یک اقتصاددان بابیان اینکه تا اینجای کار بانک مرکزی عملکرد مثبتی داشته است، گفت: بانک مرکزی در سال آینده باید تنها برای تعیین استانداردها و حاشیه نرخها سیاستگذاری کند و بگذارد بازار مسیر خود را برود.
سال ۱۴۰۰ سال مهمی برای اقتصاد ایران است که از همین الان چالشهای اقتصاد داخلی آن در بودجه و اقتصاد خارجی آن در پیشبینیهای طرفین از برجام نمایان شده است. اما در این شرایط بانک مرکزی چه رسالتی را در پیش دارد. یعنی با وجود قرار داشتن کشور در یک جنگ اقتصادی، مهمترین ماموریتها و اولویتهای بانک مرکزی به ویژه در سال ۱۴۰۰ چه باید باشد و در چه محورهایی باید متمرکز شود؟
بهاءالدین حسینی هاشمی، کارشناس اقتصادی سه وظیفه اصلی بانک مرکزی را برشمرد و اظهار کرد: سیاستهای پولی و بانکی، سیاستهای ارزی و کنترل نرخ بهره بانکی جزو اولویتهای بانک مرکزی هستند.
وی ادامه داد: اعمال این اولویتها از سوی بانک مرکزی، باعث تثبیت ارزش پول، یکسانسازی نرخ ارز از سیاستبازی و سوداگری در بازار ارز میشود. حسینی هاشمی یادآور شد: از سوی دیگر، با تعیین نرخ بهره بانکی و مدیریت آن از سوی بانک مرکزی میتوان آرامشی را ایجاد کرد که ایستایی و پایایی سپردههای بانکی را بیشتر کند و از سیال شدن نقدینگی جلوگیری شود تا هر بار نقدینگی نتواند به هر بازاری برود و بازارها را تحت تاثیر قرار دهد و باعث مشکلات بعدی شود.
این کارشناس اقتصادی افزود: کنترل نرخ سود بانکی میتواند به طور چشمگیری تمایل به پسانداز را تثبیت کند و با ایجاد امنیت اقتصادی، ما را به سمت پسانداز و سپرده مدتدار سوق دهد. این اقتصاددان در ادامه درباره عملکرد نظارتی بانکها هم گفت: تا اینجا در این چند سال بانک مرکزی نظارت خوبی داشته است. اما به طور کلی این نهاد باید کمتر در بازارها به طور مستقیم دخالت کند. یعنی تنها برای تعیین استانداردها و حاشیه نرخها سیاستگذاری کند و بگذارد بازار مسیر خود را برود.
حسینی هاشمی اضافه کرد: این امر به این معنا است که بانک مرکزی به عنوان بازیگر مستقیم در بازار حضور نداشته نباشد بلکه با واسطه بر صرافیها نظارت کند. وی تصریح کرد: من فکر میکنم که اگر بانک مرکزی سال آینده به سمت سیاستهای پولی و بانکی و افزایش نظارتها بر آنها برود و از تصدیگری در بازار خودداری کند، نتیجه بسیار مطلوبی حاصل میشود.
رسالت بانک مرکزی برای حفظ ارزش پول ملی
حسینی هاشمی با بیان اینکه یکی از وظایفی که بانک مرکزی برعهده دارد، ثبات قیمتها و بالا بردن ارزش پول ملی است، اظهار کرد: کنترل حجم نقدینگی در شرایط کنونی یکی از راهحلهای اصلی این موضوع است. کنترل حجم نقدینگی یعنی اینکه بانک مرکزی باید مراقبت بسیاری داشته باشد که پایه پولی به خصوص از محل مطالبات بانک مرکزی از دولت و از بانکها افزایش پیدا نکند.
وی ادامه داد: سالها بود که در بانک مرکزی، پایه پولی بدون توجیه اقتصادی افزایش پیدا میکرد و الان به نظرم جای این است که بانک مرکزی نقدینگی مازاد را از طریق انتشار اوراق قرضه و اوراق خزانه جمع آوری کند و حتی اگر میتواند امحا کند.
