هماكنون ميليونها سرمايهگذار دراروپا وجود دارند و بسياري از آنها علاقهمند هستند در سهام شركتهايي كه سودآور است، مشاركت كنند. سهم بازار سرمايه از اين سرمايهگذاران خارجي چيست؟ آيا زيرساختهاي بازار سرمايه آماده است؟مساله كلي كه درباره سرمايهگذاران خارجي وجود دارد اين است كه مرحله انتخاب سرمايهگذاري، مرحله پيچيدهاي است. شايد نكته اميدواركننده اين باشد كه سرمايهگذاران كوچك نميتوانند در پروژههاي بزرگ سرمايهگذاري كنند اما ميتوانند سهامداران شركتهاي كوچك باشند. رفع تحريمهاي مالي از سوي اتحاديه اروپا، آمريكا و ساير طرفها ميتواند فضايي در اختيار بورس كالا قرار دهد كه از آن طريق با جذب سرمايهگذاران خارجي به توسعه ابزارهاي تامين مالي مبتني بر كالا مبادرت شود. در روزهاي اخير اخبار متعددي مبني بر اعلام آمادگي شركتهاي خارجي در ايران منتشر شده است. در يكي از تامل برانگيزترين موارد اعلام شد شركت مك دونالد درخواست سرمايهگذاري در ايران را دارد. اين وضعيت اين پرسش را به وجود ميآورد كه كم و كيف سرمايهگذاري خارجي در ايران بايد چگونه باشد. حسين راغفر اقتصاددان و استاد دانشگاه الزهرا (س) در گفتوگو با «آرمان» سرمايهگذاري در بخش صنعت و انرژي را مفيد ميداند و ميگويد: «ضرورتي براي سرمايهگذاري شركتهايي مانند مك دونالد وجود ندارد. »
در روزهاي اخير و پس از توافق ايران و كشورهاي 1+5 برخي از شركتهاي خارجي براي سرمايهگذاري در ايران اعلام آمادگي كردهاند. آيا همكاري ايران با سرمايهگذاران خارجي به نفع ماست؟
قطعا ورود سرمايه خارجي در همه جا ميتواند منافع چندگانهاي داشته باشد اما، اين موضوع مشروط بر اين است كه دولتها خود برنامه مناسبي براي بهرهگيري از اين فرصتهاي سرمايهگذاري داشته باشند. دولت بايد چارچوب مشخصي براي سرمايهگذاري داشته باشد كه مشخص باشد چه حوزههايي ميتواند چه ميزان توسعه صنعتي كشور را تضمين و تشويق كنند و فرصتها را بايد به آن سمت و سو سوق دهند. اينكه اين سرمايهگذاري چه منافعي ميتواند براي كشور داشته باشد؟ آيا انتقال تكنولوژي صورت ميگيرد؟اينكه دانش فني منتقل ميشود و از نيروي كار ايراني چه ميزان استفاده ميشود؟ و... بخشي از ملاحظاتي است كه بايد در سرمايهگذاري خارجي مد نظر قرار داد. به عنوان مثال در بخش خدمات احيانا چه نوع خدمات و چه نوع سرمايهگذاريهايي بايد مورد نظر باشد. درباره صنعت بايد بر چه صنايعي بيشتر تاكيد شود و... دولت بايد براي هر كدام از اينها برنامه روشن و مدوني داشته باشد كه سرمايهگذار خارجي از ابتدا بداند در چه فضايي قرار است كار كند و اين منابعي كه براي كسب سود آورده است، چگونه قرار است از ايران خارج شود. اين سرمايهگذاريها بايد روشن و شفاف باشد؛ هم براي طرف ايراني و هم براي طرف خارجي. بيشترين سرمايهگذاريها بهتر است در حوزههاي صنايع و انرژي صورت گيرد.
