در دو-سه ماه گذشته بخش مهمی از نوشتههایم در توییتر و کانال را به تبیین مفهوم «جمع صفر» (Zero Sum) در بازارهای مالی و مخاطرات توجه نکردن به مفهوم و پیامدهای این جمع صفرها اختصاص دادم و از این کار راضی هستم. هر چند در ابتدا مقاومتهای زیادی - خصوصا از سمت کسانی که منتفع این جمع صفرها هستند - صورت میگرفت ولی به نظرم فضا در حال تغییر است. در اینجا چهار نوع مختلف از جمع صفر را خلاصه میکنم تا مفهوم بحث روشنتر شود.
این چهار نوع جمع صفر از بدیهی - ملموس و عینی برای همه - به غیربدیهی - نیازمند مدل و تفکر انتزاعی در سطح کلان - مرتب شدهاند. موضوع هم هر چه پایینتر میرویم بحثبرانگیزتر و در عین حال به لحاظ اقتصاد کلان و سیاستگذاری مهمتر میشود.
۱) جمع صفر مکانیکی در بازارهایی مثل فارکس یا شرطبندی ورزشی: اینها مصداقهای مشهور و کلاسیک جمع صفر هستند، بازارهایی با بازده کل صفر و صرفا دست به دست شونده. ما خیلی به این نوع اشاره نکردیم چون هم ماهیتش بدیهی است و هم قشر بزرگی را درگیر نمیکند. اثرات کلان خیلی بزرگی هم ندارد.
۲) جمع صفر بین بازیگران «فعلی» بازار مالی: بازارهایی با بازده کل انتظاری مثبت و جمع بازده اضافه صفر (به عبارت دیگر مجموع آلفای ناشی از به اصطلاح نوسانگیری و استراتژیهای ترید و امثال آن در بازار ثانویه صفر است). یک سرمایهگذار منفعل میتواند به اندازه بازده متوسط بازار سود بگیرد ولی جمع بازدههای مازاد بر آن روی کل سرمایهگذاران صفر است. این جمع صفر برای اقتصاددانها تقریبا بدیهی است ولی برای برخی فعالان بازار مالی عجیب به نظر میرسید (اگر به مفهوم «بازده اضافه» توجه نکنیم.) این جمع صفر هم اثرات کلان خیلی مهم ندارد ولی نگرانی اصلی در آن بیشتر از جنس «انرژی تلفشده» (Wasteful Effort) و رقابت تسلیحاتی (Arm Race) است که باعث میشود منابع انسانی و فیزیکی جامعه صرف جلو رفتن در رقابتی شود که نهایتا جمعش صفر است.
۳) جمع صفر بین بازیگران «فعلی» و «آینده» بازار مالی: سود بالای رشد قیمت برای سرمایهگذاران اولیه و انتقال ریسک افت قیمت به خریداران درآمده به بازار
ما خیلی روی این محور صحبت نکردیم چون به بحث حباب و افت قیمت مربوط است و ما هم از ورود به مبحث حباب و پیشبینی آن پرهیز میکنیم ولی ماهیت این جامعه - در صورت حبابی بودن و ترکیدن آن - میتواند اثرات ناپایدارکننده بزرگی در اقتصاد کلان داشته باشد.
۴) جمع صفر بین سرمایهگذاران «داخل» بازار مالی و افراد «بیرون از آن». به عبارت دیگر «سود جمعی اسمی برای همه سرمایهگذاران» به قیمت اخذ «مالیات تورمی از همه جامعه» خصوصا با مداخلههای نادرست و نابهجای دولت و سعی بر رشد اسمی شاخص بازار سهام.
این زاویه از مساله احتمالا بحثبرانگیزترین نوع جمع صفر - حتی بین اقتصاددانان - و بیشترین موضوع نگرانی است. دغدغه اصلی در این محور دو مشکل «بازتوزیع» و «تخریب رشد مولد» است. بازار سهام با تولید سودهای خیلی فراتر از کلیت اقتصاد (به قیمت فقیر کردن یک قشر دیگر) نه تنها رفتار بلندمدت جامعه در قبال خلق واقعی ثروت را دچار خدشه میکند بلکه با تشدید فقر و ایجاد ناپایداری در بازارهای دیگر (مثل مسکن) میتواند اثرات اجتماعی بسیار عمیقی داشته باشد. به این دلیل برخی حتی معتقدند که باید از عبارت «جمع منفی» برای توصیف این وضعیت استفاده کنیم.
از این به بعد بیشتر بحث را روی دو محور آخر متمرکز میکنیم چون اثرات کلان جدی دارند. خوشحال هم هستم که جمع بزرگی از اقتصاددانان و حتی متخصصان مالی بسیج شدهاند که در مورد پیامدهای کلان رشد شدید شاخص بازار سهام و دقت به «عدم خلق مازاد جدید» در بازار ثانویه به جامعه هشدار بدهند.
https://t.me/hamedghoddusi