با نامه رئیسجمهور به مقام معظم رهبری دوباره بررسی لایحه FATF در دستور کار مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار گرفته است؛ لایحهای که در وضعیت کنونی که معادلات برجامی ایران و کشورهای غربی شکل پیچیدهای به خود گرفته، میتواند یک برگ برنده برای ایران تلقی شود. اگر ایران این لایحه را بپذیرد میتواند حسننیت خود را به کشورهای جهان نشان دهد و از سوی دیگر اگر به هر دلیلی این اتفاق رخ ندهد معادلات سیاسی و اقتصادی بین ایران و کشورهای غربی پیچیدهتر از گذشته خواهد شد. نمایندگان مجلس یازدهم با اکثریت آرا، عدمتصویب این لایحه مهم را خواستار شدهاند. این در حالی است که به نظر میرسد اگر ایران چنین اقدامی را انجام بدهد پیامدهای اقتصادی و سیاسی منفی زیادی به همراه خواهد داشت. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع «آرمان ملی» با دکتر مهدی پازوکی، اقتصاددان گفتوگو کرده است. وی در این زمینه معتقد است: «واقعیت این است که برخی از نمایندگان مجلس به دلیل عدمدرک و آگاهی لازم از وضعیت جامعه جهانی با تصویب FATFمخالفت میکنند. این وضعیت تا حدودی درباره برخی اعضای مجمع نیز وجود دارد. اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام باید هزینه تصمیمگیری خود را در این زمینه پرداخت کنند». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید. با نامه رئیسجمهور به مقام معظم رهبری دوباره موضوع بررسی لایحه مرتبط با FATF در دستور کار مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار گرفته است. با توجه به معادلات پیچیده بینالمللی پذیرش یا عدم پذیرش افایاتیاف در شرایط کنونی چه پیامدهایی برای کشور به همراه خواهد داشت؟ در مرحله نخست ما باید هدف خود را از انقلاب مشخص کنیم. ما در سال57 انقلاب کردیم که منزلت مردم ایران در بین مردم جهان بالا برود. ما انقلاب کردیم که به یک ملت نمونه در جهان و به یک الگو برای کشورهای اسلامی تبدیل شویم. در چنین شرایطی قرار است تولید ملی افزایش پیدا کند، فقر از بین برود و رفاه اجتماعی بیشتر شود. بدونتردید این اتفاق با یک اقتصاد بسته رخ نخواهد داد. کشورهایی که دارای اقتصاد بسته هستند نهتنها به سمت توسعه پیش نخواهند رفت؛ بلکه به سمت عقب حرکت خواهند کرد. اگر قرار است تولید ملی افزایش پیدا کند ما باید در مرحله نخست به بازارهای منطقهای و سپس به بازارهای جهانی راه پیدا کنیم. در یک اقتصاد بسته امکان اینکه ما به بازارهای جهانی دسترسی داشته باشیم نزدیک به صفر است. دشمنان ما مانند مرتجعان منطقه به رهبری عربستان سعودی، اسرائیل و تندروها در آمریکا نمیخواهند ایران دارای منزلت و اعتبار منطقهای و بینالمللی باشد. امروز ما با تحریمهای ظالمانه آمریکا مواجه هستیم که اقتصاد ایران را تحتتأثیر قرار داده است. در دولت اول آقای روحانی و پس از توافق برجام روند شاخصهای اقتصادی ایران مثبت شد. نرخ تورم یک رقمی، نرخ رشد اقتصادی دو رقمی و نرخ بیکاری روند کاهشی به خود گرفت. این در حالی است که پس از خروج ترامپ از برجام شاخصهای اقتصادی ایران براساس اعلام رسمی سازمان برنامه و بودجه شکل معکوسی به خود گرفت. این اتفاق نشان میدهد تحریمهای بینالمللی نقش مهمی در اقتصاد ایران داشته است. نکته دیگر اینکه ما باید تکلیف خود را مشخص کنیم که آیا قصد داریم با جهان تجارت داشته باشیم یا خیر. اگر قرار نیست با کشورهای جهان تجارت اقتصادی داشته باشیم ما با یک اقتصاد بسته مواجه خواهیم بود. آیا در شرایط کنونی اقتصاد ایران به یک اقتصاد بسته تبدیل شده است؟ در برنامه ششم توسعه ما قرار بوده شاگرد اول منطقه خاورمیانه شویم. این در حالی است که نهتنها چنین اتفاقی رخ نداده؛ بلکه بسیاری از کشورهای منطقه وضعیت اقتصادی بهتری نسبت به ایران پیدا کردهاند. این سوالی است که باید تندروها به آن پاسخ بدهند که چرا چنین اتفاقی رخ داده است. امروز فاصله اقتصادی ایران با کشورهایی مانند ترکیه، امارات متحده عربی و عربستان بیشتر از گذشته شده است. این در حالی است که 16 سال از تدوین سند چشمانداز گذشته و تنها چهار سال آن باقی مانده است. بدونتردید نیز در این چهار سال ما نمیتوانیم به اهداف اولیه سند چشمانداز برسیم. اگر این اقتصادی که به دلایل مختلف بسته است در آینده بستهتر شود پیامدهای منفی بیشتری به همراه خواهد داشت. اگر قرار است با کشورهای جهان تجارت داشته باشیم باید سیستم بانکی ما با سیستم بانکی کشورهای طرف معامله ارتباط داشته باشد. این در حالی است که اگر ایران FATF را نپذیرد این ارتباط ایجاد نخواهد شد و ارتباط بانکی ایران با کشورهای خارجی قطع خواهد شد. امروز نمیتوان با چمدان پول را جابهجا کرد. به نظر میرسد برخی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام به صورت چمدانی به اقتصاد ایران نگاه میکنند. تفکر بنیادگرایی در جهان توسعهیافته و پیشرفته محکوم به شکست است. برخی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت حتی مصلحت خود را نیز در نظر نمیگیرند چه برسد به مصلحت کشور. به همین دلیل نیز با تصویب FATF مخالفت میکنند. نکته مهم این است که اگر یک دولت اصولگرا در ایران سر کار بود به احتمال زیاد اعضای مخالف مجمع به موافق تبدیل میشدند. هدف اصلی برخی این است که این موفقیت به نام دولت آقای روحانی ثبت نشود. این در حالی است که عمر دولت آقای روحانی چند ماه دیگر به پایان خواهد رسید. چرا در حالی که عمر دولت روحانی رو به پایان است دیدگاهی جناحی اجازه نمیدهد درباره یک موضوع ملی به صورت صحیح تصمیمگیری صورت بگیرد؟ یکی از انتقاداتی که نسبت به مسئولان و اعضای مجمع وارد است این است که با برخی تصمیمگیریهای خود اقتصاد ایران را نسبت به اقتصاد جهانی عقب انداختهاند. در اقتصاد مقاومتی ما باید اقتصاد خود را به اندازهای مقاوم کنیم که در مقابل شوکهای خارجی دارای مقاومت کافی باشد. به همین دلیل هر چه اقتصاد ایران بستهتر باشد به همان اندازه در مقابل شوکهای خارجی شکنندهتر خواهد بود. این اتفاقی است که دشمنان جمهوری اسلامی به دنبال آن هستند، در حالی که برخی با تصمیمگیریهای خود ناخواسته در زمین دشمن بازی میکنند. یکی از مهم ترین پیامدهای یک اقتصاد بسته مهاجرت نخبگان و دانشجویان به کشورهای دیگر است. این اتفاقی است که در سالهای اخیر رشد قابلتوجهی داشته است. نکته دیگر اینکه نمیتوان دولت را در ایران مسئول این وضعیت اقتصادی قلمداد کرد. بنده معتقدم در ایران دولت تنها 20 درصد قدرت را در اختیار دارد و بقیه قدرت در اختیار نهادهای دیگر حاکمیتی است. در حالی که دولت بایدن و ایران در حال رصد شرایط برای پذیرفتن یک توافق مسالمتآمیز هستند. پذیرفتن یا نپذیرفتن FATF توسط ایران چه تأثیری در معادلات پیرامون برجام خواهد داشت؟ اگر آمریکا به برجام بازگردد و ایران نیز تعهدات برجامی خود را به صورت کامل انجام بدهد اما FATF را نپذیرد امکان تبادلات بانکی بین ایران و بانکهای جهانی وجود نخواهد داشت. تندروها عنوان میکنند دولت باید متعهد شود که اگر ایران FATFرا بپذیرد اقتصاد کشور به یکباره وضعیت مناسبی پیدا میکند. این در حالی است که در واقعیت چنین اتفاقی رخ نمیدهد. FATF یک ابزار است. امروز نمیتوان با چمدان پول را بین دو کشور جابهجا کرد. نباید امروز کاری کرد که نسل بعدی ما را نبخشد. نباید کاری کنیم که کشور در جامعه جهانی محدود شود. اگر ایران میخواهد در جامعه جهانی نقش داشته باشد و خودتحریمی نکند بهتر است FATF را بپذیرد. بدونشک این اقدام درراستای منافع ملی است و کشور را از چالشهای بیشتر در امان نگه میدارد. امروز بزرگترین شرکای تجاری ایران یعنی چین، روسیه و ترکیه هر سه عضو اصلی FATFهستند. این در حالی است که ما قرار نیست عضو اصلی FATF شویم؛ بلکه تنها قرار است این مقررات را بپذیریم و آن را رعایت کنیم. ما چه بپسندیم یا نپسندیم FATF به یکی از نهادهای هنجارساز نظام بانکی دنیا تبدیل شده است. از این رو چه ایران و چه هر کشور دیگری که بخواهد با این نظام بانکی و پولی جهان کار کند و دادوستد داشته باشد، باید در این چارچوب هنجاری عمل کند. ایران کشوری است که در گذشته قربانی تروریسم بوده و این وضعیت تا امروز نیز وجود داشته است. تندروهای داخلی درک صحیحی از جامعه جهانی و تجارت جهانی ندارند و به همین دلیل بدون محاسبه دقیق با این تصویب این لایحه مخالفت میکنند. این گروه گمان میکنند در عصر جدید میتوانند با شیوههای قدیمی پول را جابهجا کنند و با کشورهای دیگر مراوده اقتصادی داشته باشند. در شرایط کنونی اقتصاد ایران از جهالت اقتصادی رنج میبرد و این نکته به خوبی در دیدگاه برخی مسئولان مشهود است. تصمیمگیری درباره سرنوشت FATF بهچه اندازه تحتتأثیر فضایی است که تندروها پیرامون این موضوع به وجود آوردهاند؟ برخی منتقدان، چهبسا از موضع دلسوزی برای کشور و نظام، ادعا میکنند که در صورت پیوستن به FATF اطلاعات مالی و بانکی محرمانه ما در اختیار کشورهای متخاصم قرار خواهد گرفت. این ادعا کاملا بیاساس و نادرست است. FATF در سال ۱۹۸۶ با هدف مبارزه با پولشویی و پولهای کثیف در اقتصاد جهانی به وجود آمده و بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر مبارزه با تأمین مالی تروریسم هم به مجموعه ضوابط آن اضافه شده است. بهرغم ادعای برخی منتقدان، در مقررات FATF یا کنوانسیونهای مورد بحث، اساساً هیچ قید یا ضرورتی برای در اختیار گذاشتن اطلاعات محرمانه و کلیدی کشور، نه فقط به کشورهای متخاصم، بلکه به کشورهای دوست هم وجود ندارد. در شرایط کنونی ایران دچار خودتحریمی شده است. آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی نیز به دنبال همین مسأله هستند که ایران مقررات FATFرا نپذیرد. در چنین صورتی آمریکا مدعی خواهد شد ایران قوانین بینالمللی را نمیپذیرد و حامی تروریسم است. این در حالی است که این واقعیت ندارد و ایران همواره قربانی تروریسم بوده است. پس از تصویب نکردن FATF توسط ایران آمریکا میگوید ایران به دلیل اینکه قصد دارد پولشویی کند این مقررات را نمیپذیرد. البته بنده معتقد نیستم مشکلات اقتصادی ما با پذیرفتن FATFحل خواهد شد. مشکلات اقتصادی ما به نوع مدیریت اقتصادی هم بازمیگردد. اگر قرار است مشکلات اقتصادی حل شود، باید تحولات ساختاری را در اقتصاد ایران به وجود بیاوریم و دست رانتخواران را از اقتصاد کشور کوتاه کنیم. در شرایط امروز جهانی این امکان برای کشورهای جهان وجود ندارد که مقررات بینالمللی را رعایت نکنند. تعلل در تصویب FATFیا عدمتصویب آن برای کشور هزینهزا خواهد بود. در چنین شرایطی عربستان سعودی