هر آنچه در نهادی اجرایی یا در نهادی سیاستگذار اتفاق بیفتد، اگر پیوند خود را با جامعه و بهخصوص جامعه متخصصان و دانشگاهی برقرار نکند، شاید با عوض شدن نمایندگان در نهادهای سیاستگذار، آن سیاستها دیگر قابل تداوم نباشند.
بنده لازم میدانم از ضرورت شفافیت صحبت کنم، از آنجا که بیاعتمادی را مساله بنیادی در جامعه میدانم، بسیاری از مسائل را بهصورت فزاینده مسالهمند میکند و شفافیت را اصلیترین پاسخ به این بیاعتمادی میدانم، به این دلیل علاوه بر اینکه جامعه ما با تورم، فقر و بیکاری مواجه است؛ ولی اولویتدارترین تلاشها در جهت شفافیت است. وقتی از شفافیت سخن به میان میآید، باید دقت داشته باشیم دقیقا از چه چیزی صحبت به میان میآید؛ یعنی این مساله یک تمایزاتی نسبت به افشاگری دارد که هردو به جای خود مورد نیاز است و پیامدهای مطلوبی دارد، اما در هر حال یکی نیستند. نکته دوم اینکه شفافیت به یک موضوع نظارت همگانی را فعال میکند. نظارت همگانی همواره از نظارت متمرکز موثرتر است؛ بهخصوص در شرایطی که برخی از نهادهای نظارتی خود گرفتار زنجیره فساد شدهاند، شاید تنها راه فعال کردن نظارت همگانی باشد و در نهایت اینکه مهمترین مساله این است که شکافی بین نهادهای دانشگاه و نهادهای سیاستگذاری و اجرا وجود دارد.
حال اگر مساله اصلی خیلی از این نهادها مبارزه با فساد باشد، اگر بخواهیم متخصصان به کمک ما بیایند ومشاورههای موثر دهند، راهی وجود ندارد، مگر اینکه قبل از آن به آنها داده معتبر داده شود. در واقع دانش در دانشگاه وجود دارد؛ اما دادهای نیست که بتوان از آن دانش استفاده کرد. در حقیقت وقتی بنده طرح شهرداری تمام شیشهای را در زمان انتخابات ۹۶ مطرح کردم، بیشتر از این باب بود که خود در دانشگاه تربیت مدرس بهعنوان دانشجوی جامعهشناسی و بعد بهعنوان پژوهشگر جامعهشناسی همیشه با این مشکل مواجه بودهام که پژوهشگران به داده معتبر دسترسی ندارند. یکی از انگیزههای بنده این بوده است که با قرار گرفتن در جایگاه عضویت در شورای شهر، دادههایی را که در این سازمانها به خصوص شهرداری تهران قرار داده میشود و در دسترس قرار گرفتن آنها باعث بسیاری از سیاستگذاریهای موثر میشود، در اختیار دانشپژوهان قرار گیرد.
در اوایل، شهرداری تمام شیشهای چهار محور داشت یکی اینکه مردم به قراردادهای بیش از یک میلیون شهرداری تهران دسترسی داشته باشند. دوم اینکه به تمام اطلاعات جوازها، ساختوسازها، تغییر کاربری و پایان کارها دسترسی داشته باشند. سوم کمکهای نقدی و غیرنقدی که شهرداری به کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی انجام میدهد، شفاف شود و در نهایت اینکه خود رای تکتک اعضای شورای شهر بهعنوان یک نهاد سیاستگذار در مصوبات مختلف شفاف باشد. خوشبختانه آنچه در دوسال گذشته در شورای شهر اتفاق افتاد، شاید بهدلیل همان یکدستی که در این مجموعه وجود داشت بحث شفافیت در این چهار محور آغاز شد. بهصورت گذرا سعی میکنم اتفاقاتی را که در این راه افتاده است، برای دوستان بازگو کنم.
اول اینکه حداقل دو حوزه از این چهار محور یعنی حوزه قرار دادها و حوزه شهرسازی که خیلی مستعد فساد بودهاند (افکارعمومی حساس بودهاند و به یک معنا نتایج برای افکار عمومی ملموس بوده است) اطلاعات تا حد خوبی در دسترس بوده و استانداردهای جهانی برای انتشار این اطلاعات وجود داشته است. بنده در مورد الزامات تحقق شفافیت باید به این نکته اشاره کنم که کافی نیست که فقط وبسایتی را راهاندازی کنیم که بهروزرسانی در آن انجام نشود و اطلاعاتی هم به آن افزوده نشود. در این مورد باید الزاماتی رعایت شود: اول اینکه فرآیندی که قرار است نتیجه آن شفاف شود، اگر خود آن فرآیند الکترونیک نباشد، شفافیت بحث شعاری به خود میگیرد. اگر میخواهیم شفافیت صورت بگیرد، حتما باید فرآیندها الکترونیکیشده باشند و حتما دادهها با فرمت استاندارد باید بر خط بارگذاری شود.
