اگر چاپگر رنگی بسیار باکیفیتی داشتید که با آن میتوانستید پول تقلبی چاپ کنید چه میشد؟ ابتدا عطای کار کردن را به لقایش بخشیده فقط پول چاپ میکردید. یعنی این چاپگر از مولد بودن شما میکاست. سپس دیگر به خواستههای گرانقیمت اهل منزل نه نمیگفتید. یک دست مبلمان نو؟ چشم! ماشین شاسیبلند خارجی؟ حتما! چراکه نه. کاهش کارآیی، تولید اقتصادی را کاهش میداد و دست و دلبازی، قیمتها را افزایش میداد و این یعنی تورم، ولو در مقیاس محدود چاپگر شما.
حالا این را در مقیاس قوه مجریه تصور کنید. اگر دستش به چاپگرهای بانک مرکزی برسد، ابایی از کمکاری و تورمزایی نخواهد داشت! پولی که دولتها چاپ میکنند اصل است و آنکه شما چاپ میکنید تقلبی.
اما چاپ بیحساب دزدی است؛ یکی دزدی قانونی که به آن تورم میگوییم و دیگری دزدی غیرقانونی. دست بر قضا چندین دهه است که اقتصاددانان میخواهند دست دولت را از این چاپگرها کوتاه کنند، ولی آنها دست نمیکشند. تصادفی نیست که چندین دهه تورم مزمن را هم تحمل کردهایم.
عدماستقلال بانک مرکزی سالها است که متهم ردیف اول تورم مزمن اقتصاد ایران بوده است. اما حتی اقتصاددانان هم بیتقصیر نیستند. چطور؟ یک اقتصاددان برای استقلال بانک مرکزی پیشنهاد 10 ساله کردن دوره ریاست بانک مرکزی یا دستکم هفت ساله کردن آن را داده است. از این دست پیشنهادها زیادند. مجمع تشخیص مصلحت هم این پیشنهاد و مشابهاتش را مضر دانسته، قانونی تصویب کرد که در نهایت بیش از پیش استقلال بانک مرکزی را محدود کرده، تا تورم با ما بماند.
بارزترین پیشنهادها حول سه محور بودهاند؛ ۱- افزایش دوره ریاست ۲- نصب ریاست توسط کسی خارج از قوه مجریه ۳- محدود کردن قوه مجریه در عزل ریاست بانک مرکزی.
برای دریافت نقص این پیشنهادها میتوانیم تجربه آمریکا را مرور کنیم. فدرال رزرو که نقش بانک مرکزی را ایفا میکند در واقع سومین نسل بانک مرکزی است که قانونش حدود یکصد سال پیش تصویب شد. بانک مرکزیهای قبلی آمریکا چنان آشوب پولی در قرن نوزدهم ایجاد کرده بودند که باید از بنیان برانداخته میشدند و اینطور هم شد، اما در این تجربه سوم چنان مکانیسمی ایجاد شد که بالاخره ثبات مالی برقرار شد.
در ادامه مختصرا این ساختار را توضیح خواهم داد تا اشکال پیشنهادهایی را که در خصوص بانک مرکزی ایران ارائه شدهاند دریابید.
