فردای لغو تحریم، ٨٠درصد مشکل اقتصاد باقی است با مسائل اقتصاد نباید برخورد هیأتی کرد
بررسی تحولات اقتصادی آن هم از دریچه موضوعات جامعهشناختی و فرهنگی ازجمله فعالیتهایی است که اقتصاد را شیرینتر میکند. این راهکار موجب میشود معضلات و فرآیندهای پیچیده اقتصادی شنیدنیتر و البته قابل فهمتر باشد. از طرف دیگر زمانی که یک مفهوم برای پایههای مختلف اجتماعی به خوبی شکافته و مورد تحلیل قرار میگیرد، ناخودآگاه مسیر حل آن نیز برای افراد شفافتر خواهد شد. دکتر مهدی پازوکی ازجمله کارشناسان اقتصادی است که در باب مسیر رسیدن به توسعه حرفهای بسیاری دارد. او اکنون در سازمان مدیریت و برنامهریزی مشغول فعالیت است و تدریس در دانشگاه را نیز ادامه میدهد. این استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در گفتوگویی تفصیلی با «شهروند» به بررسی موانع پیش روی اقتصاد ایران پرداخته است. او تحلیل این موانع را با مثالهایی از رویکردهای اجتماعی و فرهنگی مردم ما در میآمیزد تا ضمن آسیبشناسی امور برای رفع آن نیز چارهیابی کرده باشد. بخش اول از گفتوگوی ما با این کارشناس اقتصادی که مربوط به مشکلات فعلی اقتصاد کشور، پیشبینی اقتصاد در سال آتی و معیشت مردم در اینسال است را در ادامه میخوانید.
با توجه به گذشت یکسال و نیم از آغاز به کار دولت جدید و با وجود انتقادات به عملکرد اقتصادی دولت قبل، به نظر شما اکنون مهمترین مشکل و مانع بر سر راه اقتصاد ایران را چه موضوعاتی ارزیابی میکنید؟
به نظر من برخلاف باور عمومی اکنون تنها ٢٠درصد از مشکلات کشور ما به موضوع تحریم مربوط است و ٨٠درصد مابقی آن بحث مدیریت اقتصادی است. مگر ما در دوران پهلوی که تحریم نبودیم مشکل نداشتیم؟ آن زمان هم خیلی از این مشکلات برقرار بود. اگر فرض را بر آن بگذاریم که از فردا صبح هم تحریمها برداشته شود، تازه کار ما شروع خواهد شد و آن زمان است که بحث مدیریت اقتصاد اهمیت پیدا میکند. چنانچه اکنون دیده میشود، در مدیریت میانی کشور تمام مدیران دولت قبل حاضر هستند. اینها مدیرانی بودهاند که براساس منطق و عقل اقتصادی تعیین نشدهاند. حال آنکه دولت محمود احمدینژاد نیز اقتصاد کشور را ٢٥سال به عقب برد و به صورت قاطع میتوان گفت که دولتی پوپولیستی بود که به علم اقتصاد هیچگونه اعتقادی نداشت. آن دولت مدیریت و ساختار نداشت و ضعیفترین دولت از زمان قاجار تا امروز (از لحاظ اقتصادی) بوده است. تنها دلیل این گفتههای من نیز عدم اعتقاد این دولت به مدیریت اقتصاد به شیوه علمی است. لازم است که اشاره کنم، در دوره محمود احمدینژاد تمام شاخصهای اقتصادی منفی بود؛ نرخ رشد اقتصادی منفی ٦,٨درصد، نرخ تورم شهریور ٩٢، ٤٠درصد، نرخ سرمایهگذاری منفی ٢٢درصد و بیکاری نیز فزاینده بود. اینها با وجود این امر رخداد که درآمدهای ارزی طی ٨سال رکورد زده بود. این درآمدها از قرارداد دارسی از سال ١٢٧٠ شمسی تا سلطنت رضاشاه که ما ٥٠٠میلیون دلار درآمد نفتی داشتیم بیسابقه بوده است؛ از انقلاب ٥٧ تا سال ٩١، ١١٠٠میلیارد دلار نفت فروختیم که رقمی در حدود ٦٨٠میلیارد دلار آن در دولت محمود احمدینژاد بوده است.
