روش شناسي علوم انساني (حوزه و دانشگاه) بهار 1389; 16(62):35-60
آرمان مهر محمدرضا، متوسلي محمود
از جمله مهم ترين عناصر فرهنگي هر جامعه، عدالت و ميزان توجه آن جامعه به عدالت است، طوري كه نگرش هر جامعه اي به عدالت، ديگر عناصر هويت بخش آن جامعه را روشن مي كند. اين مقاله در نظر دارد با بهره گيري از روش تحليل فلسفي، به كنكاشي در روش شناسي نظريه عدالت رالز بپردازد. نظريه عدالت رالزي از جمله اصلي ترين نظريات معاصر مغرب زمين است كه بررسي و نقد آن مي تواند ما را به رويكردي مناسب براي ارائه مباني نظري و اجراي طرح هاي عدالت مدارانه نزديک سازد. از نظر اين پژوهش، مهم ترين ابتكار رالز به روش شناسي وي بازمي گردد. او با شيوه تحليل مفهومي و با ابزار قراردادگرايي (با تكامل نظريه قرارداد اجتماعي لاک، روسو و كانت) به تاسيس اصول عدالت مي پردازد. بيشترين تكيه وي در راه رسيدن به اصول عدالت، بر منصفانه بودن روش رسيدن به اصول عدالت است، و براي اين هدف، افراد را در يک موقعيت اوليه فرضي به تصوير مي کشد که در پس پرده جهل به آينده شان، درباره اصول عدالت تصميم مي گيرند و سرانجام، به دو اصل کلي مي رسند. البته روش شناسي وي با نقدهايي از حيث جامع و مانع بودن مواجه است که در انتهاي مقاله تبيين مي شود.
منبع: sid.ir