وقتی قاچاق و فرار مالیاتی دستبهدست هم میدهند
دولتها در اقتصادهای وابسته به نفت همواره چشمشان به پولیهایی است که از فروش طلای سیاه حاصل میشود. تا زمانی هم که نفت هست، دولتها زحمت کسب درآمد از مالیات را به خود نمیدهند؛ درحالیکه عمده درآمد دولتها در کشورهای توسعهیافته از مالیات است. در ایران با اینکه کشوری نفتخیز است، علاوه بر اینکه دولتها مقدار قابلتوجهی از درآمدهای مالیاتی را ازدست میدهند، بلکه قاچاق قابلتوجه کالا سالانه ضرر هنگفتی را به دولتها وارد میکند. حسین وکیلی، معاون سازمان امور مالیاتی کشور در گفتوگوی ویژه خبری، فرار مالیاتی در کشور را سالانه رقمی بین ١٢٠ تا ١٣٠ هزار میلیارد تومان عنوان و نبود اطلاعات کامل را ازجمله مشکلات سازمان امور مالیاتی کشور برای جلوگیری از فرار مالیاتی اعلام کرد و گفت: دریافت اطلاعات جامع نیازمند قانون است. در اوایل خردادماه سال جاری، علیرضا جمشیدی، رئیس سازمان تعزیرات حکومتی کشور با ویرانگردانستن پدیده قاچاق کالا و ارز در کشور، حجم قاچاق کالا را بیش از ٢٥ میلیارد دلار برآورد کرده است. براساس گفتههای جمشیدی، حجم سالانه قاچاق کالا با دلار سههزارو٣٠٠تومانی، معادل ٨٢هزار میلیارد تومان میشود. اگر ٢٥ میلیارد دلار کالای قاچاق از مبادی رسمی وارد کشور میشود، گمرک بهطور میانگین ١٠ درصد سود از ورودی کالاها نصیب دولت میکرد که معادل هشت هزار میلیارد تومان میشود. این رقم به اضافه فرار مالیاتی ١٣٠ هزار میلیارد تومانی، حدود ١٣٨ هزار میلیارد تومان میشود که هر سال از جیب دولت خارج میشود.
امکان تأمین بودجه جاری دولت از مالیات
هادی حقشناس، کارشناس
قاچاق کالا و فرار مالیاتی، دو مشکل عمدهای است که نظام اقتصادی ایران با آن سروکار دارد. طبق آمارها، مبلغ قاچاق کالا و ارز حداقل ٢٥ میلیارد دلار اعلام میشود که اگر به صورت رسمی و با عبور از گمرک وارد و خارج شود، مبلغی در حدود دومیلیارد دلار درآمد گمرکی یا حقوق و سود بازرگانی نصیب دولت میکند. مجموع این مبلغ با مبلغ فرار مالیاتی، مطمئنا بودجه جاری دولت را پوشش میدهد.
بهایندلیل که یک نظام مالیاتی کارآمد در اقتصاد ایران وجود ندارد، هزینه جاری دولت از محل فروش نفت تأمین میشود، در صورتیکه همین روال ادامه پیدا کند، درآمدهای نفتی کاملا باید صرف هزینههای جاری دولتها شود و منابعی برای اختصاص به بودجه عمرانی باقی نمیماند. بدهی دولت به صندوقهای بازنشستگی نیز قابلتأمل است که در کنار هزینههای جاری، دولتهای آینده را وادار میکند منابع خود را صرف پرداخت حقوق کارمندان فعلی و بازنشستگان کنند.
در کشورهای توسعهیافته این مشکل با یک نظام مالیاتی کارآمد حل شده است و در این کشورها فرار مالیاتی یکی از بزرگترین جرمها محسوب میشود و این کشورها با اجرای سیستمهای مالیاتی نهتنها هزینههای جاری خود را پوشش دادهاند بلکه منابع لازم برای طرحهای عمرانی و توسعه زیرساختها را نیز ایجاد کردهاند. نکته قابلتوجه این است که مالیات صرفا دریافت مبالغی از بنگاههای اقتصادی برای جبران هزینهها نیست بلکه ابزاری کارآمد برای تنظیم سیاستهای پولی و مالی نیز محسوب میشود. دولتها با این ابزار میتوانند با تخفیف مالیاتی یا افزایش آن، به فعالان اقتصادی علامت بدهند که چه چیزهایی اولویت تولید دارد و موردنیاز است و چه چیزهایی نباید تولید شود. ازاینرو کارکرد مالیات صرفا درآمد- هزینه نیست بلکه ابزار اجرای سیاستهای کلان است.
