دکتر فرخ قبادی
قیمت نفت همچنان به سیر نزولی خود ادامه میدهد. بهای هر بشکه نفت خام برنت فقط طی ماه جاری میلادی، 16 درصد کاهش یافته که سقوط قیمت این کالای استراتژیک را از آغاز سال جاری میلادی تاکنون به 37 درصد میرساند. کشورهای صادرکننده نفت از این کاهش بهشدت لطمه میخورند و برخی از آنها که ذخایر ارزی چندانی در دسترس ندارند، باید خود را برای دورانی سخت آماده کنند. چرا قیمت نفت چنین سقوطی را تجربه میکند؟ این سقوط تا کجا میتواند ادامه یابد؟ پیامدهای این سقوط در کشور ما چه خواهد بود؟ برخی از ناظران برای این سقوط دلیل ساده و روشنی ارائه میکنند.
عربستان، به همراه یکی دو شیخنشین خلیج فارس و به دستور آمریکا، از کاهش میزان تولید اوپک جلوگیری میکند، نفت خود را با تخفیف میفروشد و از این طریق دشمنان ایالاتمتحده، بهویژه روسیه و ایران را در تنگنا قرار میدهد.
بعضی از آنها به ملاقات غیرمنتظره وزیر خارجه عربستان سعودی با وزیر امور خارجه آمریکا (آن هم در هواپیمای وزیر عربستانی در فرودگاه وین) در شب تصمیمگیری کشورهای 1+5 در مورد مساله هستهای ایران اشاره میکنند که توطئه آمریکا و عربستان را نهایی کرد. آمریکا توافق طرفین مذاکرات هستهای را بر هم زد و عربستان هم ماموریت خود را در کاهش قیمت نفت شتاب بخشید و از کاهش تولید نفت اوپک نیز جلوگیری کرد.
این ماجرا میتواند موضوع یک فیلم سینمایی هیجانانگیز باشد که تماشاچیان را به دنیای رمزآلود توطئهگران جهانی میبرد و یکبار دیگر سادهلوحانی را که در وهله اول، عوامل اقتصادی را در این ماجرا دخیل میدانند و از وقایع پشتپرده بیخبرند، از خواب خرگوشی بیدار میکند. آیا غیر از این است که همه تحولات پر سر و صدای چند ماه اخیر، در نهایت بیشترین صدمه را درست متوجه همان کشورهایی میسازد که رو در روی آمریکا ایستادهاند؟
متاسفانه، اغلب کارشناسان اقتصادی و نفتی از ماجراهای پشتپرده بیخبرند و روایتی کاملا متفاوت از دلایل سقوط قیمت نفت ارائه میکنند. به اعتقاد آنها افزایش میزان تولید (عرضه) و کندی رشد تقاضا در بازارهای جهانی نفت موجب پیدایش مازادی شده که کاهش قیمتها را اجتنابناپذیر ساخته است. عربستان سعودی نفت خود را زیر قیمت میفروشد و با کاهش تولید مخالفت میکند؛ زیرا نمیخواهد سهم این کشور از بازار جهانی نفت کاهش یابد. در حقیقت اکثر اعضای اوپک و همچنین روسیه نیز در مورد حفظ میزان تولید دیدگاه مشابهی دارند. به یک روایت «اگر اعضای اوپک تولید خود را کاهش میدادند و قیمت نفت بالا میرفت، سهم همه کشورهای عضو این سازمان از بازار جهانی نفت کاهش مییافت. در آن صورت اوپک عملا از تولید نفت «شیل» Shale حمایت کرده و تولید بیشتر آن را تشویق کرده بود. با مخالفت با کاهش تولید، اعضای اوپک رنج کوتاهمدت را برای نفع بلندمدت به جان خریدهاند.»
