بايزيد مردوخي
پيگيري بي سر و صداي جداسازي بخشهاي صنعت و بازرگاني در وزارت صنعت، معدن و تجارت در حالي انجام ميشود كه 70 درصد از اعضاي كميسيون صنايع مجلس و همچنين مقامات مهم دولتي از اين اقدام استقبال ميكنند. ممكن است جداسازي بخشهاي صنعت و بازرگاني در نيمه دوم امسال عملياتي شود و دو وزير براي سكانداري بخشهاي صنعت و بازرگاني انتخاب شوند. در حالي چنين احتمالي وجود دارد كه ادغام دو وزارتخانه صنعت و معدن و وزارتخانه بازرگاني اقدام مهمي در راستاي كمك به توسعه صنعتي و اقتصادي كشور بوده است. اين درست است كه سياستهاي بازرگاني در يك كشور وقتي با سياستهاي صنعتي و معدني در يك وزارتخانه هماهنگ شوند از نظر توسعه اقتصادي كشور بسيار معني دار خواهد بود. اما وقتي كه اين دو وزارت خانه از هم جدا باشند هر كدام به راهي ميروند و ساز و كار هماهنگ كردن اين دو وزارتخانه هم به سادگي فراهم نميشود. درست است كه هر دو در هيات وزيران حضور دارند اما معمولا اين هماهنگيها به اين سادگيها برقرار نميشود.
با وجود اين، بايد ساز و كارهاي هماهنگي اين دو بخش فراهم شود چرا كه از همه مهمتر اين است كه وقتي ما وزارتخانهاي به اسم صنعت، معدن و تجارت داريم، بدين معناست كه سياستهاي بازرگاني ما تابع و در خدمت توسعه صنعتي و معدني كشور است، نه تنها در خدمت مصرف داخلي و واردات و صادرات. جز موارد ذكر شده اين ادغام اهميت ديگري هم دارد و آن اين است كه صنعت و معدن وقتي زيست مند هستند و قابليت ادامه حيات دارند كه هم عرضه كالاهاي آنها در داخل رونق پيدا كند و هم اينكه در سطح بين المللي بتوانند صادرات داشته باشند. ادغام دو فعاليت بازرگاني و توسعه صنعتي و معدني در يك وزارتخانه ميتواند به توسعه صنعتي و توسعه صادرات كشور هم كمك كند. بنابراين اگر اين دو وزارتخانه در خدمت توسعه صنعتي و معدني كشور باشند و همچنان به صورت ادغامي باقي بمانند و به فعاليت خود ادامه دهند حتما ميتواند براي اقتصاد كشور مفيد باشد. اما بايد ديد كه كساني كه اين ايده را مطرح ميكنند كه اين وزارتخانه به دو وزارتخانه صنعت و معدن و وزارتخانه بازرگاني تفكيك شود با چه استدلالي اين را پيشنهاد ميكنند و اين استدلال بسيار مهم است. حضور اين دو در كنار هم باعث هماهنگي در سياستهاي توليدي و تجاري میشود. اگر قرار بر تفكيك است آيا پيشنهاد دهندگان معتقدند كه وزارت صنعت، معدن و بازرگاني وظايف خود را انجام نداده است؟اگر به اين امر معتقدند بايد از آنها دلايل انجام ندادن كارهاي خود را بپرسند و ببينند كه در چه موردي وظايف به درستي انجام نشده كه ميخواهند بازرگاني را از صنعت جدا كنند. صنعت و بازرگاني از يكديگر جدا نيستند و نميتوانيم چيزي در زندگي پيدا كنيم كه با آن در ارتباط هستيم ولي به وزارت صنعت ارتباطي نداشته باشد. بر اين اساس به نظر ميرسد كه پيشنهاد دهندگان جداسازي دو بخش صنعت و بازرگاني بايد ملاحظاتي را كه براي اين كار دارند به صورت مستدل بياورند و عنوان كنند چگونه ميتوانند تبعات اين جداسازي را رفع و رجوع كنند. نبايد كار غير كارشناسي در اين حوزه انجام پذيرد چرا كه بازگشت به نقطه قبلي برای اقتصاد ما هزينههايي بهدنبال خواهد داشت.
منبع: آرمان