ریاست فدرال رزرو چهار ساله است! پس چرا میگویند ریاست بانک مرکزی «همچون کشورهای توسعه یافته» باید طولانیتر شود؟ بین ریاست با هیاتمدیره خلط کردهاند. فدرال رزرو هیاتمدیرهای دارد متشکل از هفت نفر که دو سال یکبار یکی از آنان عوض میشود. دوره عضویت هیاتمدیره 14 سال است و هر فرد فقط یکبار میتواند عضو شود. عضویت 14 ساله است تا از سه دوره ریاست جمهوری طولانیتر باشد تا این فرد دغدغههای سیاسی کوتاهمدت نداشته، نه نگران تمایلات حزبی این دولت باشد و نه حزب بعد. فقط یکبار میتواند عضو شود تا انگیزهای برای بده بستان سیاسی برای حفظ سمت نداشته باشد. چرا یک سال در میان یک نفر عوض میشود؟ ثبات. رئیس فدرال رزرو هر چهارسال یک بار از میان این هفت نفر برگزیده میشود. حال مقایسه کنید با بانک مرکزی ایران که هیاتمدیره ندارد. 10 ساله کردن آقای رئیس چه سنخیتی با راهحل کشورهای توسعه یافته دارد؟
وظیفه فدرال رزرو کنترل تورم و حداکثر کردن بهرهوری منابع، اعم از انسانی و سرمایهای، در بلندمدت است. ابزارش کنترل نرخ سود یا همان «عملیات بازار باز» است. این نرخ سود را چه کسانی تعیین میکنند؟ رئیس فدرال رزرو؟ خیر! اعضای هیاتمدیره؟ خیر! نرخ سود را اعضای کمیته «عملیات بازار باز» تعیین میکنند. در واقع اهرم کنترل تورم در اختیار اینان است و استقلال اینان است که مهم است. اینان از کجا میآیند؟ 19 نفر هستند که هفت نفر آنها اعضای هیاتمدیره و 12 نفر مدیران 12 شعبه فدرال رزرو هستند. از این 19 نفر 12 نفر حق رای دارند: هفت نفر عضو هیاتمدیره، رئیس شعبه نیویورک و چهار نفر از روسای شعبههای دیگر که بهطور دورهای میان 11 رئیس شعبه میگردد.
چه کسانی بهدور این میز نشسته، تورم آمریکا را مهار میکنند؟ رئیس شعبه مینهسوتا نارایانا کوچرلاکوتا که از میان صدها مقاله علمیاش در مورد اقتصاد کلان، سه مقاله برتر او در بیش از دو هزار مقاله علمی دیگر بهعنوان منبع استفاده شدهاند. رئیس شعبه شیکاگو چارلز اِوَنز که فقط سه تا از مقالههای او در قریب به هفت هزار مقاله علمی دیگر بهعنوان منبع استفاده شدهاند. سه مقاله رئیس شعبه فیلادلفیا، چارلز پِلوسِر، 9 هزار بار در مقالات علمی استفاده شدهاند.
این رئیس شعبهها را ریاست فدرال رزرو تعیین کرده؟ خیر! اینها توسط هیاتمدیره همان شعبه نامزد میشوند و اعضای هیاتمدیره فدرال رزرو اصلی یکی از نامزدها را برای یک دوره پنج ساله تعیین میکنند. اعضای هیاتمدیره شعبه از کجا میآیند؟ 9 نفر هستند که سه نفر از آنان توسط هیاتمدیره فدرال رزرو اصلی و شش نفر توسط بانکهای خصوصی تحت پوشش آن شعبه از فدرال رزرو تعیین میشوند!
خیلی پیچیده شد؟ نکته دقیقا همین است. برای اینکه نهاد را تخصصی حفظ کرده و از سیاستهای بودجهای مستقل کنند، جزئیات بسیاری لحاظ کردهاند تا نهایتا ابزار مالی خود را در اختیار جمعی از متخصصان قراردهند. حالا شما با 10 ساله کردن دوره تصدی رئیس بانک مرکزی ایران که چهبسا اصلا اقتصاد نخوانده که بخواهد مقاله علمی در این زمینه داشته باشد، دقیقا چه مشکلی را میخواهید حل کنید؟
مهار تورم، امری تخصصی، جمعی و غیرسیاسی است.
برچسبها
آخرینها از دارایان
- نرخ تورم تیر ماه ١٤٠٢ اعلام شد
- گزارش شاخص مدیران خرید در خرداد ماه 1402
- سیامک قاسمی: اقتصاد ایران کسی را که ریال نگه دارد، جریمه میکند / پیشبینی از قیمت ارز، طلا، سکه و مسکن
- بازگشت قیمت دلار به کانال ۴۸ هزار تومانی / بازی تکراری اسکناس آمریکایی یا سیاست بازارساز؟
- خانههای 500 میلیارد تومانی تهران+ جدول
- رابرت لوکاس، رهبر انتظارات عقلایی درگذشت
- علي مروي: اصلاحات اقتصادي نبايد با شوك قيمت بنزين شروع شود
- نیما نامداری: تبعات سانسور قیمتها
- اسفندیار جهانگرد: توهمات دولتی و برنامههای توسعه
- «بسته» 10بندي براي جلوگيري از پيشروي تورم
نظر دادن
لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: