پژوهشگر اقتصادی
یکی از مهمترین مشکلات بنگاهها تامین سرمایه در گردش است. منظور از سرمايه در گردش، سرمایهای است كه در زنجيره توليد تا توزيع كالا به آن نياز است. از منابع مالي براي خريد مواد اوليه گرفته تا نگهداري موجودي انبار، فروش نسيه كالا و... که از ابتدای شروع چرخه تولید تا آخرین مرحله فروش کالای تولیدی به آن نياز است. معمولا اعتبارات سرمايه در گردش از آنجا كه براي بنگاهها ضروري است تمايل بنگاهها براي پرداخت سودهاي بالاتر نيز وجود دارد. از طرف ديگر اعتبارات سرمایه در گردش از آنجا که ریسک بالایی دارد، بانکها به سختی زیر بار آن میروند. اگر صاحب یک شرکت بزرگ به بانک مراجعه کند، به پشتوانه شرکتش ممکن است بتواند به راحتی این اعتبارات را تامین کند اما، وقتی صاحب یک شرکت کوچک برای تامین سرمایه در گردش خود به بانک مراجعه میکند یا باید کیفیت اعتباری بالایی داشته باشد یا باید وثیقه سنگینی را به بانک تحویل بدهد که این قیدها تامین مالی بنگاههای کوچک را عملا، سخت یا غیرممکن میکند.
برای رفع این مشکل بنگاههای خرد سه راهکار زیر به نظر من میرسد:
1- موسسات اعتبار سنجی
در بالا اشاره کردیم که بانکها با توجه به کیفیت اعتباری به شرکتها وام میدهند و در نبود موسسات اعتبارسنجی، کیفیت اعتباری هم ارز میشود با اندازه بنگاه، در حالی که ممکن است یک بنگاه کوچک و با سرعت رشد بالا نسبت به یک شرکت بزرگ که رشد نمیکند برای وام گرفتن بسیار محقتر باشد.
برای آنکه بانکها قادر شوند تسهيلات خود را به صورت بهینهتری تخصیص دهند، باید موسسات اعتبارسنجی معتبری تاسیس شوند. این موسسات با توجه به همه خصوصیتهای یک شرکت از جمله اندازه شرکت، سرعت رشد، میزان بدهیهای فعلی و میزان درآمدهای پیشبینی شده و... اعتبار هر بنگاه را تعیین میکنند و این رتبهبندیها باید توسط بانکها به رسمیت شناخته شده و هر موسسه که اعتبار بیشتری داشت بتواند سریعتر سرمایه در گردش خود را تامین کند.
برای این منظور نیاز به زیرساختی داریم که باید با همکاری بانک مرکزی، سایر بانکها، بیمه و بخش خصوصی فراهم شود. شرکتهای خصوصی به این خاطر باید همکاری کنند که قرار است اعتبار سنجی توسط نهادهای مستقل خصوصی انجام شود و بدیهی است که شرکتهای اعتبارسنجی در صورت ارائه اطلاعات نادرست اعتبارشان را از دست داده و ورشکست میشوند.
2- کاهش تقاضای سرمایه در گردش
اصطکاکهای زنجیره عرضه بخش عمده نیاز به سرمایه در گردش را ایجاد میکند. راهکار دیگری که برای رفع مشکل تامین مالی بنگاههای خرد وجود دارد کاهش این اصطکاکها است. منظور از اصطکاک مجموعه عواملی است که نیاز به سرمایه در گردش را در بنگاهها ایجاد میکند؛ به عنوان مثال یک صاحب شرکت را در نظر بگیرید که هنگام خرید مواد اولیه باید نصف هزینه را در ابتدا بپردازد و بعد از یک ماه مواد اولیه را تحویل بگیرد. این قبیل اصطکاکها را میتوان با کاهش مدت زمان جابهجایی یا خرید اینترنتی و... کاهشداد.
3- ساز و كار پوشش ريسك اعتبارات سرمايه در گردش
يكي از دلايل مشكل اعتبارات سرمايه در گردش به بنگاههاي اقتصادي نبود ساز و كار مناسب براي پوشش ريسك نكول وام است. از آنجا كه ريسك اعتبارات سرمايه در گردش بالا است بايد ساز و كاري براي پوشش ريسك بانكها انديشيده شود. اين امر خصوصا در شرايط سركوب مالي مهمتر است زيرا ريسك اينگونه اعتبارات را بالاتر ميبرد.
در شرايطي كه نظام بانكي با مساله سركوب مالي مواجه است و براي نرخ سود بانكي سقف تعيين شده است در نتيجه تخصيص بهينه منابع تحتالشعاع قرار ميگيرد و بانكها چارهاي جز جيرهبندي منابع به دليل تقاضاي بالا برای اعتبارات ندارند. تحت اين شرايط بنگاههايي كه حاضر باشند براي تامين سرمايه در گردش خود نرخهاي سود بالاتري را پرداخت كنند موفق به دريافت وام نخواهند شد و بانكهايي كه حاضر هستند با نرخ سود بالاتر ريسك اينگونه اعتبارات را بپذيرند اقدام به پرداخت اعتبار نميكنند. بنابراين يك راهكار براي پوشش اين ريسك آزادسازي نرخ سود بانكي است.
يك راهكار ديگر براي پوشش ريسك بالاي اعتبارات سرمايه در گردش ايجاد يك بازار انتقال ريسك است. در اين بازار بانكها اسناد نكول شده را زير قيمت اسمي به فروش ميرسانند و شركتهاي انتقالدهنده ريسك با تجميع اين اسناد، طبقهبندي آن و با توجه به درجه ريسكي بودن آن و ايجاد سبدهاي دين، بخش عمده ريسك اعتباري بانكها را پوشش ميدهند. تحت اين شرايط به دليل وجود بازاري كه ميتواند ريسك بانكها را پوشش دهد، بانكها حاضر به تحميل اعتبارات پر ريسك از جمله اعتبارات سرمايه در گردش خواهند شد.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۳۹۴