پس با این حساب مهمترین مشکل کشور را موضوع مدیریت اقتصادی استنباط میکنید که در دولت پیشین نیز مغفول مانده بوده است؟ برای این امر چه راهکار علمی و
عملی دارید؟
به نظر من مدیریت اقتصادی مشکل اصلی ما بود. در اصل دو راهکار برای مقابله با پدیدهها وجود دارد. در ابتدا برخورد کارشناسی و علمی است. در دوره قبل برخی از مدیران حتی باور نداشتند که اقتصاد، علم است. مدیران میانی و ستادی در سازمان برنامه، شبکه بانکی و ... حتی ترفیع گرفتهاند و هنوز هم حضور دارند. کسانی که بدون بلیت در قطار مدیریتی کشور سوار شدهاند باید پیاده شوند. الان یکی از بهترین مدیران سازمان برنامه (مهندس رحمتی)، در همین دوره دولت روحانی کنار گذاشته شد، این درحالی است که وی مراحل ترقی را به صورت تدریجی تا معاونت سازمان سلسله مراتب را طی کرده بود. باید توجه کنیم که قرار نیست در مدیریت میانی دعا بخوانیم؛ انتقاد من به آقای روحانی این است که افرادی که خوب کار کردند و کارشناسی با مشکلات برخورد کردند، باید بمانند؛ ولی افرادی که خودشان باعث به وجود آوردن این معضلات شدند باید بروند.
استفاده از بدنه کارشناسی و جذب افراد و چهرههای علمی برای کمکرسانی به وضع کنونی کشور چقدر مهم و راهگشا است؟ آیا در زمان گذشته از دولت این بعد شایستهسالاری به خوبی اجرایی شده است.
در ابتدا نیاز است تا رئیسجمهوری اتاقفکر داشته باشد. برای مثال در سال ٢٠٠٨که آمریکا درگیر بحران اقتصادی بود، اتاقفکر تشکیل داد و ٢٠ نوبلیست اقتصاد را در آن حاضر کرد تا بحران را مهار کنند. در پی این امر ارزش پول ملی و نرخ بیکاری و دیگر شاخصهای اجتماعیشان رشد کرد. این اتاقفکر پیشنهاد کرد دولت ٨٠٠میلیارد دلار به جنرال موتورز کمک کند. اما در ایران این مشکل روزی حل خواهد شد که تعدد احزاب سیاسی به رسمیت شناخته شود و رئیسجمهوری با شفافسازی منشأ فکریاش بتواند با تیم خود کار را جلو ببرد. البته حلقه نیاوران نیز در همین راستا است؛ در دولت احمدینژاد، نیاوران و این اتاقفکر تبدیل شد به دانشگاه حقوق خصوصی. اکنون نیلی رئیس آن است اما آقای نوبخت رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی اعلام کرده که درصددیم تا مرکز مدیریتی دولتی را تبدیل به موسسه تحقیقاتی کنیم. این درحالی است که نیاوران هماکنون مشغول یک فعالیت است و مراکز دیگر هم درحال هزینهکردهای متفرقه هستند. درنتیجه رئیسجمهوری باید بداند که تعدد مراکز تحقیقاتی که تبدیل به محل کسب عدهای شوند، برای دولت هزینه خواهد داشت. یکی از ایرادهای وارده به دولت آقای روحانی این است که در روند تغییر و تحولات در بدنه مدیریتی بسیاری از مدیران نابلد هنوز بر سر کارند و حتی فرمانداران نیز از دولت قبل حضور دارند و تنها ٢١ وزیر تغییر کرده است. این افراد براساس اصول علمی تعیین نشدهاند. به نوعی دولت از طریق ابزار تخصیص باید بودجههای نامربوط را مانع شود. این را هم بگویم که سیستم اداری کشور مشکلات بسیاری دارد و مبتنیبر شایستهسالاری نیست. همانطور که دیده میشود، فارغالتحصیلان دانشگاههای سطح اول کشور نیز جذب سیستم اداری و دولتی ما نمیشوند و بسیاری از آنها به خارج از کشور میروند و در دانشگاههای بزرگ مشغول تحصیل میشوند.
