زهرا علي اكبري
و آفتاب از شرق طلوع ميكند، هر چند هميشه همين بود؛ اما سالياني است كه پرجمعيتترين كشور جهان، ميزباني از خورشيد را با «كار» گره زده است. خورشيد به غرب كه ميرسد همان رمق را دارد؛ اما مردمان غرب را ياراي برابري با پشتكار شرق نيست. اين راز توسعه برقآساي شرق در اين سالهاست.
حجم سرمايهگذاري خارجي در چين در سال ٢٠٢٠، يعني چهار سال ديگر به رقم خيرهكننده ٢٠ هزار ميليارد دلار خواهد رسيد.
٢٠هزار ميليارد دلار، اين رقم نهتنها براي چين يك ميليارد و ٣٥٧ ميليون نفري خيرهكننده است، حتي رسانههاي غربي نيز با اين پيشبيني شوكه شدنشان را از آنچه رخ ميدهد، پنهان نميكنند. شريك استراتژيك ايران چگونه توانسته موقعيتي چنين استثنايي را در بازارهاي جهاني از آن خود كند. چين چرا مقصد مطلوب سرمايهگذاران خارجي است؟ اينها پرسشهاي مهمي است كه پاسخ مبسوط بهآنها ميتواند نشان دهد مطلوب سرمايهگذاران خارجي كجاست.
چهار دهه پيش خانوادههاي نهچندان كوچك و جمع و جور آن روزهاي چين پولي در بساط نداشتند. كم كم با تصويب قانون تكفرزندي فقر به جاي آنكه ميان هفت عضو خانواده تقسيم شود، ميان سه عضو خانواده خودي نشان ميداد.دامنه تغييرات در اين پر جمعيت ترين كشور جهان؛ اما سياستش را دستخوش زلزلهاي عظيم كرد و از پس آن اقتصاد اين كشور متحول شد؛ «انقلاب كمونيستي» چين را تكان داد. تا پيش از تحول اقتصادي اما چين هنوز با فقر آشنا بود و از پس تحول اقتصادي در اين كشور،چين به جاي جهان بازارهاي جهان را تسخير كرد. چين متكي به كشاورزي حالا تغيير ذائقه داده است. با لغو قانون تكفرزندي پيشبيني ميشود، خانواده چيني نيز در آيندهاي نزديك تغيير شكل بدهد. لغو اين قانون مهم نيز تحت تاثير همان اسم رمز است؛ «اقتصاد». كمبود نيروي كار دولتمردان اين كشور را به اين نتيجه رساند كه لازم است تغييري در اين عرصه رخ دهد. اين قانون تيري است كه دو نشان را ميزند؛ هم افزايش نيروي كار را در دو دهه آينده سبب ميشود و هم ميتواند از «دوز» افسردگي خانوادههاي چيني اندكي بكاهد. آنجا كه اقتصاد جهان را به اشغال خود درآورده، طعم تلخ افسردگي را در كام دارد. شايد اين طعم را بتوان مهمترين بحران اجتماعي در كشوري خواند كه هر چند بخش مهمي از جمعيتش سيگار ميكشند، نرخ اعتياد بالايي ندارد و واژه بحران قرابتي با پديده طلاق در آن ندارد. كار مهمترين بخش زندگي چينيهاست. اين سالها با كاهش شتاب رشد اقتصادي چين و تعطيلي برخي كارخانهها، كار نايابتر از قبل شده و مراقبت براي يافتن آن نيز بيش از پيش خود را به رخ ميكشد. كار و بيكاري، جادوي همين واژههاست كه طعم افسردگي را در كام ساكنان «اژدهاي زرد» جاي داده است. چين