نیازی نیست که وانمود کنید شما یک شرکت بزرگ هستید. شرکت کوچک در پیشرفت شما میتواند کمک کند.
کارآفرینان، خصوصا در سالهای اولیه گسترش کارشان، بسیار در مورد اندازه شرکتشان نگران هستند و کارهای زیادی برای بزرگتر جلوه دادن خودشان انجام میدهند. بعضی سیستم پیام صوتی با گزینههاي زیاد را انتخاب میکنند و این درست مانند این است که آنها صدای کارکنان مختلف را انعکاس میدهند. برخی گروهها و تیمهایی را معرفی میکنند که واقعا وجود ندارند به این دلیل که مشتریان خود را متقاعد سازند که از آنچه میبینند بزرگتر هستند. بسیاری نقاط تماس تبلیغی زیاد یا غرفههای نمایش تجاری را ایجاد میکنند که حتی در آرزوهایشان نمیتوانند به آنها برسند.
اما، من میخواهم بدانم در مورد یک شرکت کوچک، چه نکته بدی وجود دارد؟! با توجه به بحران اقتصادی اخیر و رنجش عمیق مشتریان نسبت به شرکتهای بزرگ، من معتقدم اکنون بهترین زمان برای راهاندازی یک شرکت کوچک است. ما نتایجی داریم که فهم مزایای شرکتهای کوچک را سادهتر میسازد: مشتریمداری، فرآیند نوآورانه، انعطافپذیری فوقالعاده. نشان دادن ارزش اندازه ما میتواند برنده شدن ما را در رقابتهای بزرگ آسانتر كند.
این برتری را در ذهن داشته باشید و راههایی برای ارتباط دادن کارهایی که انجام میدهید، پیدا کنید. چندین مرتبه توسط یک شرکت بزرگ (معمولا از طریق ایمیل) به شما گفته شده که ظرف مدت 24 تا 48 ساعت به سوال شما پاسخ داده میشود؟ مشتریان دوست دارند به صورت مستقیم با شما ارتباط برقرار کنند و همچنین بدانند که شما چه میکنید.
به عنوان یک نهاد کوچک، روی ساختن یک رابطه آسان، سریع و ممکن تمرکز کنید. اگر شما توانایی داشتن افراد حقیقی برای پاسخگویی به همه تماسها را داشته باشید این نه تنها نشان دهنده نقص در اندازه شما نیست، بلکه این خود یک نقطه قوت در فروش است. ارتباطات خود را فعال کنید به طوری که مشتریان شما وقتی با شرکت شما تماس میگیرند همیشه با یک انسان زنده رو به رو شوند.
وقتی مشتریان با شرکت شما تماس میگیرند، از کوچک بودن خود استفاده کنید و یک ارتباط خیلی شخصی با مشتریان خود برقرار سازید. شرکتهای بزرگ به ندرت در این مورد نگران هستند که یک مشتری با چه تعداد افراد و گروههای مختلف مجبور است رو به رو شود و آنها در انتقال تماسها و سردرگمی مشتریان تردیدی ندارند. باید به کارمندان آموزش داد که در مورد جنبههای ارتباطی به عنوان یک ارزش صحبت کنند. مشتریان به شدت علاقهمند هستند که بدانند از چه کسی میتوانند انتظار داشته باشند تا در هر زمانی که تماس میگیرند پاسخگوی آنها باشد و خصوصا دوست دارند که شخصی (که آنها اسمش را نیز میدانند) مسوول رسیدگی به انتظاراتشان باشد.
شرکتهای بزرگ بیشتر به محصولات با مقیاس بزرگ تکیه دارند تا اینکه در مورد نحوه کامل ساختن هر محصول به تنهایی نگران باشند. اجازه ندهید تعداد محصولاتی که یک شرکت بزرگتر پیشنهاد میدهد شما را بترساند. کمیت به معنی کیفیت نیست. به عنوان یک شرکت کوچک، شرکت من همیشه منابع محدودتری در مقایسه با رقیبان پولدارش دارد. اما با وجود این محدودیت، این موضوع باعث میشود که ما در انتخاب محصولاتمان عادلانهتر عمل کنیم. ما ممکن است اقلام کمتری پیشنهاد بدهیم، اما به سختی کار میکنیم تا نشان دهیم اقلام ما خوب هستند. مشتریان وقتی که بفهمند واقعا به چه چیزی احتیاج دارند به طرف ما کشانده میشوند. همچنین ما سرمایهمان را با گسترش تولید محصولات خوب نسبت به محصولات فراوان افزایش میدهیم.
در حالی که شرکتهای بزرگ به کندی رو به جلو حرکت میکنند همواره بازرسیهای داخلی که براساس خطمشیهای شرکت بنا نهاده شده است توسعه محصولات را کندتر میکند. شرکتهای کوچک میتوانند فورا تصمیمهای سریع بگیرند و برای اجرای آنها اقدام کنند. سرعت یک جنبه مرکزی از رسیدن ما به هدفمان است و با تنظیم آن، همه سفارشات ما به موقع تحویل مشتری میشود. به عنوان یکی شرکت کوچک باید توانایی این را داشته باشید که حتی پیچیدهترین محصولات را از هر رقیب دیگری سریعتر به بازار عرضه کنید.
بنابراین بار دیگری که خواستید به بزرگتر از چیزی که اکنون هستید فکر کنید، مزیتهای کوچک بودن را در نظر بیاورید و نشان بدهید که میتوانید قدرتمند باشید حتی با جثه کوچک.
منبع: دنیای اقتصاد