«وضعیت موجود ادامه پیدا نخواهد کرد. اقتصاد ایران طوری است که برخی از عوامل تغییر میکنند و عوامل دیگر به دنبال آن حرکت میکنند. قاعدتاً با وضعیتی که داریم تورم خواهیم داشت ولی تورم کم و قابل کنترل، الزامی ندارد که ما تورم بالایی داشته باشیم. شرایط طوری است که میتوان امیدوار بود که تورمی پایین تر در کشور تجربه شود.»
مرتضی عزتی، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس درباره آینده توسعه اقتصادی در ایران می گوید: اگر بخواهیم طی یکی دو سال آینده به توسعه برسیم امروز باید سیاست گذاریهای لازم را داشته باشیم و مبنای اصلی این است که ما علم اقتصاد را مبنای سیاست گذاری خود بدانیم. افرادی که میخواهند در مقام سیاست گذاری قرار بگیرند باید اقتصاد ایران و دنیا را بشناسند و ابعاد مختلف را به خوبی تجزیه و تحلیل کرده باشند و بدانند کدام سیاست در ایران موفقتر است.
_ با توجه به تغییر دولت در ایران آیا این تغییرات میتواند به توسعه اقتصادی منجر شود یا موانعی جدی در برابر امر توسعه وجود دارد؟
توسعه و توسعه یافتن نیازمند سیاست گذاری بر مبنای علم است. خدا بشر را طوری خلق کرده است که بتواند با ابزار عقل و تجربه خود که مبنای علم است زندگی این دنیا را اداره کند، به طور مثال ما امروز گرفتار بیماری کرونا هستیم، اگر بگوییم علم بشر را دور میریزیم که یک تکه از این علم دو هزار سال پیش کشف شده یک تکه هزار سال پیش کشف شده و یک تکه امروز کشف شده است. باید برای پیشگیری از ابتلای مردم به کرونا از همه اینها استفاده کنیم. حال یک نفر بیاید و بگوید من علم را قبول ندارم و من دوست دارم ورد بخوانم و مداوا بشوم! آیا این فرد مداوا میشود؟ عقل بشر میگوید بعید است او مداوا شود اما میگوید اگر از علم استفاده کند درمان خواهد شد. علم به اینجا رسیده که او باید واکسن بزند و اگر واکسنهای معتبر را بزند دیگر گرفتار نمیشود.
اقتصاد هم مثل همین است که شرایط متفاوتتری وجود دارد. در شرایط متفاوتتر به سیاست گذاریهای مختلفی در هر کشور نیاز داریم ولی این سیاست گذاری باید بر مبنای علم باشد. در هر مقطعی در کشور صرف نظر از اینکه چه دولتی بر سر کار است و چه جناحی با چه تفکر و کدام نگاه و ایده مسلط شده است اگر مبنای سیاست گذاری؛ علمی و برای توسعه باشد و ابزار و شرایط لازم را فراهم کنند ما میتوانیم به توسعه پیدا کردن امیدوار باشیم اما اگر چنین چیزی نباشد و بگوییم ما اینچنین می گوییم و نظر من این است و دیدگاه من چنین است، این رفتار هیچوقت منجر به توسعه نخواهد شد.
برای اینکه از علم برای سیاست گذاری استفاده کنیم نیازمند این هستیم که عالم ترین ها را بر اقتصاد و سیاست و تصمیم گیری بنشانیم. کسانی که بیشترین تلاش علمی و بیشترین تجربه اجرایی و بیشترین مطالعه را در سیاست گذاریها و تجربیات علمی دنیا داشتند و علم توسعه و اقتصاد و سیاست گذاری برای توسعه را میشناسند و از آنها برای سیاست گذاری استفاده کنیم و دیگر افراد دولت چه رییس جمهور و چه وزرا همگی تابع مجموعه سیاست گذاری علمی قابل اتکا باشند تا ما بتوانیم به توسعه برسیم. هیچ تفاوتی وجود ندارد که کدام دولت و کدام افراد حاکم باشند، مهم نیست وزیر اقتصاد چه کسی باشد و وزیر صنعت و معدن و کشاورزی و رفاه و دیگران چه کسانی باشند همه آنها باید تابع سیاستهای علمی منسجمی که برای کل کشور با هدف رشد و توسعه اقتصادی طراحی میشود باشند.