در چهار دهه اخير تغيير كرد و مردمان فقير اين كشور به چشم خود تغيير را ديدند. آنها كه در خانههاي ١٨ متري و ٢٠ متري، حاشيه كارخانههاي بزرگ و مراكز اقتصادي خانه داشتند، اين روزها آپارتمانهاي ٨٠ متري را مناسب طبقه متوسط ميدانند. كارگران ٣٠ سال پيش تصور نميكردند كه چنين چيني را تجربه خواهند كرد. افزايش سطح رفاه و پيشرفت و توسعه اقتصادي، اجتماع اين كشور را نيز تحت تاثير قرار داده است. چينيها اين روزها بيش از هر زماني درصددند، چهرهشان را شبيه ديگر مردمان جهان كنند. ساكنان اژدهاي زرد شايد از عبارت چشم بادامي چندان دل خوشي ندارند كه عمل زيبايي چشم به يكي از درآمدزاترين فعاليتها در چين بدل شده است. از هر چند ١٠ نفر حتما يكي چشم خود را به تيغ جراحي سپرده؛ براي بازتر كردن محدوده چشم و خط انداختن روي پلك. خط كه روي پلك ميافتد، نماد زيبايي در چين تلقي ميشود. پيش از اين نيز چينيها آرزوي چشمهاي درشت را داشتند اما تبلورش تنها در شخصيتهاي كارتوني بود كه چشمهايشان گردتر و درشتتر از معمول بود. حالا پيشرفت علم پزشكي سبب شده چينيها رويا را به واقعيت بدل كنند و چشمهاي خود را به دست جراحان بسپارند تا شكل و شيوهاش مانند ديگر ساكنان كره زمين شود. آيا تغيير ظاهر چين، تغيير نگاه اين كشور به جهان را به دنبال خواهد داشت؟ پاسخ مثبت است، چون رييسجمهور تازه نگاهي ديگر دارد.
رييسجمهور جديد چين دو سالي است رداي رياست را بر تن كرده و در همين دو سال نهضتي جدي براي مبارزه با فساد به راه انداخته است. مقامهاي چين به صراحت ميگويند اين برنامه هيچ خط قرمزي ندارد و شايد حضور بوشي لاي يكي از بلندمرتبهترين مقامهاي چيني كه عضو «پوليت برو» بود، در زندان گواه همين مدعا باشد. بوشي لاي هر چند در كميته هفت تا ٩ نفره پوليت برو (هيات مركزي حزب كمونيست اتحاد جماهير شوروي كه رهبري سياسي و قدرت حقيقي جماهير شوروي را در دست دارد و مقر آن كرملين (مسكو) است) كه بالاترين ركن كميته مركزي خلق چين است، عضويت داشت اما اين مقام بالا نيز نتوانست وي را از مجازات مصون كند. آنگونه كه مطبوعات چيني گزارش دادهاند، از زمان روي كار آمدن رييسجمهور جديد در سال ٢٠١٤ تاكنون بيش از ١٢ هزار نفر از مسوولان اجرايي اين كشور به جرم فساد از كار بركنار شده و مورد محاكمه قرار گرفتهاند. جرم «بوشي لاي»، سرشناسترين تابلودار فساد؛ اما دريافت رشوه از افراد و شركتها براي صدور مجوزهاي خاص بود. آنگونه كه گزارشها نشان ميدهد، وي به واسطه همسرش مبادرت به دريافت مبالغ كلاني تحت عنوان رشوه كرده است. حالا هم محكوم به بازگرداندن اموال است و هم در انتظار اجراي حكم اعدامش روزها را در زندان به شب ميرساند.
