اتاق بازرگانی یکی از نهادهایی است که میتواند صدای تولیدکنندگان و تاجران در داخل کشور باشد. با توجه به اینکه شکلگیری اقتصاد آزاد و عدمدخالت دولت در اقتصاد و فعالیتهای تولیدی، یکی از بزرگترین خواستههای بخش خصوصی در ایران است، اتاق بازرگانی یکی از شاهراههای رسیدن به این هدف خواهد بود. به گفته دکتر موسی غنینژاد، اقتصاددان، اتاق بازرگانی ایران میتواند به نمایندگی از بخش خصوصی و جامعه مدنی ایران، تمام مطالباتی را که در سطح ملی به اقتصاد کشور مربوط میشود با دولت مطرح کند و در راه شکلگیری اقتصاد آزاد در کشور قدم بردارد.
او معتقد است: اتاق ایران باید در حوزه وظایف خود توصیههایی ارائه کند که کشور از وضعیت اقتصادی فعلی و تنگنایی که گرفتارش شده است، خارج شود. اما هرچند مانعی پیش روی اتاق برای پیگیری این اهداف وجود ندارد، اتاق بازرگانی در مقابل فشارهای بخش دولتی، بیش از حد مماشات دارد و آنطور که باید عمل نکرده است. به اعتقاد این اقتصاددان، اتاق بازرگانی خواستههای خود را به صورت صریح مطرح نمیکند و این موضوع به یکی از بزرگترین نقاط ضعف اتاق بازرگانی تبدیل شده است. اتاق بازرگانی باید خود را نماینده بخش خصوصی واقعی ایران بداند و در قالب آن صحبت کند و ملاحظاتی را که با برخی از نمایندگان دولت در ساختار اتاق دارد کنار بگذارد و مطالبات خود را صراحتا بیان کند تا شاهد شکلگیری اقتصاد آزاد در کشور باشیم. او میگوید: البته باید توجه داشت که اتاق فقط و فقط نماینده بخش خصوصی است که میتواند روشنگری کند و قدرت اجرایی ندارد. اتاق سخنگوی بخش خصوصی برای مطالبات و خواستههایش است و تنها میتواند این مطالبات را پیگیری کند تا با فشار افکار عمومی، دولت به مطالبات برحق پاسخ دهد. از سمتی دیگر دولت هم باید گوش شنوایی برای اتاق بازرگانی و خواستههای برحق آن داشته باشد تا از تنگنای فعلی اقتصادی خارج شویم. «دنیای اقتصاد» در ادامه در گفتوگو با موسی غنینژاد، اقتصاددان، به بررسی نقش اتاق در شکلگیری اقتصاد آزاد در ایران پرداخته است.
آقای دکتر شما حدود ۱۰ سال پیش، در مصاحبهای، ایستادن مقابل قیمتگذاری دستوری را مهمترین گامی خواندید که اتاق بازرگانی میتواند در رسیدن به اقتصاد آزاد بردارد. آیا هنوز هم این مساله را مهمترین کارویژه اتاق بازرگانی ایران میدانید؟ به اعتقاد شما نقش اتاق بازرگانی در شکلگیری اقتصاد آزاد چیست؟
از نظر من یکی از مهمترین اقداماتی که اتاق ایران باید انجام دهد، مطالبه آزادسازی اقتصاد ایران است. سالهاست که قیمتگذاری دستوری از بزرگترین چالشهای بخش خصوصی در اقتصاد ایران محسوب میشود. تا زمانی که زنجیرهای قیمتگذاری دستوری اقتصاد ایران را احاطه کرده است، نمیتوان انتظار رشد و توسعه این اقتصاد را داشت. همانطور که سالها پیش تاکید کردم، مبارزه با قیمتگذاری دستوری مهمترین اقدامی است که اتاق بازرگانی ایران باید برای شکلگیری اقتصاد آزاد انجام دهد. اکنون هم همان نظر را دارم و همچنان معتقدم اتاق بازرگانی ایران باید آزادسازی اقتصاد از بندهای قیمتگذاری دستوری را پیگیری کند. اتاق ایران باید نماینده بخش خصوصی کشور باشد و مطالبات آن باید مطالباتی در جهت منافع ملی ایران در سطح کل کشور - نه مطالبات بخشی و مطالباتی که به بخشها، صنایع و مشکلات خاص برخی از فعالان اقتصادی مربوط است - باشد. از نظر من، اتاق بازرگانی ایران باید آزادسازی اقتصاد را مطالبه اصلی خود بداند تا بخش خصوصی بتواند در یک فضای مناسب کسبوکار و فعالیت خود را ادامه دهد.
از نظر شما در بحث مطالبه آزادسازی قیمتها، در این سالها اتاق بازرگانی ایران بهدرستی وظایف خود را انجام داده است؟
از نظر من اتاق بازرگانی آنطور که باید در این قسمت عمل نکرده است. اتاق بازرگانی ایران باید مستمرا این مسائل را پیگیری کند. اما تا جایی که من اطلاع دارم، طی سالهای اخیر، به اندازه کافی روی بحث آزادسازی قیمتها پافشاری نکرده است.