_ کدامیک از فاکتورهایی که گفتید در حال حاضر وجود دارد؟
اگر بخواهیم طی یکی دو سال آینده به توسعه برسیم امروز باید سیاست گذاریهای لازم را داشته باشیم. در این دولت به آن صورت سیاست گذاری نشده است و هر چه رخ میدهد تبعات و برنامههای دولت قبل است و شاید تا یک سال دیگر نیز هر چه رخ میدهد احتمالاً تبعات دولت قبل باشد. چون سیاست گذاریهای اقتصادی چیزی نیست که یکی دو روزه جواب بدهد. حتی سیاستهای کوتاه مدت اقتصادی نیز گاهی تا یکی دو سال زمان میبرد که نتیجه و جواب خود را نشان بدهد ولی اگر بخواهیم طی یکی دو سال آینده به توسعه برسیم امروز باید سیاست گذاریهای لازم را داشته باشیم و مبنای اصلی این است که ما علم اقتصاد را مبنای سیاست گذاری خود بدانیم. البته نه اینکه فردی کلاس اقتصاد دیده باشد و امروز پای کار بیاید و بگوید من در فلان درس خواندهام که اگر الف را تغییر بدهیم ب تغییر میکند. نه اینطور نیست این مباحث بحثهای کلاس درس و آکادمیک است. افرادی که میخواهند در مقام سیاست گذاری قرار بگیرند باید جلوتر از اینها باشند. این گروه باید اقتصاد ایران و دنیا را بشناسند و ابعاد مختلف را به خوبی تجزیه و تحلیل کرده باشند و بدانند کدام سیاست در ایران موفقتر است. پس هر کسی که صرفاً اعلام کند اقتصاد خوانده است توانایی سیاست گذاری ندارد.
_ پیش بینی شما در مورد توسعه اقتصادی در یک دهه آینده ایران چیست؟ در سالهای گذشته شاهد نوسانات شدیدی در بازار ارز، طلا و سکه، مسکن، خودرو و بورس بودیم آیا در سالهای آینده شاهد ادامه پیدا کردن این روند خواهیم بود یا میتوان با اعمال سیاستهایی آنها را تعدیل کرد؟
وضعیت موجود ادامه پیدا نخواهد کرد. تورم به احتمال زیاد به پیک رسیده است
وضعیت موجود ادامه پیدا نخواهد کرد. اقتصاد ایران طوری است که برخی از عوامل تغییر میکنند و عوامل دیگر به دنبال آن حرکت میکنند. قاعدتاً با وضعیتی که داریم تورم خواهیم داشت ولی تورم کم و قابل کنترل، الزامی ندارد که ما تورم بالایی داشته باشیم. شرایط طوری است که میتوان امیدوار بود که تورمی پایین تر در کشور تجربه شود. اگر میتوانیم چنین شرایطی را فراهم کنیم وضع موجود ادامه پیدا نمیکند و تورم به احتمال زیاد به پیک تورم رسیده است. از طرفی ما به رکود شدیدی دچار شدهایم و رکود شدید موجب میشود مردم درآمد کمی داشته باشند و تقاضای کالا و خدمات پایین بیاید و به الاجبار قیمتها کمی کاهش پیدا میکند. اگر دولت بخواهد تصمیم گیری درستی داشته باشد و رشد اقتصادی را هدف قرار بدهد رشد اقتصادی میتواند ما را امیدوار کند تا تولیداتمان افزایش پیدا کند و از آن طرف مقداری موجب افزایش عرضه کالاها و خدمات شود. افزایش عرضه میتواند به کاهش تورم کمک کند.