سردمدار مبارزه با فساد نيز در چين كسي نيست جز «شي جي پينگ»، هفتمين رييسجمهور جمهوري خلق چين كه در خانوادهاي سياسي متولد شد. پدر خانواده منتقد دولت چين در گذشته بود و از بنيانگذاران حزب كمونيست به شمار ميرود. هرچند وي پستهاي مختلفي از جمله رييس نهاد تبليغات سياسي و معاون نخستوزيري را به عهده داشته اما زماني كه «شي جي» ١٠ ساله بود، پدرش پاكسازي و براي كار به يك كارخانه فرستاده شده است. در ١٥سالگي «شي»، پدر در جريان انقلاب فرهنگي و تسلط مائو به زندان افتاد. با اين حال پينگ جوان در شاخه جوانان حزب فعاليت كرد. پيش از انتخاب به عنوان رييسجمهور نيز زير ذرهبين رسانههاي غربي قرار داشت تا جايي كه وقتي چند ماهي در مطبوعات و نشستهاي عمومي ديده نشد، روزنامه امريكايي واشنگتن پست احتمال زخمي شدن وي را مطرح كرد. اين البته مسالهاي دور از ذهن نيست كه مقامي در چين زخمي شود و ماجرا به عدم حضور در انظار عمومي ختم شود. اين شيوه بسياري از زردپوستان است. كره شمالي نيز چنين سياستي را در اعلام اخباري از اين دست پي ميگيرد. غلظت اين سياست در چين هر چند مانند كره شمالي نيست، تداعيكننده بخشي از روندي است كه در اين نقطه از جغرافيا، معمول خوانده ميشود. هر خبري در كره شمالي ابتدا رازي است كه بايد فاش شود. گاه رازها تاييد ميشوند و معناي خبر ميگيرند و گاهي نيز چنين نيست. به هر روي غيبت شي جي پينگ با اعلام دبيركلي وي در حزب كمونيست به پايان رسيد. انتخاب همزمان وي به عنوان رييس كميسيون نظامي مركزي اين گمانه را مطرح كرد كه وي آيندهاي خاص در پيش دارد و قرار است رهبر بعدي چين باشد. شي در يكي از نخستين سخنرانيها در مقام جديد گفت كه مردم چين انتظار تحصيلات بهتر، شغلهايي باثبات و درآمد بيشتر، امنيت اجتماعي قابل اعتمادتر، مراقبتهاي پزشكي با استانداردهاي بالاتر، شرايط زندگي راحتتر و محيطزيست زيباتر را دارند. اينچنين بود كه حزب كمونيست در نوامبر ٢٠١٣ دستور يك سري اصلاحات اقتصادي و اجتماعي را صادر كرد؛ اصلاحاتي كه «جامع» و «عميق» توصيف شده و گفته ميشود كه پس از اصلاحات سال ١٩٩٢ در چين مهمترين اصلاحات اساسي اين كشور هستند.
نگاهي به روند فعاليتها در چين براي ايراني كه تغيير نگاهش به جهان را با نگاه به شرق به نمايش گذاشت، خالي از لطف نيست؛ بررسي اينكه بزرگترين جذبكننده سرمايههاي خارجي در جهان چه مسيري را براي رسيدن به امروز طي كرده، از پس ساليان طولاني فقر و رشد خيرهكننده اقتصادي در چهار دهه اخير.
هر چند در ميان سرمايهگذاران خارجي چين، كمتر ايراني به چشم ميخورد و رابطه ايرانيها با چينيها به خريد كالاهاي ارزان قيمت محدودتر است تا سرمايهگذاري براي توليد، اما محمد خوشنام يكي از اندك ايرانياني است كه حلقه رابطه با چين را شكسته و شرايطي متفاوت را براي خود رقم زده است. او يكي از كساني است كه كنار اسمش، صفت سرمايهگذار خارجي در چين معنا ميدهد.
سالهاست در چين فعاليت ميكند و از حضور در چين براي كسب و كار به عنوان يك تصميم استراتژيك ياد ميكند. ميگويد پيشتر، سه دهه قبل در اروپا كار ميكردم، در آن بازار اشباعشده به اين نتيجه رسيدم كه ماندن با فسيل شدن هم معناست، از اين رو نگاهم را به شرق تغيير دادم. او وقتي در برابر اين پرسش مشخص قرار ميگيرد كه «چرا چين را مقصد سرمايهتان كرديد»، ميگويد: «قوانين». قوانين چين براي سرمايهگذاري مناسب است.