کشورهای منطقه را علیه ایران تحریک میکند و جمهوری اسلامی را به پولشویی و زیرپا گذاشتن قوانین بینالمللی متهم خواهد کرد. ما انقلاب نکردیم که ایران دوباره به دوران قاجار برگردد. ما انقلاب نکردیم که مراودات اقتصادیمان با کشورهای جهان کاهش پیدا کند و در مقابل کشورهای حاشیه خلیجفارس که در گذشته در رتبه پایینتری از ما قرار داشتند امروز وضعیت بهتری پیدا کنند. پذیرفتن FATF تنها پذیرفتن یکی از قوانین بینالمللی است. این در حالی است که مشکلات اصلی اقتصاد ایران بیشتر داخلی است و به نوع مدیریت اقتصادی بازمیگردد. در شرایط کنونی مهمترین چالش اقتصاد ایران سیطره سیاست بر اقتصاد است. این وضعیت در مدیریت کلان جامعه نیز وجود دارد و تنها مختص دولت نیست. به همین دلیل نیز مشکلات کشور به صورت علمی وکارشناسی بررسی نمیشود و تنها از منظر سیاست به مشکلات نگریسته میشود. در کشور ما قوانین و مقررات و نهادهای موازی ایجاد شده است که هر کدام به شکلی هزینه اقدامات مثبت را بالا برده است. نکته دیگر اینکه اقتصاد ایران یک «اقتصاد بسته» است که از تعامل کافی با کشورهای دیگر برخوردار نیست. هنگامی که یک اقتصاد حالت بسته داشته باشد هیچ کاری از دست اقتصاددانان برنمیآید. براساس قانون منبع درآمد حکومت باید مالیات باشد. با این وجود ما در طراحی و اصول سیستم مالیاتی کشور دچار اشکال هستیم. در شرایط کنونی ایران یکی از بالاترین میزان فرار مالیاتی را در بین کشورهای جهان در اختیار دارد. به همین دلیل میگویند که ایران بهشت دلالان و رانتخواران است. ارزیابی شما از مواضع و دیدگاههای نمایندگان مجلس و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام چیست؟ نمایندگانی که با اکثریت آرا این طرح را مصوب کردهاند که ایران FATFرا نپذیرد نماینده 20 درصد مردم ایران هستند، نه نماینده همه آنها. میزان مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم که این نمایندگان به واسطه آن وارد مجلس شدهاند به خوبی جایگاه واقعی آنها را در بین مردم نشان میدهد. بنده دوست دارم رئیسجمهور بعدی از میان تندروها باشد که همراه با این افراد است تا عیار واقعی آنها در جامعه جهانی مشخص شود. بدونتردید اگر در شرایط کنونی فردی مانند احمدینژاد به ریاستجمهوری برسد از موضع ضعف در آغوش غرب میافتد. واقعیت این است که برخی از نمایندگان مجلس به دلیل عدمدرک و آگاهی لازم از وضعیت جامعه جهانی با تصویب FATFمخالفت میکنند. این وضعیت تا حدودی درباره برخی اعضای مجمع نیز وجود دارد. به نظر میرسد منبع فکری برخی از این افراد کسانی هستند که به شکلهای مختلف از رانت برخوردار بودهاند. به همین دلیل اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام باید هزینه تصمیمگیری خود را در این زمینه پرداخت کنند. نمیتوان شرایطی را در نظر گرفت که تصمیم را مجمع بگیرد اما هزینه آن را مردم ایران بپردازند. عدمتصویب این طرح در مجمع به معنای تشدید مشکلات اقتصادی و عقبگرد اقتصاد ایران خواهد بود. شرایط به شکلی است که اگر دو کشور ایران و آمریکا نیز تعهدات برجامی خود را انجام بدهد اما ایران FATFرا نپذیرد شرایط برای انتقال پول به ایران فراهم نیست و به همین دلیل کارکرد اقتصادی برجام برای ایران از بین میرود. در نتیجه کسانی که به هر شکل با FATFمخالف هستند و آن را برای افکار عمومی به شکلی تشریح میکنند که به ضرر منافع ملی است جز اینکه فاصله ایران با جامعه جهانی را افزایش بدهند هیچ دستاورد دیگری به دست نخواهند آورد.
آرمان ملی