_ در مورد شکافهای اجتماعی و توسعه فقر چه پیش بینی دارید؟ این وضعیت در کشور ما شدت پیدا کرده است عدهای به دلیل تورم بالا ثروت زیادی کسب کردهاند و قشری بسیار ضعیف شدند. آیا میتوان برای اقشار ضعیف برنامهای در نظر گرفت؟
شکاف مهم نیست، مهم این است که ما فقیر نداشته باشیم. کسی که نمی خواهد کار کند، یارانه دولتی هم حق او نیست. شکاف مهم نیست، مهم این است که ما فقیر نداشته باشیم. اگر همه مردم ما ثروتمند باشند اهمیتی ندارد که یکی صد ریال داشته باشد یا یکی پانصد میلیارد داشته باشد. اگر همه مردم از پس زندگی بر بیایند دیگر مهم نیست چه کسی چقدر دارایی دارد و اینکه یکی دو برابر دیگری دارد دیگر مهم نخواهد بود. البته که باید جلوی فساد اقتصادی گرفته شود این بحث دیگری است، فساد و رانت و سو استفاده از اموال عمومی و ثروتمند شدن از این طریق بحث دیگری دارد اما اگر کسی از راه درست تلاش کرده و دو برابر بقیه کار کرده و استعداد و هوش داشته و توانست درآمدی مشروع بدست بیاورد هیچ اشکالی ندارد. نه شرعاً نه قانونا هیچ اشکالی ندارد و مساله اقتصاد این نیست که چرا یکی درآمد بیشتری به دست میآورد و دیگری درآمدی کمتر دارد، مساله این است که نباید فساد وجود داشته باشد. وقتی یکی ده برابر دیگری زحمت میکشد نمیتوان پول او را گرفت و به بقیه داد؛ این خلاف شرع و خلاف عقل و خلاف همه ارزشها است. مهم این است که افراد از طریق راههای خلاف قانون چیزی به دست نیاورند. شاید کسی تنبلی میکند و در خانه میخوابد و درآمدی ندارد آیا باید پول را از این یکی که کار میکند و زحمت میکشد بگیریم و به او بدهیم؟! این نگاه خلاف عقل و شرع و همه ارزشها و منطقهای بشری است. مهم این است که ما باید طوری سیاست گذاری کنیم که کار برای هر کسی که میخواهد سر کار برود وجود داشته باشد و طوری سیاست گذاری کنیم که هر کسی سر کار میرود با کار معقولی درآمدی مکفی برای زندگیاش کسب کند. ما باید شرایطی را فراهم کنیم که کسی فقیر نباشد ولی در این بین شاید کسی نخواهد کار کند و در این شرایط او هیچ حقی ندارد. به نظر من حتی یارانه دولتی هم حق او نیست و نباید از دولت یارانه بگیرد. ما باید شرایط اقتصاد را طوری فراهم کنیم که هر کسی خواست کار کند و به دنبال کار اقتصادی و شرافتمندانه بود بتواند به اندازه کاری که میکند و به تناسب زحمتی که میکشد درآمد داشته باشد و بتواند زندگی خود را به بهترین شرایط اداره کند. اگر چنین شرایطی را فراهم کردیم نباید نگران فقر و فقیر و… باشیم به نظر میرسد تحقق چنین شرایطی به تولید ملی بالاتر وابسته است.
_ مساله تحریمها در سالهای اخیر بسیار پررنگ بود و راههای صادرات و واردات کشور با مشکل روبرو بود، فکر می کنید ادامه این روند چه تاثیری در ایجاد موانع توسعه اقتصادی ایران داشته باشد؟
میتوانیم بخشی از سیاستها را به گونهای تنظیم کنیم که رشد اقتصادی هر چند محدودی پیدا کنیم
همه این مسائل مهم هستند و بر اقتصاد اثر گذارند. ولی اگر بخواهیم با تمام این شرایط وضع اقتصاد را بهبود ببخشیم باید به نوعی برخی از این تحریمها را دور بزنیم و تا جاییکه میتوانیم آنها را برطرف کنیم تا موانع از پیش روی ما برداشته شود. در غیر این صورت باید مسیرهای غیر تحریمی را برای رشد و توسعه پیدا کردن اقتصادمان فراهم کنیم. هر کاری صورت بدهیم آثار تحریمها صد در صد بر طرف نمیشود و تا زمانی که تحریمها باقی هستند اثرات منفی آنها وجود دارد اما با وجود این تحریم اگر سیاستهایمان را طوری تنظیم کنیم که با کشورهایی که اهمیت چندانی به تحریم نمیدهند افزایش مبادلات داشته باشیم به طور مثال با چین و روسیه و کشورهای همسایه قراردادها و توافقاتی داشته باشیم آنها نیز می توانند در ایران سرمایه گذاری مازاد داشته باشند و به همین صورت برداشت کنند. به طور مثال شرکتی چینی بیاید و در ایران سرمایه گذاری کند و خود مالک بخشی از نفت ما باشد در این صورت این شرکت نفت را میبرد و میفروشد و مصرف میکند آنگاه خود به خود نفت فروختهایم و از سرمایه چین برای تولید استفاده کردهایم و هم میتوانیم از حاصل فروش نفت برای تولید دیگری سرمایه گذاری کنیم. ما میتوانیم بخشی از سیاستها را به گونهای تنظیم کنیم که رشد اقتصادی هر چند محدودی پیدا کنیم و وضعیت اقتصاد کشور رو به بهبود باشد اما آثار منفی تحریم همچنان وجود خواهد داشت حتی اگر چنین سیاستهایی اعمال کنیم اما مبادله و تجارت با کشورهایی که ما را تحریم کردهاند یا به قوانین تحریمها پایبند هستند را از دست میدهیم.