خوشنام دادههاي گستردهاي از چين و جامعه چيني دارد. كار كردن با كارمندان چيني برايش تجربهاي ناگوار و تلخ تلقي نميشود. او كه در ايران نيز سرمايهگذاريهايي دارد، تظاهر بيروني به ثروت نميكند. گوشي هوشمندي كه همواره كنار دستش است، بخشي از مراودههاي مديريتي وي را رقم ميزند.
او در توضيح آنچه تكواژه «قوانين» است، ميگويد: «چين چند ويژگي جذاب براي سرمايهگذاران خارجي دارد. اول اينكه براي دولت چين مليت اصلا اهميتي ندارد». او تاكيد ميكند مليت ميتواند واحد اهميت براي اين دولت ايدئولوژيك باشد چرا كه هم خصومتي تاريخي با برخي كشورها دارند و هم در پوشش سرمايهگذار خارجي در برخي موارد جاسوساني وارد اين كشور شدهاند. ژاپن، تايوان و امريكا رقبايي جدي براي چينيها تلقي ميشوند اما با اين حال سرمايهگذار، براي چين سرمايهگذار است و از اين رو هيچ تفاوتي ميان ژاپنيها، ايرانيها، امريكاييها و فنلانديها نيست.
او سهولت سرمايهگذاري در اين كشور را نيز مورد اشاره قرار داده و تاكيد ميكند: «اگر امروز براي سرمايهگذاري وارد چين شويد بيش از يك ماه دريافت مجوزها و آغاز به كار طول نميكشد. درخواست براي سرمايهگذاري، انتخاب زمين، تحويل زمين و دريافت مجوز و شروع به كار پروسهاي كاملا كوتاه است. اين روند براي تمام سرمايهگذاران يكي است.» تقاضاي سرمايهگذاري به اداره سرمايهگذاري خارجي چين ارايه ميشود، مبلغ سرمايهگذاري از كشور مبدا به حساب اين اداره واريز ميشود. تاييديه اول دريافت شده و مراحل بعدي در ادارات بازرگاني و... طي ميشود تا در يك ماه به دست سرمايهگذار برسد. اين مراحل بيش از يك ماه طول نخواهد كشيد.
نكته ديگري كه وي مورد تاكيد قرار ميدهد، اين است كه اگر كسي قصد سرمايهگذاري در شهري دورافتاده در چين را داشته باشد، هيچ ضرورتي ندارد راهي پكن شود، در حقيقت پكن نقطه طلايي در مراحل اداري نيست. تمام استانهاي چين داراي ادارههاي سرمايهگذاري خارجي هستند و از اين رو سرمايهگذار ميتواند بدون حضور در پكن تمام مجوزهاي لازم براي سرمايهگذاري را در هر استان دريافت كند.
خوشنام نكته ديگر را حمايت جديد دولت چين از سرمايهگذار خارجي ميداند كه ايجاد اشتغال ميكند. در توضيح اين مطلب ميگويد: «هر سرمايهگذار از معافيت ٣٠ درصدي حقوق پرسنل چيني كه استخدام ميكند، تا پنج سال، برخوردار است. اين بدان معناست كه نيروي كار چيني براي وي ٣٠درصد ارزانتر از عرف بازار است.»
او درباره مكانيزم تعيين دستمزد نيز ميگويد: «در چين سيستمي براي تعيين حداقل دستمزد وجود ندارد. همهچيز بر اساس توافق تعيين ميشود از اين رو ممكن است برخي كارخانهها دستمزدهايي بالاتر و برخي كارخانهها دستمزدهايي پايينتر به كارگران بدهند.»