این اقتصاددان تاکید کرد: چیزی که امروزه مزاحم بانک مرکزی و مزاحم اقتصاد ملی است، افزایش شدید حجم نقدینگی است که نسبت به حجم تولید ناخالص ملی ما باعث رشد ناموزون قیمتها شده است.
وی افزود: کنترل این شرایط نیازمند توزیع صحیح اعتبارات، تسهیلات و وام است که به سمت واحدهای کوچک و متوسط برود و بتواند طرف عرضه را افزایش دهد. یعنی باید بر اعطای تسهیلات بانکها نظارت و کنترل دقیق صورت بگیرد.
حسینی هاشمی کنترل نرخ بهره بانکی و کنترل نرخ ارز را دو روی سکه اقتصاد رقابتی دانست و اذعان کرد: در این صورت است که با حذف اقتصاد رانتی، سیاستهای بانک مرکزی قطعا موفق خواهد بود.
آیا یارانهها به تورم دامن میزند؟
این اقتصاددان در بخش دیگر سخنان خود اظهار کرد: یارانهها اگر به تولیدکننده داده شود، تورمی ایجاد نمیشود اما اگر آن را به مصرفکننده بدهند باعث تورم خواهد شد. وی افزود: به نظر میرسد ابتدا باید قیمتها واقعی شوند و سپس معافیتها و یارانههایی به تولیدکنندگان بدهند. معافیت مالیاتی، معافیت سود بانکی و یا تخفیف و بخشودگیها همگی میتواند به تولیدکننده اختصاص داده شود و او را ترغیب کند.
حسینی هاشمی تصریح کرد: اما وقتی یارانهها به صورت مستقیم به مصرفکننده داده میشود، مصرفکننده هر کالایی را حتی وارداتی و یا چینی باشد، خریداری میکند اما اگر به تولیدکننده داده شود، قطعا به توسعه و تقویت بنیه آن تولیدکننده ایرانی کمک شده است.
تغییرات بینالمللی و تاثیر آن بر اقتصاد ما
حسینی هاشمی در پاسخ به این سوال که آیا تغییر ریاست جمهوری آمریکا بر سیاستهای بانک مرکزی هم تاثیر می گذارد؟ پاسخ آن را مثبت دانست و اظهار کرد: بله. حتما. عمده تاثیرات بر تجارت بینالملل ما خواهد بود و اگر واقعا به شرایط قبل از اوباما برسیم منابع بلوکه شده آزاد شده و به کمک اقتصاد ما میآید و با درآمدهای نفتی و غیر نفتی قدرت افزایش تولید و افزایش واردات ارزی ما افزایش مییابد.
حسینی هاشمی نقش معاهدات منطقهای و پیمانهای پولی چندجانبه را در این مسیر مهم دانست و یادآور شد: مثلا بین ایران، عراق، ترکیه و روسیه این پیمانها وجود دارد که به تجارت کمک میکند و روابط اقتصادی ما را با همسایگان تسهیل کرده است.
این اقتصاددان بار دیگر بر اهمیت رفع تحریمها تاکید کرد و گفت: اگر تحریم بانکی ما برداشته شود، میتوانیم از اعتبارات بینالمللی استفاده کنیم که تاثیر بسیار زیادی روی عرضه پول خواهد داشت و کفه عرضه پول و به ویپه ارز را سنگین میکند که همین امر باعث پایین آمدن نرخ ارز و کنترل پایه پولی میشود.
وی بازنگری در سیاستهای اقتصادی، اصلاح ساختار و رفع تحریمها را عامل موثری برای برونرفت از وضعیت کنونی دانست و گفت: قطعاً رفع تحریمها تاثیر خوبی بر اقتصاد ایران دارد و هزینه مالی محصولات تولیدی را کاهش میدهد.
حسینی هاشمی در پایان اظهار کرد: در حال حاضر، بانک مرکزی سیاستهای خاص و اضطراری دارد وگرنه اگر به حالت عادی برگردیم. میتوانیم شرایطی را تصور کنیم که هم بانکهای دنیا به ما کمک میکنند و هم بانک مرکزی خیلی درگیر تخصیص ارز و انتقال ارز نخواهد بود و میتواند سیاستهای خود را پیش ببرد.
ایبِنا