باتوجه به تغییراتی که طی سالهای اخیر در بحث تحریمها، رابطه دولت با مردم و نیز موقعیت خود اتاق بازرگانی شاهد بودهایم، چه مسائل دیگری وجود دارد که اتاق بازرگانی برای شکلگیری اقتصاد آزاد باید آنها را پیگیری کند؟
اتاق ایران میتواند به نمایندگی از بخش خصوصی و جامعه مدنی ایران، تمام مطالباتی را که در سطح ملی به اقتصاد ایران مربوط میشود با دولت مطرح کند. موضوع تحریمهای داخلی و خارجی میتواند از جمله مهمترین این مطالبات باشد. تکلیف تحریمهای خارجی که مشخص است. مطالبه اصلی اتاق بازرگانی ایران باید این باشد که دولت در جهت بهبود فضای دیپلماسی بینالمللی ایران گام بردارد. ضروری است که پیگیری بهبود روابط بینالمللی ایران که بهشدت در این سالها آسیب دیده است، یکی از مطالبات جدی اتاق بازرگانی ایران از دولت باشد. اتاق باید از دولت بخواهد که روابط دیپلماتیک خود را با سایر کشورها گسترش دهد. درحالحاضر از ایران در صحنه بینالمللی چهره مطلوبی ترسیم نشده است و سایر ملل دولت ایران را دولتی ستیزهگر میپندارند. من نمیگویم مطبوعات بینالمللی انعکاس درستی از وضعیت ایران دارند یا خیر؛ اما آنچه مبرهن است این بوده که اکنون ایران به عنوان دولتی شناخته میشود که نه فقط با دولتهای صنعتی غرب که با تمام دول دچار چالش است. این تصویر نامطلوب از اقتصاد ایران در عرصه بینالمللی باید بهبود یابد و تغییر پیدا کند. در چنین شرایطی فعالان اقتصادی نمیتوانند فعالیت خود را گسترش دهند و فعالیتهای اقتصادی نیز به شکلی که باید انجام نمیشوند.
درحالحاضر،[پیوستن به] FATF یکی از مشکلات و چالشهای اساسی ماست. تا زمانی که گشایشی در این خصوص صورت نگیرد، ما در مبادلات بینبانکی با مشکل مواجه خواهیم بود. اتاق ایران باید این موضوع را از دولت پیگیری کند. از سمتی دیگر، ما در کشور شاهد تحریمهای داخلی هستیم. تحریمهای داخلی نیز به فضای بسته کسبوکار، قیمتگذاری دولت در تمام بازارها و... مربوط میشود. این اقدامات بخش خصوصی را در منگنه قرار میدهد و اتاق باید رفع این موانع را از دولت پیگیری کند. یکی دیگر از مواردی که اتاق ایران باید مطالبهگری آن را در اولویت قرار دهد، حوزه سیاستگذاری است. سیاستگذاریهایی که دولت در حوزههای اقتصادی، بازرگانی، تورم، بودجه، مالیات و... انجام میدهد، باید در جهت آموزههای علم اقتصاد باشد. دولت نباید برای حل مشکلات روزمره خود به بخش خصوصی و... متوسل شود. یکی از اقدامات اخیر دولت در این حوزه که بسیار نیز بحثبرانگیز شد، مالیات بر عایدی سرمایه بوده است. این سیاستگذاریها درست نیست و اتاق ایران در این باره باید دولت را راهنمایی کند تا سیاستهای مالی و پولی مناسب در جهت کنترل تورم اتخاذ شود.
چه گروههایی میتوانند اتاق را در جهت نیل به این اهداف یاری کنند و در صورت موفقیت اتاق بازرگانی در جهت اهداف و مطالباتش، چه تغییراتی را در شرایط اقتصادی و محیط کسبوکار در ایران شاهد خواهیم بود؟
اتاق بازرگانی خود یک بخش پژوهشی دارد؛ این بخش میتواند مطالعاتی انجام دهد و توصیههایی از این طریق به دولت ابلاغ کند. بدیهی است که هرچقدر این سیاستها اصلاح شوند، وضعیت عمومی اقتصاد بهتر خواهد شد. بنابراین اتاق ایران باید در حوزه وظایف خود توصیههایی ارائه کند که کشور از وضعیت اقتصادی فعلی و بنبستی که گرفتارش شده است، خارج شود.
در جهت رسیدن به این اهداف، چه موانعی پیش روی اتاق بازرگانی ایران قرار دارد؟
اتاق بازرگانی مانعی برای پیگیری این اهداف ندارد. اما یک مشکل وجود دارد و آن این است که در ساختار اتاق بازرگانی، خود دولت در هیات نمایندگان نقش و سهم مهمی دارد. اتاق ایران در مقابل فشار بخش دولتی، بیش از حد مماشات دارد. اتاق بازرگانی متاسفانه خواستههای خود را به صورت صریح مطرح نمیکند. به نظر من این موضوع یکی از مهمترین نقاط ضعف اتاق بازرگانی ایران است. اتاق بازرگانی باید خود را نماینده بخش خصوصی واقعی ایران بداند و در قالب آن صحبت کند و ملاحظاتی را که با برخی از نمایندگان دولت در ساختار اتاق دارد کنار بگذارد و مطالبات خود را صراحتا بیان کند.
نکته پایانی خود در این باره را بفرمایید.
هرچند اتاق میتواند نقش مهمی در شکلگیری اقتصاد آزاد در ایران داشته باشد، اما باید منصفانه به موضوع نگریست. از سمتی دیگر، دولت هم باید گوش شنوایی برای اتاق داشته باشد. دولت باید توصیههای اتاق را منصفانه و بیطرف بررسی کند و در قسمتهایی که توصیهها به نفع مردم ایران است، اقدامات موثری انجام دهد. در نتیجه تنها نمیتوانیم بگوییم که اتاق باید پیگیر باشد؛ چراکه مسوولیت اصلی اصلا با اتاق نیست. اتاق تنها نماینده بخشی خصوصی است که میتواند روشنگری کند و قدرت اجرایی ندارد. اتاق سخنگوی بخش خصوصی برای مطالبات و خواستههایش است و تنها میتواند این مطالبات را پیگیری کند تا با فشار افکار عمومی، دولت به مطالبات برحق پاسخ دهد.
منبع: دنیای اقتصاد - زهرا محمودی