برخوردهای اینچنینی با بدنه کارشناسی و علمی کشور چه عواقبی دارد؟
ما باید تعمق کنیم که مشکل ما چیست؟ با مسائل اقتصادی نباید برخورد غیرحرفهای کرد. این برخورد برای کشور زیانبار است. موضوع این است که تفکر احمدینژادی هنوز ازمیان نرفته است. باید تلاش کنیم تا در مقابل تکانههای اقتصادی مقاوم باشیم. این مفهوم درست اجرای اقتصاد مقاومتی است که باید برای آن کار انجام شود. در ثانی وابستگی به نفت نیز باید کاهش یابد این نکتهای است که مقام معظم رهبری نیز روی آن تأکید دارد. البته اخذ مالیات نیز راه دیگر این امر است و برخورد با بدهکاران مالیاتی نیز راهکار دارد؛ باید بدانیم که قرار نیست ما علم جدیدی را اختراع کنیم، ما تنها باید برای مقابله با این پدیدهها از علم ICT استفاده کنیم.
گذشته از موضوع بحرانهای پیشروی اقتصاد کشور و مشکلات حال حاضر، برآوردتان را از اقتصاد ایران در سال ٩٤ بگویید؟ به نظر شما وضع معیشتی مردم در این سال چگونه
خواهد بود؟
من اعتقاد دارم دولت آقای روحانی اگر روی تحولات مدیریتی کار نکند و مدیریت میانی را نیز تغییر ندهد، قطعا دچار مشکل خواهد شد. مورد دیگر حذف یارانهها است؛ این هم به دلیل نبود سیاست درست برای دولت مشکلساز خواهد شد. البته من طرفدار این هستم که یارانه تنها باید به افراد تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد داده شود. اما درخصوص وضع معیشتی لازم است این نکته را بگویم که دولت باید به وضع مردم توجه کند زیرا تقاضا در اقتصاد بسیار مهم است؛ افکار عمومی بسیار مهم است. من زمانی با اعطای یارانه به این شکل مخالف بودم، اما الان میگویم حذف یارانهها در این مقطع به نفع دولت نیست؛ زیرا تندروها علاقهای به منافع دولت ندارند. دولت باید به تأمین مسکن بهعنوان یک کالای مهم اهمیت بیشتری دهد. در سال ٩٤ حوزه مسکن دچار رکود خواهد بود. در نیمه دوم هم که کشور به نوعی درگیر انتخابات است و اتفاق مهمی نخواهد افتاد. دولت در شرایط فعلی که نرخ تورم کاهنده است باید انضباط پولی و مالی را بر اقتصاد ایران حفظ کند. دولت باید معیشت مردم را مورد توجه قرار دهد زیرا بخشی از جامعه بازنشستگان، کارمندان و افراد تحت پوشش کمیته امداد که حدود ١٠میلیون نفر هستند در شرایط سختی به سر میبرند. اگر در کوتاهمدت دولت به این افراد توجهی نکند، بیشک دچار دردسر
خواهد شد.
٨٠درصد مشکلات از مدیریت اقتصاد سرچشمه میگیرد
اقتصاد کشور را ٢٥سال به عقب بردند
دولت اگر بر تحول مدیریتی کار نکند قطعا دچار مشکل میشود
بیتوجهی به وضع معیشت مردم دولت را به دردسر میاندازد
آقای روحانی باید کسانی که بدون بلیت قطار مدیریتی کشور را سوارند
پیاده کند
تنها ٢١ وزیر تغییر کرده و مدیران میانی دولت قبل هنوز بر سر کارند
موسسات تحقیقاتی دولتی تبدیل به دکان شدهاند
تعدد مراکز تحقیقی برای دولت هزینه دارد
منبع: شهروند