یک تحلیلگر اقتصادی گفت: سیستم یارانهپردازی از محتوا تهی شده است؛ هم مبلغ آن پایین است و هم افراد به درستی شناسایی نشدهاند. فایده کارتهای اعتباری، کالابرگها یا کوپنها در این است که نقدینگی را افزایش نمیدهد اما باعث میشوند که اقتصاد کشور زنده شود.
دولتها در دورههای تورم بیش از ۳۰ درصدی نباید مردم را به حال خودشان رها کنند. مردم کم کم توان خرید کالاها را از دست میدهند و بحران کاهش قدرت خرید جامعه، بیماری اقتصادی را تشدید خواهد کرد. در این دورهها سیاستهای رفاهی و حمایتی دولتها باید تبیین و اجرا شوند. از آنجا که یکی از علل عدم افزایش دستمزدها بالا رفتن نقدینگی در کشور بوده است، راهکارهایی مثل کالا برگها و کوپن که در دوره اقتصاد جنگی راهگشا بود، مطرح میشود.
ابراهیم رزاقی، کارشناس اقتصادی، با اشاره به لزوم برنامهریزی دولتی در زمینه توزیع کالای ارزان قیمت در جامعه اظهار داشت: متاسفانه حتی با وجود پیشبینی کسری بودجه و افزایش بدهی دولت به بانک مرکزی، دولت تصور میکند که چیزی به نام مالیات نباید وجود داشته باشد. اخیراً نیز صحبت از منتفی بودن مالیات بر عایدی سرمایه شده است. درحالی که در خیلی از کشورها مشکلات بودجهای از طریق مالیات مرتفع میشود.
وی افزود: در خیلی از موارد، اعطای تسهیلات بانکی واقعاً منجر به اشتغال نمیشود. این است که تنها دولت به دنبال راهکارهایی است که پول را از دست مردم در بیاورد و مشکلات خود را به صورت مقطعی حل کند. این راهکارها اغلب کوتاه مدت هستند.
وی تصریح کرد: این مسئله موجب تورمهای بالای ۳۰ درصد در اقتصاد ایران شده است. وقتی تورم بالا میرود، بخش اعظم جامعه قادر نخواهند بود که زندگی خود را تامین کنند. جمعیت این افراد شامل ۲۴ میلیون شاغل و اعضای خانواده این شاغلان است که جمعیت بزرگی از کشور را شامل میشود.
رزاقی خاطرنشان کرد: در دورههای با تورم بالا تولیدکنندگان در تامین مواد اولیه دچار مشکل میشوند و این تاثیر را بلافاصله در قیمتها لحاظ میکنند. در این زمان دولت واردات را افزایش میدهد و این آغاز از هم پاشیدن پایههای اقتصاد مولد یک کشور نیز میتواند باشد. در شرایط فعلی دولت دلار دولتی با قیمت ارزانتر برای تامین کالاهای اساسی در نظر گرفته است. اما لزوماً این هدف تامین نشده است و بخشی از واردات تجملی شده است. در این بین نقش واسطهها اهمیت پیدا کرده است. آنها با دلار ارزان قیمتی که میگیرند، ۳۰۰ تا ۴۰۰ درصد سود میکنند.
او ادامه داد: سود واردات به نسبت تولید بیشتر شده است و خیلیها هم به دنبال حداکثر سود هستند. در ابتدای انقلاب تعاونیها در اقتصاد ایران قدرت بیشتری داشتند اما در سالها بعدی بسیار کمرنگ شدند و اثرگذاری قبل را ندارند. در شرایطی که اقتصاد تحریمی داریم به جای افزایش واردات که به هر حال آسیب زیادی بر اقتصاد دارد، باید به سمت گسترش تعاونیها میرفتیم. بخشی از این تعاونیها میتوانست در تامین کالا ارزان قیمت برای جامعه موثر باشد و نقش واسطهها را در گرانی کالاها کمرنگتر کند. در عین حال تعاونیهای تولیدی در کنار تعاونیهای توزیعی و مصرف میتوانستند حتی در شرایط سخت نیز میتوانستند به اقتصاد کشور کمک کنند. اما متاسفانه به تولید اهمیت چندانی داده نمیشود.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: از طرفی چون سود واردات زیاد است، دیگر توجهی نمیشود که بالاخره کالای وارد شده با خود تورم جهانی را نیز میآورد. در نتیجه از طریق تورم فقر زیادی به مردم منتقل میشود. این مسیر عاقبت خوبی ندارد.
وی با اشاره به نقش کوپن در زمان جنگ گفت: در دوران جنگ تلاش دولت برای کنترل قیمتها صرفا از طریق کالا برگ نبوده است. بلکه تعاونیها نیز در کنار این سیاست، فعال بودهاند. در صنعت کشاورزی و فعالیتهای خدماتی این تعاونیها گستردهتر هم بودند. یکی از مزیتهای تعاونیها این است که به دنبال حداکثر سود نیستند و بر اساس سود همه اعضا بنا شده بود. تعاونیها کمتر خام فروشی میکنند.
وی تصریح کرد: الان سیستم یارانهپردازی از محتوا تهی شده است. هم مبلغ آن پایین است و هم افراد به درستی شناسایی نشدهاند. فایده کارتهای اعتباری، کالابرگها یا کوپنها این است که نقدینگی را افزایش نمیدهند اما باعث میشوند که اقتصاد کشور زنده شود. تولیدکننده کالا را برای مردم تولید میکند. اما مردم پول ندارند، آن را بخرند. دولت جنگ خودش مسئولیت توزیع کالا را به عهده میگرفت و سودی هم برنمیداشت. دولت باید دغدغه رفاهیات جامعه را داشته باشد، همچنین کمیته امداد باید سعی کند تا شرایطی را فراهم کند که اقشار آسیبپذیر خودشان تولیدکننده شوند.
منبع: ایلنا