کشورهای عضو اوپک در ماه گذشته (اکتبر) تقریبا 31 میلیون (در حقیقت 97/30 میلیون) بشکه در روز نفت تولید کردند. این پنجمین ماه متوالی بود که اوپک بیش از سهمیه تعیین شده خود (یعنی 30 میلیون بشکه در روز) تولید میکرد. این مساله، همراه با افزایش تولید نفت شیل، در شرایطی که تقاضا برای نفت به دلیل رکود اقتصادی در اروپا و ژاپن و کند شدن نرخ رشد اقتصادی چین کاهش یافته بود، بازار نفت را با مازاد عرضه قابل توجهی روبهرو ساخت. این مازاد به عقیده وزیر نفت ونزوئلا 2 میلیون بشکه و بهنظر وزیر نفت کویت 8/1 میلیون بشکه در روز است. در این شرایط اوپک یا میتوانست تولید خود را کاهش دهد و سهم کمتری از بازار جهانی نفت را بپذیرد یا تولید را ثابت نگه دارد و به انتظار خروج تولیدکنندههای پرهزینهتر از بازار بنشیند. ظاهرا گزینه دوم مقبولتر افتاده است. وزیر انرژی امارات متحده این مطلب را با صراحت بیان کرده است: «تولیدکنندگان سنتی نفت دیگر نمیتوانند قیمت نفت را دیکته کنند. تازهواردان به این بازار، که بالاترین هزینه تولید را دارند و مسبب اصلی مازاد عرضه هستند، باید تعیینکننده قیمت باشند.» به بیان روشنتر، اوپک امیدوار است که با نزول قیمت نفت، تولیدکنندگان نفت شیل که هزینه تولید بالاتری دارند از میدان خارج شوند و مازاد عرضه را از میان بردارند. گفته میشود که با قیمت نفت بشکهای 70 دلار، بسیاری از تولیدکنندگان نفت شیل زیانده میشوند و حتی با نفت بشکهای 80 دلار نیز برخی از این شرکتها از میدان خارج خواهند شد.
کشورهایی نظیر عربستان، کویت، امارات، قطر و نروژ که ذخایر ارزی فراوان دارند، تحمل این وضعیت را دشوار نخواهند یافت. بیشترین لطمه از این بابت به کشورهایی نظیر روسیه و ایران وارد میشود که اقتصاد آنها بهشدت وابسته به درآمدهای نفتی آنها است و فشار تحریمها را نیز تحمل میکنند. روبل روسیه به دلیل تحریمها و سپس کاهش قیمت نفت بهشدت تنزل کرد و روز جمعه به 5/49 روبل در ازای هر دلار آمریکا رسید. این به آن معنا است که از آغاز سال جاری میلادی، نرخ برابری روبل نسبت به دلار 34 درصد تنزل کرده است. بانک مرکزی روسیه اعلام کرده که چنانچه سقوط روبل ادامه یابد و ثبات مالی این کشور را به مخاطره اندازد، نظام شناور ارز را کنار میگذارد و در بازار مداخله خواهد کرد. ذخایر ارزی قابل توجه روسیه این امکان را برای بانک مرکزی این کشور، دست کم برای مدتی، مقدور میسازد.
در مورد کشور ما مساله اندکی پیچیدهتر است. نظام ارزی ما «شناور کنترل شده» است و به بیان دیگر بانک مرکزی ما با دخالت در بازار ارز میتواند کاهش نرخ برابری ریال را مهار کند؛ اما این کار، حتی اگر در شرایط کنونی به مصلحت دانسته شود، مستلزم وجود ذخایر ارزی کافی برای تزریق به بازار است، اما میدانیم که بخش قابل توجهی از داراییهای ارزی ما بلوکه شده و بانک مرکزی به آنها دسترسی ندارد. سوای این مساله، محدودیت کمی صادرات نفت ما به دلیل تحریمها، همراه با سقوط قیمت نفت، که معلوم نیست تا چه اندازه و برای چه مدت ادامه خواهد یافت، احتیاط در تزریق داراییهای ارزی برای جلوگیری از کاهش نرخ برابری ریال را ضروری میسازد.
هرگاه صندوق ذخیره ارزی ما، که ازجمله برای مقابله با شرایطی مانند امروز ایجاد شده بود و به گفته معاون اول رئیسجمهور، میتوانست اکنون 200 میلیارد دلار موجودی داشته باشد، هدر نرفته بود، امروز نگرانی بسیار کمتری داشتیم؛ اما تکرار این واقعیت که اقتصاد کشور ما اکنون تاوان ولخرجیها و بیتدبیریهای گذشته را میپردازد، کمکی به حل مشکلات امروز نمیکند. مقصر دانستن توطئهگران جهانی و نقشههای بدخواهان نیز دردی را دوا نمیکند، جز آنکه بیتدبیری خودمان را در وابسته نگه داشتن اقتصاد کشور به نفت و بیتوجهی به ماهیت این بازار پر نوسان و خطرناک توجیه کند. کاری که اکنون میتوان برای تخفیف مشکلات انجام داد، رعایت احتیاط در مصرف داراییهای ارزی و یکسانسازی نرخ ارز؛ یعنی خشکاندن مهمترین سرچشمه رانتخواری است. در عین حال، حرکت در مسیر کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی از طریق حمایت از تولید داخلی و صادرات غیرنفتی، تحمل دشواریهای کنونی را قابل قبولتر خواهد ساخت.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۳۵۷