وي معافيت ١٠ ساله ماليات براي سرمايهگذاران در شهركهاي صنعتي را نيز يك نقطه طلايي ديگر خواند كه براي هر سرمايهگذاري با اهميت تلقي ميشود. او در توصيف سياست دولت چين ميگويد: «حرف دولت چين حرف است. ماليات ١٧ تا ٢٥ درصد سود را تشكيل ميدهد، اما اگر كالايي صادر شد بين ٩ تا ١٥ درصد ماليات پرداختي به صادركننده بازگردانده ميشود چرا كه صادرات مهمترين اولويت دولت چين است. تا ٧٠ درصد هزينه هتل، بليت، تجارت و بازاريابي در بازارهاي جهاني را به هر سرمايهگذار داخلي يا خارجي بازميگردانند و حرفشان در اين مسير دو تا نميشود، درحالي كه بارها خبر اعطاي جوايز صادراتي و نبود اعتبار براي اعطاي اين جايزه در مطبوعات ايران منعكس شده است.»
كارگر در پهناورترين عرصه تحت سيطره كمونيسم
چين مهاجران بسياري دارد. اگر خارج از چين، يك چيني را ديدي كه خود را مائوئيست معرفي ميكند، بدانيد كه منظورش اعتراض به شيوه كنوني حكومت كشورش است. مائوئيست بودن براي يك چيني خارج نشين بيشتر وقتها مترادف است با اعتراض به سياستهاي كنوني دولت. فرد گوينده در بيشتر موارد بر اين اعتقاد است كه چين، مائو و سياستهايش را رها كرده و دوباره به كاپيتاليسم روي آورده است. درون چين نيز شمار كساني كه همين باور را دارند كم نيست اما صداي اعتراض در چين بيشتر به نجوا شبيه است تا به فرياد. در حاليكه مورد سوال قرار دادن اعمال مائو و صحبت در مورد افراطهايي كه به نام مائوئيسم تمام شد، مجاز است، اما زير سوال بردن اعتبار مائوئيسم يا سوال در مورد اينكه آيا اعمال جاري و فعال حزب كمونيست چين هنوز «مائوئيستي» هستند يا نه، ممنوع است. در اين ميان وضعيت كارگران تبديل به ابزار اعتراض شده است. در سالهاي اخير فعالان حقوق بشر بارها نگراني خود در مورد كارگران كارخانههاي چيني را مطرح كردهاند. هر چند كارگران چيني براساس عرف رايج روزانه حدود ٩ ساعت كار ميكنند اما برخي گزارشها دلالت بر آن دارد كه در برخي كارخانهها، كارگران روزانه ١٥ ساعت كار ميكنند. غذاي بد، حقوق كم و استرس زياد همه روزه كارگران چيني را آزار ميدهد و اگر كسي اعتراض كند به راحتي با حكم اخراج خود مواجه خواهد شد. بررسيها نشان ميدهد اتحاديههاي كارگري در اين محدوده پهناور كمونيستها آنگونه كه مقاولههاي حقوق بشري تعيين كردهاند ايفاي نقش نميكنند. عدم ايفاي نقش اين اتحاديهها به فضاي امنيتي اين كشور بازميگردد. خوشنام نيز از اين وضعيت، توصيفي مختص به خود را دارد. وي از آنچه در چين ميگذرد تحت عنوان نبود قوانين سختگيرانه كار ياد ميكند و ميگويد: «در اين كشور قوانين كار به گونهاي نيست كه دست و پاي كارگران را ببندد. هر آني ميتوان با پرداخت حقوق و مزايا كارگران را اخراج كرد. بيمهها اجباري نيست. بيمههاي خصوصي در اين كشور فعاليت ميكنند و بيمهنامه را يا كارگران خود ميخرند يا كارفرما يا هر دو. اين موضوع هم توافقي است ميان دو طرف. در بيشتر موارد سهم كارگر و كارفرما ٥٠ – ٥٠ تعيين ميشود. در واقع قانون كار، عرف نانوشتهاي است كه در تمامي واحدهاي صنعتي و اقتصادي حضور دارد.»
