مجله تحقیقات اقتصادی، دوره 46، شماره 2، پاییز 1390، صفحه 193-
متوسلی محمود؛ مشهدی احمدمحمود
در مواجهه و احتمالاً، پیروی و متابعت از آموزههای مکتب یا مکاتب بدیل اقتصادی همواره این پرسش مطرح است که در حضور مکتب مرسوم، اساساً چه نیازی به مطالعهی این مکاتب فکری وجود دارد، آنهم در حالی که مکتب مرسوم جریان اصلی علم را به خود اختصاص داده است و در بیشتر دانشگاهها و محافل علمی، تدریس و در نهادهای تصمیمگیری بیشتر تصمیمات سیاسی و اقتصادی بر اساس آموزههای آن انجام میشود. پس، چرا مکاتب بدیل؟
این مقاله به دنبال کنکاشی در قالب این پرسش است و در این ارتباط دو استدلال اساسی مطرح میشود. یکی این که از منظر فلسفهی علم، در علوم انسانی و بهطور مشخص در علم اقتصاد، نمیتوان مطالعات علمی را محدود به یک پارادایم خاص کرد. دیگر این که پرداختن و تدبر در پارادایمهای مختلف فکری ضمن غنا بخشیدن به درک ما از پارادایم اصلی، میتواند تا حد زیادی پاسخگوی نیاز ما در یافتن رهیافتها و راهبردهای جدید برای رویارویی با مسائل و دغدغههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کنونی باشد.
کلیدواژگان: اقتصاد نهادگرا؛ پارادایم؛ روششناسی؛ رویکردهای بدیل؛ فلسفه علم؛ معرفتشناسی؛ مکاتب اقتصادی
منبع: مجله تحقیقات اقتصادی