آيا سرمايهگذاري خارجي موجب بروز مصرف گرايي در كشور نخواهد شد؟
پيش از انقلاب تعداد قابل توجهي سرمايهگذاران خارجي داشتيم كه اكثريت آنها شركتهاي خدماتي بودند و عملا ارزش افزوده و خدماتي از خارجيها، بازار ايران را در اختيار داشت. اين سرمايهگذاران منافع بزرگي را از بازار ايران كسب ميكردند در حالي كه، خدمات آنها موجب افزايش مصرف گرايي شده و از پيشرفت صنعت در كشور جلوگيري به عمل آمده بود. همانطور كه عنوان شد قطعا سرمايهگذاريها خارجي ميتواند منافع بزرگي داشته باشد به شرط اينكه، برنامه روشني از سمت دولت وجود داشته باشد در غير اين صورت، ميتواند موجب رشد مصرف گرايي در كشور شود همانطور كه، ميتواند ظرفيتهاي جامعه را از اهداف توسعه صنعتي منحرف كند. در اينجا حضور سرمايه خارجي اگر همراه با انتقال دانش فني و فناوريهايي جديد باشد قطعا ميتواند كمك باشد و ظرفيتهاي گستردهاي از نيروي انساني جوان و دانشآموخته كشور را جذب كند. اين سرمايهگذاري ميتواند تا حدودي انحصارها و شبه انحصارها در كشور را كه متاسفانه در طول ساليان گذشته به ويژه بعد از جنگ تحميلي شكل گرفته است، به فضاهاي رقابتي تبديل كند. ممكن است حضور نهادهاي خارجي مثل بانكهاي خارجي براي اعطاي وام مثمر ثمر باشد و ميتواند تا حدود زيادي فضاي رقابتي در بين بانكها و موسسات مالي را ايجاد كند.
حضور شركتهايي كه اعلام آمادگي براي همكاري در ايران داشتهاند ميتواند باعث رشد در زمينه اقتصادي شود؟
خدماتي مانند مك دونالد كه يك الگوي مصرف خاص هستند ميتواند به تخريب الگوهاي مصرف ما بينجامد. نام مك دونالد و سرمايهگذاري چنين شركتي كه بسيار معروف است بيشتر جنبه تبليغاتي دارد وگرنه، در كشور ما كم نيستند شركتهايي كه خدمات مانند مك دونالد ارائه ميدهند و حتي الگوي سالمتري نيز دارند. غذاهاي سريع و آماده تا حدي ميتواند بر سلامت شهروندان تاثير مخرب داشته باشد اما، اينكه سرمايهگذاري مك دونالد مورد توجه قرار گرفته همانطور كه عنوان شد بيشتر به دليل جاذبههاي تبليغاتي است. چنين سرمايهگذاريهايي نميتواند هيچ نقشي در توسعه صنعتي كشور ايفا كند و ضرورتي براي حضور چنين بنگاههايي وجود ندارد.
ما نيازمند حضور چه سرمايهگذاريهايي در كشور هستيم؟
ما شديدا نيازمند حضور بنگاههاي صنعتي هستيم؛ صنايعي كه در چارچوب توسعه صنعتي كشور معنادار شوند مثل صنايع ماشينسازي كه ماشينهاي صنعتي ميسازند كه برخي صنايع توليدي نيازمند حضور اين ماشينآلات در كشور هستند. آن دسته از ماشينآلاتي كه ميتوانند به توسعههاي صنعتي ديگر كمك كنند و صنايع ما را تغذيه كنند مثل صنايع الكترونيك يا صنايع خودروسازي؛ حضور اين دسته از صنايع بايد در اولويت قرار گيرد و همانطور كه عنوان شد اين مساله مستلزم برنامه روشني براي پيشبرد راهبرد صنعتي كشور است در غير اين صورت، ما با يك آشفتگي و هرج و مرج گستردهاي رو به رو ميشويم كه منابع ملي را به فعاليتهايي اختصاص ميدهند كه خيلي ميتواند مضر باشد و تقاضايي بيهوده و بيجهت را براي ارز به وجود ميآورد. همين باعث ميشود ارز گران شود.
منبع: آرمان - ترانه موحدينيا