یک اقتصاددان با اشاره به اهمیت جذب سرمایه ازبازار ارز به سمت مشارکت اقتصادی گفت: در اقتصادهای موفق اوراق صکوک منجر به جذب نقدینگی میشوند که این مهم باید در اقتصاد ایران بازنگری شود.
این روزها نوسانات در قیمت ارز به ویژه دلار و یورو بار دیگر نشان داد که بازار ارز، بازار مطمئنی برای سرمایهگذاری نیست. معمولا هم در یک نظام اقتصادی نرمال، سرمایههای مردم از طریق نظام بانکی و بورس به سمت تولید هدایت میشود و سود حاصل از این مشارکت نسبت به میزان سرمایهای که شهروندان در یک پروژه اقتصادی شریک شدهاند تقسیم میشود. از همین رو، اوراق مشارکت در پروژههای اقتصادی و عمرانی است که هم به رونق تولید و توسعه جامعه میانجامد و هم نقدینگی جامعه را کانالیزه و مدیریت میکند که ثمره آن افزایش اشتغال و تولید کالاهای متناسب با نقدینگی جامعه است که به کاهش تورم میانجامد. اما چرا ابزار اوراق مشارکت در ایران چنانچه بایسته است پاسخگوی چالشهای پولی و مالی اقتصاد کشور نیست و با فرار سرمایهها به سمت سایر بازارها از جمله ارز و سکه به مشکلات نقدینگی برای جامعه دامن میزند. کارشناسان اقتصادی یکی از دلایل این امر را جایگزینی نظام سوداگری با نظام اقتصادی میدانند.
فتح الله تاری، اقتصاددان و استاد دانشگاه در اینباره گفت: مهمترین مشکل اقتصاد ما این است که نظام دلالی در همه ابعاد اقتصادی رشد شدیدی داشته است و در نتیجه آن، نظام تولید انگیزه کافی ندارد و از همین رو، سرمایهها به سمت نظام سوداگری و دلالی سوق پیدا میکند.
وی افزود: در این نظام دلالان به هر شکلی که بتوانند سود میبرند و یکی از بازارهایی که برای سوداگری طرفداران زیادی دارد، همین بازار داراییهای سرمایهای است که میتواند این منفعت را ایجاد کند و ارز یکی از نمونههای شاخص آن است.
تاری با اشاره به ناکام بودن بانکها در جذب سپردههای مردم خاطرنشان کرد: مشکل دوم آن است که نظام بانکی هم سالهاست سودی که به عنوان سود بانکی برای سپردهها در نظر میگیرد تنها از حیث اسمی مثبت است و در حقیقت منفی و آسیبزا است.
این تحلیلگر اقتصادی اضافه کرد: در چنین شرایطی اشخاص برای حفظ ارزش داراییهای خود (حتی اگر دلال هم نباشند) رو به داراییهایی میآورند که بتوانند حداقل ارزش پول خود را حفظ کنند، یعنی الان وقتی مردم میبینند سود بانکی ارزش پول را هم حفظ نمیکند، پی میبرند که در عمل با «سود منفی» مواجه هستند.
وی ادامه داد: به همین خاطر، بعضیها دوباره رو میآورند به بازار دارایهایی مثل طلا و ارز که اینها اکنون با قیمتهای بینالمللی سنجیده میشوند. طلا با دلار سنجیده میشود و ارز هم که عمدتاً دلار پایه مقایسه آن است؛ بنابراین در این بازارها تحت تاثیر مسائل بینالمللی نوسانات اقتصادی به وجود میآید.
تاری تصریح کرد: مشکل این است که ما نیامدهایم مشارکت واقعی سرمایهگذاران را در سود فعالیتهای اقتصادی فعال کنیم . بخشهایی مثل مسکن که سود بالایی دارند میتوانند سرمایههای سرگردان خرد و کلان را جذب کنند. اما ما در نظام پولی و مالی خود نتوانستیم سیاست جذب سرمایههای سرگردان را تحقق بخشیم.
نمونه موفق جذب سرمایههای سرگردان
تاری در ادامه با ذکر مثالی انتشار اوراق مشارکت در بسیاری از کشورها را منجر به کنترل نقدینگی و رشد و توسعه آن کشورها دانست و اظهار کرد: نمونهاش همین کشورهای حاشیه خلیج فارس، اوراق صکوکی که منتشر میکنند با سود ثابت نیست بلکه مشارکت واقعی در سود آن سرمایهگذاریها است که جذابیت ایجاد میکند. مثل پروژههای جزایر نخل امارات و یا اطراف مسجدالحرام که همگی با اوراق صکوک ساخته شده است. به طوری که جذب سرمایه هم میکنند چون سود حقیقی مثبت به سپردهگذار ارائه شده و نقش آن در توسعه هم مشهود است.
این اقتصاددان یادآور شد: در کشور ما صکوکی که منتشر میشود همان سود بانکی است که به خاطر نرخ تورم، به صورت حقیقی منشاء منفی دارد و بانکها سود ثابت را مبنا قرار میدهند و بر پرداخت این سود منفی اصرار میورزند. بنابراین اینجا انگیزه استفاده از اوراق مشارکت وجود ندارد به طوری که گاهی بانک مرکزی مجبور میشود به بانکها تحمیل کند که حداقل ۲۰ درصد از این اوراق را باید داشته باشید تا اوراق دولت به فروش برسد.
وی راهکار مدیریت بازار پولی ایران و کاهش تاثیر نوسانات بازار ارز را، بازنگری در سیاستهای نظام بانکی در توزیع اوراق مشارکت دانست و گفت: پس در بخشهای مختلف اقتصادی اگر ما بتوانیم مشارکت حقیقی را فعال کنیم، مثلاً بگوییم این اوراق مشارکت برای ایجاد فلان پتروشیمی است و این را آخر سر به سهام تبدیل کنیم که من نوعی مالک و سهیم باشم و اگر کسی بخواهد آن را بخرد من این دارایی را با قیمت بالاتری بفروشم که متناسب با تورم باشد و فقط به سود اسمی کفایت نشود، در جذب سرمایههای مردم و خروج نقدینگی از سایر بازارها به سمت مشارکت در پروژهها تاثیرگذار خواهد بود.
تاری در پایان گفت: اما الان اوراق مشارکتی که دولت به فروش میرساند یک سود اسمی دارد و با یک شرایط سخت هم ارائه میشود که متاسفانه هیچ کدام از اینها انگیزههای لازم برای جذب سرمایه را ایجاد نمیکنند.
گفتنی است ابزارهای مالی اسلامی (صُکوک)، اوراق بهادار با ارزش مالی یکسان و قابل معامله در بازارهای مالی هستند که بر پایه یکی از قراردادهای مورد تأیید اسلام طراحی شدهاند و دارندگان اوراق به صورت مشاع مالک یک یا مجموعهای از داراییها و منافع حاصل از آنها هستند.
ایبِنا