جلوگیری از فرار مالیاتی، وابسته به شفافیت اقتصادی و کارکرد نظام مالیاتی است. در ایران ثبت و ضبطنکردن اغلب معاملاتی که انجام میشود، برای معاملهگر مشکلی ایجاد نمیکند. در برخی حوزهها اظهارنکردن قیمت واقعی مورد معامله نیز ایراد اساسی ایجاد نمیکند، در جابهجایی منابع پولی و همچنین مالیات بر مجموع درآمد نیز ناکارآمدیهایی وجود دارد.
در مورد قاچاق، باید کالاهای قانونی از کد رهگیری برخوردار باشند و دولت با نظارت دقیق و مستمر و برخورد با متخلفان و فروشندگان کالای قاچاق، هزینه فروش و استفاده از کالای قاچاق را افزایش دهد تا هم از تولید داخل و واردات قانونی دفاع شود و هم قاچاق برای افراد بهصرفه و اقتصادی نباشد.
ناتوانی در محاسبه درآمد
مهدی تقوی، اقتصاددان
وصول درآمدهای مالیاتی به دولت کمک میکند وابستگی خود را به درآمدهای نفتی کاهش دهد و کمتر با کسری بودجه مواجه شود. اغلب دولتها برای تأمین بودجه موردنیاز خود به درآمدهای مالیاتی اتکا دارند و بههمیندلیل در جایگاه پاسخگویی و ارائه خدمات مناسب به مردم بیشتر احساس مسئولیت میکنند، اما دولتها در کشور ما وابسته به درآمد نفت هستند و ازاینرو بودجه آنها با افتوخیز قیمت نفت دچار چالش میشود. دولتی که نتواند مالیات را وصول کند، برای تأمین بودجه خود یا دستبهدامان منابع طبیعی و نفت است یا به درآمدهای استقراضی روی میآورد و به انتشار اوراق قرضه میپردازد. اگر باز کسری بودجه مرتفع نشود، احتمالا به درآمد پولی و پدیده موسومبه چاپ پول توسط بانک مرکزی متوسل میشود که خطرناکترین شیوه تأمین درآمد است و مستقیما آثار تورمی شدیدی را بهدنبال دارد. درحالیکه، گرفتن مالیات بهدلیل گرفتن پول از جامعه و کاهشدادن قدرت خرید افراد، تورمزا نیست. برای وصول مالیات و جلوگیری از فرار مالیاتی، به سیستمهای مکانیزه محاسبه درآمد نیاز است. در شرایط فعلی، از ٤٠ درصد اقتصاد مالیات گرفته نمیشود، ٢٠درصد هم فرار مالیاتی داریم و تنها از ٤٠ درصد باقیمانده، مالیات دریافت میکنیم، البته در همهجای دنیا فرار مالیاتی وجود دارد، چون کسبوکارهایی که قابل شناسایی نیستند و اطلاعات مشخصی ندارند مالیات نمیدهند، ولی نسبت فرار مالیاتی در کشورهای مختلف متناسب با توان محاسبه درآمد افراد توسط دولت و دستگاههای ذیربط، متفاوت است. در ایران، بهعنوان کشوری توسعهنیافته، فقط از کسبوکارها و درآمدهای شفاف، مالیات گرفته میشود. حتما راههایی وجود دارد که نپرداختن مالیات را برای بخش عظیمی از اقتصاد ممکن میکند و دولت برای مقابله با آن، باید سازوکار جمعآوری اطلاعات و دریافت مالیات را روزآمد کند. در مبحث قاچاق کالا و ارز آثار مخربی که این امر بر تولید ملی دارد، انکارناپذیر است و یکی از پیششرطهای رسیدن به اقتصاد مقاومتی، رفع این معضل است. دلایل بروز قاچاق و مبالغ هنگفتی که هرساله این حوزه به اقتصاد کشور خسارت وارد میکند، بخشی به گستردگی مرزهای جغرافیایی و دشواری کنترل فیزیکی آن مربوط است که برای پوشش کامل نیاز است دولت هزینههای بیشتری را متقبل شود و بر تعداد مرزبانان بیفزاید.
منبع: شرق