_ برای کنترل نرخ ارز چه پیش بینی دارید؟ آیا دولت سیزدهم میتواند در کنترل و پایین آوردن نرخ ارز موفق باشد؟
اگر تحریمها برطرف شود قطعاً ما توان فروش نفت بیشتری داریم و صادرات ما بیشتر میشود و در نتیجه ارز بیشتری وارد کشور میشود و ارز وارد بازار میشود و وقتی عرضه چیزی اضافه شود به طور طبیعی قیمتها باید کاهش پیدا کند مگر اینکه عدهای نخواهند و یا اجازه ندهند که قیمتها کاهش پیدا کند. قطعاً اگر تحریمها برطرف شود انتظار علمی و اقتصادی این است که نرخ ارز کاهش پیدا کند مگر اینکه موانعی بر سر این راه قرار بگیرد و یا دولت نخواهد نرخها کاهش پیدا کند چون اگر نفت به فروش برود دولت اصلیترین عرضه کننده ارزهای خارجی کشور است و اگر دولت بخواهد قطعاً نرخ ارز کاهش پیدا میکند.
به هر حال اگر تحریمها رفع نشود باید سیاستهای دیگری اعمال کنیم و بخشی با کشورهایی که موافق تحریم نیستند توجه کنیم و مبادلاتمان را با این کشورها افزایش بدهیم و از آن کشورها سرمایه جذب کنیم مثل توافق نامهای که با چین داریم. به عقیده من اگر بر طبق این توافق نامه سالانه ۵۰ میلیارد دلار سرمایه وارد ایران شود ما بخش عمدهای از نیازهای سرمایه گذاری کشور را رفع میکنیم و فکر میکنم اگر این ۵۰ میلیارد دلار سالانه از امسال شروع شود سال بعد حداقل رشد چهار پنج درصدی مثبت خواهیم داشت و حتی ممکن است رشد ما به ده درصد نیز برسد. سرمایه که میآید سرمایههای داخل نیز فعالتر میشوند و بهبود پیدا میکنند. باید امیدوار باشیم که وضع از آن چیزی که تصور میشود نیز بهتر باشد.
میتوانیم با کشورهای دیگری نیز چنین توافق نامههایی داشته باشیم. میتوان با کشورهایی که مازاد صادراتی دارند همکاری بهتری داشت. تا سرمایههای آنها را برای بهبود وضعیت اقتصاد کشور جذب کرد.
_ طرحهایی از جمله واردات خودرو مطرح میشود؛ عدهای فکر میکنند این طرحها باعث خروج ارز میشود و عدهای عقیده دارند میتواند باعث افزایش رقابت شود دیدگاه شما چیست؟
اینها چیزهایی با اثرات جزئی است. اگر واردات خودرو آزاد شود میتوان با چشم بسته گفت که واردات خودرو قیمت خودروهای خارجی را کاهش میدهد. هر کسی کمی اقتصاد بداند یا در بازار باشد میتواند این نکته را متوجه شود و به تبع آن به اجبار قیمت خودروهای داخلی هم کاهش پیدا میکند. همانطور که در مورد نرخ ارز گفته میشود بر طرف شدن تحریمها میتواند موجب افزایش درآمدهای ارزی و در نتیجه کاهش نرخ ارزهای خارجی شود. اگر چنین اتفاقی رخ بدهد ارز بیشتری از کشور خارج میشود و تقاضای ارز خارجی افزایش پیدا میکند و این افزایش تقاضا میتواند بازار ارز را بهم بزند. نباید اقتصاد را یک جانبه و تک بعدی دید این همه حرف کسانی است که در مورد واردات خودروی خارجی حرف میزنند و آزاد شدن واردات خودروهای خارجی را موجب کاهش قیمت خودرو میدانند. در این بین بازار ارز چه میشود؟! هیچ کدام در فضای بازار ارز بحث نمیکنند. آیا در این شرایط ارزها از بازار خارج نمیشوند؟! این حرکت بازار ارز را تحت تأثیر قرار میدهد از این رو هر دو مورد باید دیده شود.
_ در مجموع پیش بینی شما نسبت به توسعه اقتصادی کشور در یک دهه بعد چیست؟
تمام اینها به سیاست گذاری دولت وابسته است. کدام دولت و کدام سیاستها و اینکه سیاستها با قوت و قدرت اعمال شوند. اگر سیاستهای توسعه گرا اعمل شوند توسعه پیدا میکنند، در غیر این صورت کشور توسعه پیدا نمیکند. من نمیدانم چه کسانی سیاست گذاری خواهندکرد اگر بدانم میتوانم بگویم کشور توسعه پیدا میکند یا نه!
منبع: شفقنا