گزارشات خبر از ریزش شاخص کل بورس در روزهای اخیر میدهند، دیروز اغلب كارشناسان این پرسش را مطرح میكنند كه چگونه بازار بورس پس از انتشار بیانیه لوزان و شوك مثبتی كه تا چند روز شیشههای تالار بورس را میلرزاند، دیروز متوقف شدهاست. در این میان مسئولین بورس كشور مدعیاند كه این افت ناشی از عدم كاهش نرخ سود و نرخ بهره بانكی در جلسه شورای پول و اعتبار است. از طرفی عدهای از كارشناسان یكی از دلایل را كمبود نقدینگی موجود در بخش تولید معرفی میكنند، اما باید اذعان كرد كه اگر دلایل رشد حبابی شاخص كل بورس ایران را در جریان مذاكرات پیگیری كنیم، متوجه خواهیم شد همانطور كه رشد شاخص كل بورس ناشی از تحولات سیاسی بودهاست، كاهش شاخص كل در روزهای اخیر نیز ناشی از فروكش شدن جو روانیـ سیاسی كشور پس از توافق اولیه ارزیابی است. قبلا كارشناسان زبده بورس این را بهطور دقیق بیان كرده بودند كه این میزان افزایش شاخص بورس ناشی از شوك روانیـ سیاسی است. ارزیابی بنده این بود كه دوام این واكنش اولیه به توافق چیزی بیش از آن تحولاتی بود كه در كشور رخ داده بود. یكی از دلایلی كه زودتر از زمان پیش بینی شده حباب بورس تركید، این بود كه به لحاظ سیاسی، مخالفان داخلی و خارجی (جمهوریخواهان) توافق در كنار اسرائیل واكنشهایی منفی به توافق دادند.
البته نمیتوان بهطور كلی ادعاهای مسئولین بورس و برخی از كارشناسان مبنی بر تاثیر منفی رقبای بورس و بانكها و نرخ بهره بانكی و ... را نادیده گرفت. این عوامل به كاهش روزانه شاخص كل بورس كمك كرد. در بحث نقدینگی نیز باید گفت متاسفانه روش دولت برای كاهش نرخ تورم مبتنی بر نظریه «مقداری پول» است و قصد دارد با كاهش میزان نقدینگی و اجرای سیاست انقباضی پولی، تورم را كاهش دهد كه این روش قطعا به افزایش یا حفظ میزان ركود اقتصادی خواهد انجامید. ما بارها در این زمینه گفتیم که این روش به تولید و بازار رسمی بورس ضربه میزند. چراكه ما مشكل نقدینگی نداریم بلكه مشكل توزیع ناصحیح نقدینگی را داریم. چراكه بیشتر نقدینگی در گردش در دست بخشهای غیرمولد اقتصادی است و برخی تصور میكنند كه بهدلیل وجود حجم بالای نقدینگی، باید این میزان پول در گردش را كاهش دهند. این سیاست را باید كنار گذاشت. ما برای مقابله با تورم باید به سراغ سیاستهای مالی برویم و سیاستهای پولی را كنار بگذاریم. به عبارت بهتر دولت مالیه خود (بودجه) را تعدیل و هزینهها را كاهش دهد و نظام مالیاتی را تقویت كند. از طرف دیگر دولت باید آن كار نهادیای كه اعلام كرد (ولی اجرای آن در عمل سخت است) را پیش ببرد. تنظیم و بهبود قوانین و كاهش موانع كسب وكار مولد سیاست درستی بود كه امروز پیگیری نمیشود. دولت میتوانست با اصلاح برخی قوانین این كار را كلید بزند كه هنوزدر این زمینه حركت جدیای دیده نشدهاست. ما میتوانیم در كوتاهمدت منتظر نتایج مذاكرات هستهای باشیم. اما در عین حال باید در داخل برای بلندمدت، موانع تولید را از مقابل تولیدكنندگان برداریم. هرچند با این حال نمیتوان مطمئن بود كه بورس در ایران گام به گام به شرایط تولید و بخش واقعی اقتصاد متكی باشد. چراكه بورس بهشدت از هیجانات سیاسی و اجتماعی تاثیر میپذیرد و متغیر كنترلی مناسبی برای سنجش وضعیت اقتصاد ایران نیست.
منبع: آرمان