اين روزها همه از وين مي گويند. بسياري مي گويند که رفع تحريم ها مي تواند گره هاي زيادي را از اقتصاد کشور باز کند. برخي پا را فراتر گذاشته و سوم آذر را رستاخيز اقتصاد کشور خوانده اند. حتي اگر به بخشي از روزنامه ها و سايت هاي خبري نگاهي بيندازيد، عناوين زيادي در رابطه با آثار رفع يا عدم رفع تحريم ها در بازارها مي بينيد: «فرداي سوم آذر؟»، «بازارها به کدام سو مي روند؟»، «بازار مسکن بعد از مذاکرات وين» و...
چه بخواهيم و چه نخواهيم سوم آذر براي اقتصاد ما مهم است و نتيجه مذاکرات صرف نظر از مثبت يا منفي بودنش، مي تواند بر اقتصاد ايران آثاري بگذارد. قبل از اين که بخواهيم از آثار رفع يا ادامه تحريم ها سخن بگوييم، اجازه بدهيد به چند سال قبل بازگرديم که بازار ارز و طلا به اين سو و آن سو مي رفت. افرادي منتفع و تعداد زيادي متضرر شدند. اما آن چه بيش از همه بازار را تکان مي داد نه تحريم هاي غرب بود و نه کمبود دلارهاي نفتي، بلکه انتظارات مردم و بي کفايتي دولت در مهار آن بود که تورم هاي بالا را رقم زد. در ميان کتب و مقالات اقتصاد کلان بعد از دوره ميتلون فريدمن (برنده جايزه نوبل اقتصاد)، به سختي مي توان متني يافت که به موضوع انتظارات توجه نکرده باشد. انتظاراتي که از ذهن من، شما و سايرين شکل مي گيرد. بگذاريد راحت تر سخن بگويم، تجربيات علم اقتصاد مي گويد: اگر مردم تصور کنند که تورم سال آينده به ۱۰ درصد کاهش پيدا خواهد کرد، تورم در واقعيت نيز به اين رقم نزديک مي شود. چرا که مردم و فعالان اقتصادي، کليه فعاليت ها و معاملات خود را بر اساس اين تورم انتظاري شکل مي دهند و به نوعي اين تورم ذهني به واقعيت درمي آيد. البته بديهي است، واقعيات موجود در اقتصاد بر شکل گيري انتظارات مردم اثرگذار است اما بد نيست بدانيم که عامل اصلي تشکيل انتظارات، آينده مورد تصور ما از اقتصاد است.
مي توان حالات مختلفي براي نتيجه مذاکرات در نظر گرفت: اگر نتيجه مذاکرات کاملاً مثبت رقم بخورد و کليه تحريم ها رفع شود، انتظارات اقتصادي فعالان اقتصادي در جهت مثبتي شکل خواهند گرفت و مي توان انتظار سرريز درآمدهاي نفتي و رفع موانع بانک ها را شاهد بود. اما فراموش نکنيم، مديريت نامناسب همين دلارهاي نفتي بود که تورم هاي بالاي دهه ۵۰ و انتهاي دهه ۸۰ را رقم زد. اين دلارهاي نفتي بود که با سرازير شدن به اقتصاد کشور، باعث از بين رفتن توليد داخلي و افزايش بيکاري شد. پس چه خوب است قبل از هر گونه بزرگنمايي در مورد آثار رفع تحريم ها نگاهي به داخل کشور بيندازيم و نگاه هاي خود به اقتصاد و موضوع سياست گذاري اقتصادي را تغيير دهيم تا فرصت هاي موجود به نقمت بدل نشوند.
اما در نقطه مقابل ممکن است مذاکرات با شکست مواجه شود و حتي تحريم هاي تعليق شده کنوني، به وضعيت اول خود بازگردد. اگر چه اقتصادداناني هستند که مي گويند در اين شرايط اقتصاد از هم مي پاشد، اما بايد بدانيم که کشور ما بدترين نوع تحريم ها را پشت سر گذاشته است. تحريم خريد نفت و نظام بانکي اگر چه بر زندگي مردم تأثيرگذار بود ولي نتوانست اقتصاد ايران را از پاي درآورد. حال که اقتصاد ايران آن روزهاي سخت را پشت سر گذاشته است و سرد و گرم تحريم ها را چشيده است، ديگر مي تواند خود را با شرايط جديد وفق دهد. مخصوصاً آن که نياز روسيه به بازار ايران در پي تحريم ها، امکان بسيار بزرگي براي دور زدن تحريم هاست که اين مسئله با توافق ۵۰ ميليارد دلاري با چين نگراني ها را از بحراني کردن اقتصاد ايران به شدت کاهش مي دهد البته اين مسائل به معناي تأثير نداشتن عدم توافق نيست و ما در کوتاه مدت با مشکلاتي روبه رو خواهيم شد اما بايد تأکيد کرد که در اين صورت آن چه بيش از هر چيزي بر شرايط کشور تأثير مي گذارد، انتظار مردم است که با کنترل و مديريت صحيح آن مي توان عواقب ناشي از اتفاق را حداقل نمود.
از اين ها که بگذريم، بهتر است به جاي اين که منتظر تأثير عوامل خارجي باشيم و رفتار منفعلانه انجام دهيم، به سمت راهکارهايي برويم که صرف نظر از وجود يا عدم وجود شرايط تحريم بتوانيم به وضعيت بهتري دست يابيم. شايد بهتر باشد به جاي دنبال کردن اخبار وين و صحبت هاي کري و ظريف و اشتون، کمي بيشتر تلاش کنيم، بيشتر کار کنيم و فعاليت خود را دوچندان کنيم. شايد بهتر باشد، بيشتر از خلاقيت مان استفاده کنيم. شايد بد نباشد که بهره وري خود در محيط کار را افزون کنيم تا از فوايد آن، خود و جامعه را منتفع کنيم.
منبع: خراسان