هفته نامه تجارت فردا در میزگردی که با حضورموسی غنینژاد، اقتصاددان و علیاصغر سعیدی جامعهشناس ترتیب داده است بسترهای فسادخیز در اقتصاد ایران را مورد بررسی قرار داده است.
گزیده هایی از این میزگرد در ادامه می آید:
موسی غنینژاد:عامل اصلی شکل گیری فساد اقتصادی،اقتصاد رانتی است که به ساختار دولتی اقتصاد بازمیگردد. در هر جای دنیا وقتی بخش عمده تخصیص منابع اقتصادی به طریقی در اختیار دولت قرار گیرد و دولت به بهانههای مختلف در بازار دخالت کرده و قیمتگذاری کند، بازارهای دوگانه سیاه و رسمی ایجاد میشود که از عوامل اصلی فسادند.
غنی نژاد : باور عمومی بر این است که اقتصاد سرمایهداری فساد ایجاد میکند مثلاً چون سرمایهدارها دنبال منافع خصوصی خودشان هستند آنها افراد را فاسد میکنند در حالی که درست برعکس است یعنی در اقتصاد دولتی است که فساد گسترش مییابد.
علیاصغرسعیدی : این دولتها بودهاند که با سازوکارهایی که ایجاد کردهاند، به شکلگیری این نوع از کارآفرینی دامن زدهاند.
سعیدی : در خارج هم پیشینه تحصیلی عامل تعیینکنندهای برای پیشرفت اقتصادی کارآفرینی نیست ریچارد برانسون رئیس شرکت ویرجین در خاطراتش نوشته که برای سخنرانی به دانشکده مدیریت دانشگاه آکسفورد رفتم، اولین چیزی که به دانشجویان گفتم این بود که من درس مدیریت نخواندم و اینجا آمدم به شما این را بگویم، شما هم فکر نکنید چون آمدید اینجا میتوانید کارآفرین شوید.
سعیدی: در مورد گروهی از کارآفرینان دوره پهلوی میتوان گفت برقراری ارتباط با دولت برایشان اجتنابناپذیر بوده است. حال برخی، این روابط را به محدوده کسبوکار خود وارد نمیکردند و برخی چنین محدودیتی را برای خود قائل نبودند. اما به عقیده من گروه دوم، دارای خاستگاههای تجاری به قوامی که گروه اول داشتند نبودند و آنان که از دهه ۱۳۵۰وارد فضای کسبوکار شدند، ارتباطات بیشتری با خانواده سلطنتی برقرار می کردند.
سعیدی:اما آنچه در سالهای پس از انقلاب به وجود آمد، پدیدهای کاملاً جدید بود. به این دلیل که انقلاب ساختار سیاسی و اقتصادی را تغییر داد و در طبقه حاکمه نیز تغییر ایجاد کرد. تعداد نوکیسهها نیز رو به فزونی گذاشت و اکنون از طبقات مختلفی سعی دارند از طریق رابطه با دولت رشد کنند. البته تحرک اجتماعی نیز این مساله را ممکن میکند چون گروههای مسلط در دولت هم دائماً در حال تغییر هستند.
غنی نژاد: ساختار اقتصادی ما بهگونهای است که دست و پای کارآفرینان را بسته است. برخی کارآفرینان و فعالان اقتصادی به این میاندیشند که اگر میخواهند موفق شوند نه تنها در سطوح بالا که در سطوح پایین باید رشوه بپردازند. این به ساختار بوروکراتیک و دولتی اقتصاد ما برمیگردد. اگر ساختار تغییر نکند، چیزی عوض نمیشود
غنی نژاد: دکتر روحانی گفته است ما خواستار اقتصاد آزاد هستیم . صراحتاً حداقل یک بار من این را از ایشان شنیدهام. ولی بدون رقابت، اقتصاد آزاد معنی ندارد. وقتی همه چیز موکول میشود به امضاهای طلایی برای اخذ مجوز و رئیس شعبه یک بانک اختیاراتی دارد که سرنوشت یک کارآفرین بزرگ را که هزاران نفر برایش کار میکنند میتواند تغییر دهد، رابطهها منشاء فساد میشوند
غنی نژاد: چه کسی این حق را به دولت داده است که به کسی اعتماد کند و این مقدار از بیتالمال ) پول نفت)را به او( بابک زنجانی) بسپارد؟ این اعتماد، غیرقانونی است و کسی که چنین خطایی را مرتکب شده باید در دادگاه پاسخگو باشد. اما متاسفانه، مسببان این فساد از زیر بار پاسخگویی شانه خالی میکنند.
