا است.
از سوی دیگر امام صادقی ها قائل به منطق الفراغ بسیار گسترده در اقتصاد هستند. اعتقاد دارند که اسلام دست بشر را برای جولان عقل در اقتصاد باز گذاشته است و باز هم با همین ابزار به سرمایه داری می رسند. البته سرمایه داری مذهبی.
با این تبار شناسی مختصر می تواند مردان اقتصادی کاندیداها را بررسی کرد.
حلقه نیاورانی ها بر دست روحانی
محمدباقر نوبخت نماینده اقتصادی حسن روحانی است. سابقه همکاری حسن روحانی با نوبخت به همکاری در مجمع تشخیص مصلحت نظام و مرکز تحقیقات استراتژیک بر می گردد. نوبخت گرایش زیادی به حلقه نیاورانی ها دارد و اتفاقاً طی سالهای اخیر مرکز را پاتوق این دست اقتصاددانان کرده است.
در بین مردان اقتصادی نامزدها، نوبخت را می توان نزدیک ترین به حلقه نیاورانی ها بحساب آورد.
نیم حلقه نیاوران بر گردن عارف
علی طیب نیا مرد اقتصادی عارف است. طیب نیا در دولت خاتمی و هاشمی و احمدی نژاد حضور داشته است و در هر سه دولت نیز گرایش نزدیک به جریان حاکمیت بازار داشته است. طیب نیا در دولت احمدی نژاد با آمدن رهبر که از رفقای خوابگاهی و دانشجوئی او بوده است به معاونت برنامه ریزی رسید.
احمدی نژاد وقتی بر سر کار آمد با توصیه داوودی تلاش کرد برنامه چهارم توسعه را که با گرایش لیبرال ها نوشته شده بود تغییر دهد که طیب نیا حاضر نشد این کار را انجام دهد و بعد هم به دلائل دیگری دولت را ترک کرد.
محسن رضائی در راه نیاوران
نماینده اقتصادی محسن رضائی رویا طباطبائی است. وی نیز از جمله اقتصاددانانی است که به اقتصاد متعارف قرابت بیشتری دارد. رفت وآمد وی به مجمع و مرکز بررسی های استراتژیک باعث شده است وی را بیشتر به جریان اقتصاد بازار نزدیک بدانند. البته وی از اعتدالیون این جرگه حساب می شود. با این حال فیروزه خلعتبری از نزدیکان فکری وی محسوب می شود. خلعتبری از شاگردان مرحوم عظیمی است که گرایش نهادگرایی نزدیک به چپ در اقتصاد داشته است. این تعلق فکری کمک کرده است که طباطبائی را بتوان میانه راه حلقه نیاوران دانست.
در انتخابات ۸۸ نماینده اقتصادی رضائی دانش جعفری بود. دانش جعفری را می توان جز اقتصاددانان لیبرالی نامید که مذهبی و متدین و اصولگرا است.
اصولگرای حلقه علامه
الیاس نادران از اساتید دانشگاه تهران و از منتقدین سیاست های تعدیل ساختاری دوران هاشمی و برنامه های لیبرالی دولت خاتمی و بی نظمی آمیخته با لیبرالیسم دولت احمدی نژاد است. وی اقتصاد را در فرانسه آموخته است و بیشتر از شاخه غیر سنتی نهادگراهای ایران محسوب می شود. وی قائل به دولت چابکی است که وظیفه اش تنها رشد و کارائی نیست و دغدغه توزیع و عدالت و تنظیم بازار دارد. نادران این روزها نماینده اقتصادی حدادعادل است.
شاید شبیه حلقه علامه
ابراهیم یاوری نماینده اقتصادی قالیباف است. وی از اساتید دانشگاه شهید بهشتی است اما به لحاظ گرایش فکری درون حلقه علامه تعریف می شود.
یاوری سال ۸۴ نیز با قالیباف بود. قالیباف حرف اقتصادی نداشته است که بتوان بر مبنای آن نگاه وی را تحلیل کرد. اما انتخاب دو دوره یاوری و بعد هم حضور محمدرضا واعظ مهدوی از حلقه علامه در شهرداری، این تلقی را ایجاد می کند که به نهادگراها نزدیکتر است.
اولین دور حلقه امام صادقی ها
محمدهادی زاهدی وفا نماینده اقتصادی سعید جلیلی است. زاهدی وفا از اساتید و دانش آموخته دانشگاه امام صادق(ع) است. وی نیز از همراهان دانش جعفری در طراحی و اجرای یارانه نقدی بوده است. وی سالها است که ریاست دانشکده معارف و اقتصاد دانشگاه امام صادق را بر عهده دارد.
ويژگي اصلي اين حلقه، اعتقاد به اقتصاد سرمايهداري از طریق اسلاميزه کردن آن است. البته در دانشگاه امام صادق(ع) افرادی مثل درخشان نیز پیدا می شوند که گرچه قرابت هائی با این گروه دارند اما غیر گرایش مسلط فکر می کنند.
آخرین حلقه پیونده دهنده امام صادقی ها با نیاورانی ها را باید در حذف یارانه ها از طریق دکترین شوک دید.
بازار آزاد بازاری
نماینده علی اکبر ولایتی تا چند روز پیش نهاوندیان بود. نهاوندیان را باید از جرگه لیبرال های وطنی دانست که به "بازار آزاد تعدیل شده" تمایل دارد. نهاوندیان در اتاق بازرگانی و هم نشینی با تجار و بازاری های موتلفه ای به یک لیرال سنتی تبدیل شده است.
موتلفه ای ها و موثرین اتاق بازرگانی را باید لیبرال های سنتی دانست که اگر چه تئوری ندارند اما در عمل مدافع بازار آزاد بوده اند. علت عمده آن نیز حضور عملی آنها در این اقتصاد بوده است که از ابتدای انقلاب بازارهای اصلی و تجارت های عمده را به صورت انحصاری در اختیار داشته اند. امثال نهاوندیان حوزه علاقه و گرایش های این افراد را تبدیل به برنامه و مطالبه علمی کرده اند.
با این حال ستاد ولایتی نماینده اقتصادی خود را برای حضور در مناظره ها تغییر داده است. محمد سوری کسی است که ولایتی معرفی کرده است. سوری را به جنگ نفت کش ها می شناسند. از سال ۶۴ یعنی اوج جنگ های نفتی و دریایی مدیر عامل شرکت ملی نفتکش ایران و تا همین اواخر هم در همین مسوولیت بوده است.
از او هیچ نگاهی در حوزه اقتصاد کلان یافت نشد و قابل تحلیل نیست.
دان ۴ کونگ فو تو آ و بدون حلقه
بابک حاجیان نماینده اقتصادی محمد غرضی است و قرار است تئوری دولت ضد تورم را تبیین کند. حاجیان بیشتر به عنوان کارشناس بخش مسکن مطرح است. وی عضو هيأت رئيسه انجمن شالبندان مشکي کونگ فوتوآ است. همچنین دارای دان چهار سبک کیک بوکسینگ نیز می باشد. آخرین اظهار نظر وی این بوده است: هر ۷ کاندیدا در تیم کاری غرضی خواهند بود.
منبع: سایت الف