او در پاسخ به اين سوال كه ساليان كار براي بازنشستگي چقدر است، ميگويد: «٣٠ سال. در چين پس از ٣٠ سال كار و پرداخت حق بيمه ميشود حقوق بازنشستگي گرفت اما بايد توجه داشت در عرف اين كشور، حق مسكن، بن كارگري، عيدي و... اصلا وجود خارجي ندارد. همهچيز خلاصه ميشود در همان دستمزدي كه البته در سالهاي اخير ترميم شده اما تعداد بالاي كارجويان رقابتي شديد را در اين عرصه رقم زده است. كسي شرايط كار را نپذيرد، ديگري هست.»
خوشنام در جواب اين پرسش كه آيا اين بدان معناست كه افراد براي گرفتن كار يكديگر وارد رقابتهاي غيراخلاقي و زيرآبزني هم ميشوند، ميگويد: «اصلا. زيرآبزني جايي در فرهنگ چين ندارد. همه سرگرم كار خودشان هستند و براي نگه داشتن موقعيت خود تلاش ميكنند، نه از بين بردن موقعيت ديگري.»
خوشنام وقتي عبارت «طنز تلخ حمايت از كارگران» در كمونيستيترين كشور جهان را شنيد، لبخندي زد و گفت: «اگر در چين قانون كار ايران وجود داشت، مطمئن باشيد رشد اقتصادي اين كشور به دو درصد هم نميرسيد. شايد در ظاهر برخي بر اين اعتقاد باشند كه شيوه دولت چين در برخورد با كارگران به زيان كارگران اين كشور است اما در باطن اين اتفاق عكس افتاده چرا كه حضور سرمايهگذاران خارجي با بهرهمندي از همين قانون است كه برايشان فرصتهاي شغلي ايجاد كرده، در غير اين صورت خيل بيكاران چين، سراسر جهان را به اشغال خود درميآورد.» خوشنام توضيح ميدهد دولت چين از سوي حزبي اداره ميشود كه تنها نام كمونيسم را بر خود دارد و آمارها نشان ميدهد بين ٨ تا ١٠ درصد جمعيت چين در اين حزب عضويت دارند. شايد اگر بخواهيم حكومت چين را توصيف كنيم، لازم باشد اين جمله را به كار ببريم: «حكومت تك حزبي ديكتاتورمآبانهاي كه بر شايسته سالاري تاكيد دارد.»
او ثبات ارزش پول چين را از ديگر مزيتهاي فوقالعاده اين كشور براي سرمايهگذاران خواند و گفت: «من به عنوان يك سرمايهگذار در كشور خودم با تزلزل مداوم ريال مواجهم كه بسترهاي كار را ناامن ميكند؛ اما در چين ثبات ارزش پول اين كشور سبب ميشود سرمايهگذار امكان پيشبيني آينده را داشته باشد.»
اين سرمايهگذار خارجي در چين به اين پرسش كه آيا اطلاعات و آمار از سوي دولت چين و مراكز آمارگيري در اختيار سرمايهگذاران قرار ميگيرد يا خير، اينچنين پاسخ ميدهد: «در ادارات بازرگاني هر استان و هر شهرستاني، آمار و اطلاعات وجود دارد اما نميتوان چشم بسته بدان استناد كرد. چاشني ايدئولوژي در بسياري موارد سبب شده است برخي ادارات و وزارتخانهها آمارهاي نادرستي را درباره مسائل اقتصادي و تجاري منتشر كنند؛ اما با اين حال ميشود دريافت سرمايهگذاري در كدام بخش چين براي سرمايهگذار مقبولتر است. چينيها با تشويق سرمايهگذاران به ساخت قطعه تلاش ميكنند تيراژ توليد را بالا ببرند تا قيمت پايين بيايد. شما به عنوان سرمايهگذار خارجي بايد روي مصرف چين هم حساب باز كنيد؛ كشوري پهناور كه خود نيز بازار مهمي تلقي ميشود. هر چه توليد بالاتر باشد، هزينه توليد پايينتر ميآيد و سرمايهگذاري چينيها در ساخت قطعات هر كالا رازي است كه اقتصاد چين آن را براي همه فاش كرده است چرا كه كسي را ياراي رقابت با اين ساختار نيست.»
