دولت هنوز نتوانسته خود را از گرفتاریهای ایجاد شده توسط دولت قبل رها کند. دولتیها فقط به همین اندازه دلخوشند که سیاستهای غیرکارشناسی دولت قبل با شیب کمتری در حال اجراست. واقعیت این است که متأسفانه بخشهایی از نظام تصمیمگیری اقتصادی کشور، لااقل به گواه مطالبی که از زبان سخنگوی دولت شنیده میشود سعی میکنند به ظواهر بیشتر اهمیت دهند و حد المقدور واقعیتها را نادیده بگیرند. برای مثال با وجود این که همه کارشناسان روی این مسئله تأکید کردند که تجربه افزایش 55 درصدی قیمت حاملهای انرژی در سال 1393 هیچ یک از وعدههای انتظاری اعلامشده از سوی سخنگوی دولت و مشاور اقتصادی رئیسجمهور را تأمین نکرد اما دولت در چهارچوب همین رویکرد، تبلیغات خود را روی این مسئله متمرکز کرد که تورم موجود تناسبی با میزان انتظاری تورم در اثر افزایش حاملهای انرژی نداشته است. اقتصاددانان کم و بیش این مساله را گوشزد کردهاند اینکه افزایش حاملها در سال 93 آثار تورمی متناسب با خود را نداشته، بههیچوجه به معنای موفقیت دولت در زمینه ادامه سیاستهای دولت قبلی نیست، بلکه نشاندهنده شدت و عمق نگرانکننده رکود اقتصادی است. در این شرایط هیچ کس نمیپذیرد که فشارهای جدیدی به عامهمردم وارد و گامهای جدیدی برای افزایش هزینههای تولید برداشته شود. اما متأسفانه دولت محترم به همین حد که تورم را کنترل کرده به آینده بهبود شرایط اقتصادی امیدوار است. درسطح نظری گفته میشود دولتها همیشه و در همه جای دنیا در معرض این انتخاب قرار دارند که از طریق ثبات کلان، امنیتبخشی به حقوق مالکیت و جلب اعتماد تولیدکنندگان جهت سیاستهای اقتصادی خود را بر روی رونق متمرکز كرده و کسب درآمد را بر روی مالیاتهای سالم ناشی از رونق اقتصادی قرار دهند. يا اینکه دولت از طریق افزایش هزینههای مبادله و تخریب اعتماد تولیدکنندگان و بیثبات کردن فضای اقتصاد و وارد آوردن فضای جدید به معیشت مردم و هزینههای تولید، کسب درآمد کند و هرعقل سلیمی میپذیرد که این انتخاب با مقاومت شدید گروههای پرنفوذ و غیرمولد روبرو خواهد شد و نیازمند این است که دولت جایگاه خود را در میان ساختار قدرت و عامه مردم و سطح اعتمادی که به آن میشود بهبود بخشد.
اشتباه بزرگ در این شرایط این است که دولت در وضعیت خطیر فعلی تنها گذاشته شود و به همین خاطر نیز دولت شجاعت و توانمندی اینکه به سمت سیاستهای اصولی و راهگشا حرکت کند را ندارد. در نتیجه باید از همه رسانهها کمک خواست با کل نظام تصمیمگیری و تخصیص منابع در ایران اعلام شود که این رکود همراه با تورم همچنان مسئله قوه مجریه است و لازم است همگان از دولت حمایت کنند تا به حدی از اعتمادبهنفس دست یابد که بتواند رویههای غلط بازمانده از دولت قبلی را متوقف کرده و به سمت سیاستهای اصولی مشوق تولید حرکت کند که در اینجا گرایش به تولید به معنای افزایش توان اقتصاد ملی و مهار ناهنجاریهاست و از منظر عامه مردم هم این است که رونقی برای تولید و تقاضا برای شغل ایجاد شود. دولت محترم باید این بلوغ فکری را از خود نشان دهد که حتی با میزان فعلی حداقل دستمزد، اگر بهجای این قبیل سیاستها که هم تولیدکنندگان را در بیاعتمادی نگاه میدارد و هم فشارهای جدید به طبقات مردم میآورد، به سمت سیاستهای مشوق تولید حرکت کند افراد بیکار خانوارها با دستیابی به یک فرصت شغلی و میزان درآمدی که کسب میکنند چیزی نزدیک به 35 برابر رقمی که دولت به عنوان یارانه به آنها پرداخت میکند، به دست خواهند آورد. فعالان بخش تولید و مشاغل مولد نیز عزتنفس و احساس تعلق بیشتری پیدا كرده و نیروی محرکه بالندگی کشور افزایش مییابد. به نظر میرسد باید با حمایت همهجانبهتر از قوه مجریه سعی کرد این ترس مهلک و مخرب از دولت زدوده شود.
منبع: آرمان