شاید بتوان گفت شهرداری تهران بهدلیل سازمان بزرگی که شکل داده است و به اندازه چند وزارتخانه است، ناگزیر بود بخشی از فرآیندهای خود را الکترونیک کند که در این بستر هم راحتتر میشود حرکت کرد. البته این موضوع در مورد همه حوزهها صادق نیست، برخی از حوزهها مانند حوزه قراردادها تاحدی الکترونیک شده بوده و در برخی از این حوزهها هم انجام نشده بوده و شاید دلیل آنکه ما تا حدی آهسته و پیوسته باید پیش برویم، این الزامات باید کاملا رعایت شود.
بنده لازم میدانم حوزههای شفافیت را مرور کنم و شاید این موضوع هدف اصلی باشد، همانطور که میدانید، هشت حوزه در شهرداری تهران شفافسازی شده است. اولین حوزه،حوزه معاملات است که در این راستا اطلاعات قرار دادهای شهرداری تهران به تفکیک هزینههای مشارکتی و سرمایهگذاری روی سایت قرار دارد. البته این همه آنچه باید باشد نیست، هنوز اطلاعات قراردادهای ملکی شهرداری تهران در دست کار است؛ به این دلیل که حوزه املاک حوزهای است که اطلاعات آن الکترونیکی نیست و در دفاتر شهرداری تهران است که این الکترونیکی کردن زمان زیادی را میبرد؛ اما خوشبختانه قراردادهای هزینهای با اطلاعات کامل منتشر شد. بخش عمدهای از مشکلاتی که در شهرداری تهران و دولت هم با آن مواجه هستیم، بحث واحدهای تابع است و خود ستادسازمانهای دولتی مشکل خاصی ندارند. در این واحدها، هم سیستمهای نظارتی روی آنها تمرکز دارند و هم معمولا به سامانهها وصل هستند؛ اما جایی که اصطلاحا حیاط خلوت است و همه کارها درآن رخ میدهد، واحدهای تابعه یا همان سازمانهای وابسته دولت از جمله همان سازمانهای وابسته به شهرداری تهران هستند.
در مورد حوزه شهرسازی که حوزه مهمی است، ما همین شرایط را مرور میکنیم. البته در آنجا سامانه شهرداری تهران که سامانهای قوی است، اطلاعات ۹۰۰ هزار پلاک شهرتهران در آن وجود دارد. بنابراین وقتی قرار بود ما اطلاعات پروانههای صادره را فراخوانی کنیم مشکل زیادی نداشتیم، فقط امنیت شبکه مساله همه بود. راهحلی که برای ورود به سامانه اندیشیدیم این بود که از راهحساب شهروندی به سیستم وارد شویم و یک سقفی دارد که این جریان بهمنظور امنیت کلی شبکه شکل گرفت؛ اعم از هک نکردن سیستم و امثال اینها.
مورد بعد عملکرد مالی است، در حقیقت بودجه و عملکرد بودجه، اگر شفاف منتشر شود بسیار ارزشمند است، ولی متاسفانه مطلبی که منتشر میشود ممکن است خیلی شفاف نباشد. مهمترین و اولین فرمت استاندارد است که ما باید بودجه را در حالت اکسل قرار دهیم؛ چراکه عملکرد مالی همچنان جای شفافیت بیشتر دارد. از جمله اطلاعات پرداخت که روی ردیف بودجهها انجام میشود، اطلاعات ذیقیمتی است، حتی ما در کل کشور هم این مشکل را داریم. همانطور که میدانید نهاد سیاستگذار بودجه را تصویب میکند، اما آنچه عمل میشود فرسنگها با آنچه تصویب شده است، فاصله دارد.
مدیریت تعارض منافع در شهرداری تهران را داریم که ذیل آن یکسری ممنوعیتها و یکسری شفافیتها را داریم. در قسمت شفافیتها اتفاقاتی افتاد، اطلاعات مدیران شهرداری تهران شفاف شد؛ این مساله هم از جنبههای شایستهسالاری مهم بود و هم از جنبههای تعارض منافع؛ زیرا ما قراردادها را شفاف کرده بودیم و تصمیم گرفته شد مدیران هم شفافسازی شوند و در واقع نظارت همگانی فعال شود. قانون منع مداخله در کشور ما ۶۰ سال سابقه دارد اما انجام نمیشود؛ زیرا کسی باید این جریان را کنترل کند که مدیر دولتی خود شرکتی را تاسیس نکرده باشد. در قسمت قبل قراردادها شفاف شد و در اینجا اطلاعات مدیران را بیان کردهایم که خود مردم یا رقبا اطلاعات را کنترل کنند. سفرهای خارجی تعارض منافعش برای ما حائز اهمیت بود؛ زیرا بسیاری از زدوبندهایی که مجری و کارفرما باهم دارند، سفرهایی است که به هم هدیه میدهند. در اینجا سفرها شفافسازی شده است که بر چه اساس این سفر انجام شده و از تعارض منافع جلوگیری شود. مورد بعدی شفافیت شورای شهر بوده است که شورا شاید تنها نهادی باشد که اطلاعات جلسات را درحالحاضربهصورت شفاف، هم در قالب مذاکرات و هم در قالب صورت جلسات، منتشر میکند (البته استاندارد بر خط شدن و سیستماتیک بودن را درحالحاضر ندارد).