مبارزه با فساد لازم بود
وقتي پاي فساد و شفافيت براي تعيين شانس كشورها در جذب سرمايههاي خارجي به ميان ميآيد، خوشنام با صراحت از سياست تازه دولت چين دفاع ميكند و ميگويد: «اين كار براي چين لازم بود.» همانگونه كه شفاف كردن اركان اقتصاد براي هر اقتصاد ديگري ضرورت دارد. او معتقد است وضعيت در چين به گونهاي شده بود كه كار در بسياري از موارد بدون پارتي پيش نميرفت و رشوه در حال تبديل شدن به امري عادي بود؛ اما رييسجمهور تازه چين اين فضا را شكست و تلاش كرد حلقه معيوب را ترميم كند. او ميگويد: «آنگونه كه به نظر ميرسد مبارزه با فساد در چين حد و مرز مشخصي ندارد. ممكن است دامان اعضاي پوليتبرو را بگيرد كه گرفت و شايد بالاترين سطح مقامات ارتش را نيز درگير كند كه درگير كرد چنانچه رييس اداره امنيت داخلي چين به دليل اختلاس و استفاده از موقعيت شغلي به نفع ديگران در زندان به سر ميبرد.»
او با تاكيد بر اينكه كاهش رشد اقتصادي چين از هشت درصد به ٥/٦درصد به سياست مبارزه با فساد در چين باز ميگردد، ميگويد: «چين به اين نتيجه رسيده بود كه تحمل درد جراحي سادهتر فساد، بهتر از رويارويي با هرج و مرجي مهارناشدني است. اگر وضعيت به سياق پيشين بود، خيلي زودتر از آنچه پيشبيني ميشد، كشور با هرج و مرجي مهار نشدني مواجه ميشد.»
مزيتهاي ايران، مزيتهاي چين
خوشنام اما با تمام مزيتهايي كه چين دارد، ايران را نيز واجد شرايطي خاص جهت جذب سرمايههاي خارجي ارزيابي ميكند و ميگويد: «بايد توجه داشت چين در وضعيت اشباع است اما ايران به لحاظ ژئوپلتيكي ميتواند خود و بازارهاي اطرافش را تغذيه كند از اين رو گزينهاي مناسب براي جذب سرمايهها در ساليان پيشروست. بايد توجه داشت در برخي بخشها ايران با تحريمي ١٠ ساله و در برخي بخشها با تحريمي ٣٥ ساله روبهرو است، از اينرو بازاري دست اول محسوب ميشود اما به نظر ميرسد هنوز تمامي اجزاي مديريتي در ايران درخصوص جذب سرمايهها همنظر نيستند.» او چين را دوباره شاهدي براي مثالش ميآورد و ميگويد: «سياستهاي اقتصادي اين كشور ٢٥ سال است هيچ تغييري نكرده است، نه اتفاقات سياسي اين سياستها را تحت تاثير قرار ميدهد، نه تغيير مديران. اينجا ثبات حرف اول را ميزند. از سوي ديگر آمادهسازي زير ساختها يكي از مهمترين مواردي است كه بايد در دستور كار قرار گيرد.» اين فعال اقتصادي تاكيد ميكند: «اگر زيربنا آمادگي لازم را نداشته باشد، توسعه اتفاق نميافتد. بهتر است ايران تمام تمركز خود را بر توسعه فرودگاهها و ايرلاينها، هتلها، خطوط راهآهن سريعالسير و توسعه بنادر مسافري و باري بگذارد؛ سرمايههايي كه وارد ميدان ميشوند و خود را نشان ميدهند، ساير بخشها را شكوفا خواهند كرد. اين تجربه آزموده شده چين است، تا ايران بخواهد كدام مسير را طي كند.»
منبع: اعتماد