جایی که بسیاری اهریمن میبینند، عدهای به دنبال ساخت بهشتاند
بالا رفتن بدهی در چین، خرید بدهی را جذاب کرده
وقتی یک وام پرداخت نمیشود، بانک آن را به فروش میگذارد و حالا خریدار میداند و بدهکار. اگر خریدار توانست بدهی را پس بگیرد –که نخواهد توانست- که هیچ، در غیر این صورت وثیقه وام، که عمدتا ملکی بسیار مهم است، با قیمت بسیار پایینی به فروش میرسد. این ایده در ابتدا برای بسیاری خریداران جذاب بود، اما این داستان فقط روی کاغذ جذاب است.
بدهی در کشور چین برای بسیاری از سرمایهگذاران مسئلهای وحشتناک است، که احتمال دارد سایهاش روی اقتصاد کل جهان بیفتد. اما دسته دیگری هستند که از این مسئله منفعت میبرند. این دودستگی با دستهای از دادههای ضعیف طی ماه اخیر تشدید هم شدهاست. نگرانی بابت کُند شدن رشد اقتصاد چین، بازارهاي جهانی را آشفته کردهاست. اما برای فرصتطلبان، اکنون بهترین زمان است تا داراییهایی را از بانکها با تخفیفی بالا دریافت کنند.
هر دو دسته نقطه آغازین مشترکی دارند. آنها از شدت یافتن بدهی در چین طی دهه اخیر، این نتیجه را گرفتهاند که قرض دادن باید بیشتر کنترل شود. اما همین عمل هم ضعفهایی اقتصادی دارد. هنوز اقدامی برای مهار اعتبارات صورت نگرفتهاست اما رشد اقتصادی پیشاپیش به مشکل برخورده. طی ماه اخیر، تعداد سفارشهاي کسبوکارها کاهش پیدا کرده، واردات به طرز غیرمنتظرهای افت کرده و دادههای قیمتی ضعیف سایه کاهش قیمت را برافراشتهاند.
با این حال، در همین نقطه است که گروه کوچک، اما جسوری از سرمایهگذاران، راه خود را از سیاهبینی جریان اصلی جدا میکنند. بانکها به منظور بهبود ترازنامههای خود، مجبور به فروش وامهای شکست خوردهخود هستند، که عمدتا آنها را از طریق یک سری از «بانکهای بد» دولتی کانالیزه میکنند. در این نقطه است که خریداران بیرونی میتوانند این داراییها را خریداری و با اندکی تلاش، بازگشت سرمایه خوبی نصیب خود کنند. گرچه شانس کمی برای پس گرفتن پول از قرضکننده اصلی دارند، توانایی مصادره وثیقه را با قیمتهایی بسیار پایین دارند، که عمدتا هم در قالب یک ملک مهم وجود دارد.
در اینجا هم با یک بازار ویژه روبهرو هستیم، که در آن، مانند هر بازار دیگری، متغیرهای اصلی عرضه و تقاضا هستند، که هردوی آنها هم به نفع خریدار تغییر کردهاند. بانکهای چینی مدتزمان زیادی است که داراییهای بیسروتهی داشتهاند. آنها بیش از 5درصد وامهایشان را –که تقریبا 5،6 تریلیون یوان (معادل 830 میلیارد دلار) است- یا با عنوان «فاقد عملکرد» طبقهبندی میکنند یا تحت عنوان «مسائل خاص». معنی این طبقهبندی هم این است که فاصله زیادی تا به مشکل خوردن این وامها وجود ندارد. با اینحال، چینیها در حال حاضر مشغول بازسازی ساختار خودند و میخواهند هرچه سریعتر جا را برای موج بعدی باز کنند. بنابر دادههای رسمی، این بانکها سال پیش 988 میلیارد یوان از وامهای «فاقد عملکرد» را از جریان خارج کردند، که رشدی بیش از 33 درصد نسبت به سال 2017 داشت. بانکها خود را برای شرایط سخت آماده میکنند. از سوی دیگر، مقررات هم سختتر شدهاند. برای مثال اکنون لازم است که بانکها، وامهایی را که به مدت بیش از 90 روز، معوق شدهاند، وارد دسته «فاقد عملکرد» کنند؛ یعنی همانطور که در بازارهای توسعهیافته مرسوم است.
ماهیگیرانِ آب گلآلود
در سوی دیگر ماجرا، خریداران از سال 2017 به این سو، با عجله به سراغ خریدن این وامهای شکستخورده میروند. شرکتهای کمتجربه با جیب پر از پول میآیند و قصد دارند که هرچه زودتر به سودی برسند. آنها هنوز پیچیدگی سروکار داشتن با وامهای «بد» را درک نکردهاند. آنها فکر میکنند که میتوانند تمام ارزش وثیقه را به جیب بزنند، اما این مسئله در واقعیت نشدنی است.
بسیاری از این سرمایهگذاران داخلی، اکنون از دور خارج شدهاند. یک بازار سهام خرسی، شوق و شور را از بین بردهاست. مقرراتگذاران بار دیگر نقشی حیاتی بازی کردهاند و محدودیتهایی بیشتر را اعمال ساختهاند. یک سنجه برای اینکه بفهمیم چقدر این چشمانداز تغییر کرده، تعداد روبهرشد حراجیهای وامهای شکستخورده آنلاین است که بدون هیچ خریداری به پایان رسیدهاست. گرچه، دوسوم حراجیهای آنلاین در سال 2017، با موفقیت برگزار شدند، سال پیش تنها 41درصد با مشخص شدن یک خریدار به پایان رسیدند. نمودار این آمار را دقیقا نشان میدهد.
حالا خارجیها به این آب گلآلود قلاب میاندازند. شرکت بزرگ سرمایهگذاریِ بِین کپیتال، سه مجموعه از وامهای شکستخورده را طی 2 سال اخیر در چین خریدهاست که مجموعا در اصل ارزشی 650 میلیون دلاری دارند. اوایل قرن بیست و یکم این مسئله آنقدر شدید بود که در بعضی موارد تعداد زیادی از افراد ادعای مالکیت یک ساختمان را میکردند، اما چین امروز نظام تعیین مالکیت قدرتمندتری دارد. با توجه به حجم وامهای شکستخوردهای که در راهاند، عجیب است که این «راهها» هنوز از ریخت نیفتادهاند.
آینده نگر/ منبع اصلی: اکونومیست