غنی نژاد: اگرمسائلی که درباره رانتهای بزرگ اتفاق افتاد در مطبوعات بازتاب پیدا میکرد و روزنامهنگاران با آزادی آنها را افشا میکردند کسی جرات نمیکرد دست به چنین فسادهای گستردهای بزند. مدام میشنویم که میگویند میخواهیم با فساد مبارزه کنیم، یک راهش این است که تضمینی به روزنامهنگاران و مطبوعات بدهند که امنیتشان تضمین شود تا پیگیر فسادها و سوءاستفادههای اقتصادی شوند.
غنی نژاد: این تصور که با این اعدامها یا سختگیریها مساله حل میشود کاملاً اشتباه است. این دو مورد اخیر (پرونده های مربوط به بابک زنجانی و مه آفرید خسروی) در یک بستر تاریخی و موقعیت خاص سیاسی اتفاق افتادهاند؛ یعنی زمانی که تحریمها شروع شد و ما یک دولت پوپولیستی داشتیم. آن دولت پوپولیستی ویژگیاش این بود که احترامی برای قانون، مجلس و کارشناسان قائل نبود. فقط یک هدف در ذهنش بود که من فقط میخواهم به مردم خدمت کنم، خدمت به مردم هم آن چیزی است که من تصور میکنم و به هیچ چیزی دیگری هم پاسخگو نیستم.
سعیدی:البته فسادهای اقتصادی ممکن است دیگر اینگونه رخ ندهد اما شکلاش عوض میشود. تا زمانی که دولت شفاف عمل نکند و زمینه رقابت را فراهم نکند امکان این نوع سوءاستفادهها به اشکال مختلف وجود دارد.
سعیدی: به نظرم اینگونه فسادها، دو پیامد خواهد داشت . یک پیامد آن تاثیرش بر حافظه تاریخی است، خصوصاً سرمایهگذاری کارآفرینان واقعی. میزان ریسکپذیریشان پایین خواهد آمد، چون ما این قضیه را بهطور کامل بررسی نکردهایم و با آن بهطور همهجانبه برخورد نشده است. دومین مساله که باز به همان مساله حافظه جمعی بستگی دارد خاطره بدی است که امکان دارد کارآفرینان را مردد کند و آن مساله انباشت سرمایه است.
غنی نژاد: به نظر من حتماً ایشان (مه آفرید خسروی) یک کارآفرین بود. منتها کارآفرینی بود که تخلف میکرد چون در دادگاه اثبات شد که تخلف داشت. چند هزار نفر زیر نظر مجموعه او در شرکتهای مختلف مشغول به کار بودند. حالا در یک مسیری رفته، تخلف یا فساد کرده، این مساله آن ویژگیاش را از بین نمیبرد.
سعیدی: با کارآفرینان دوران پهلوی که صحبت میکردم آنها نظرشان نسبت به افرادی که با سوءاستفاده بهعنوان کارآفرین شناخته شدهاند منفی بود، میگفتند که کارآفرینی خیلی زحمت دارد. اینها زحمت نکشیدهاند. چون آنها سالها زحمت کشیده بودند،
سعیدی: گفته مشهور آقای "محمد حسین برخوردار" (یکی از کارآفرینان پیش از انقلاب) که همه مدیرانشان به نقل از او روایت می کنند، این است که اگر ما میدانستیم انباشت سرمایه کار را به اینجا میرساند یک کار کوچک میکردیم.
منبع: خبرآنلاین