مصطفی نصراصفهانی، دکتری اقتصاد مالی
بعد از تلاطمهای اخیر در بازار ارز و طلا دوباره این سوال زیاد مطرح میشود که کدام سرمایهگذاری مناسبتر است؟(البته اگر کرونا ویروس را فعلا فاکتور بگیریم!!)
چیزی که به وضوح میتوان دید این است که تورم انتظاری مردم بالا رفته است. و این انتظار با توجه به تداوم بیانضباطی مالی دولت و سرعت خلق پول اشتباه نیست.
با افزایش تورم، مثل نیم-قرن گذشته، قیمت داراییها افزایش پیدا خواهد کرد و ارز هم متناسب با تورم رشد قیمت را تجربه خواهد کرد. بنابراین هرکس پولش را تبدیل به دارایی کند تا پایان سال آتی ارزش (اسمی) داراییاش افزایش پیدا خواهد کرد.
مسئله این است که کدام دارایی بازدهی بیشتری حاصل خواهد کرد؟
سرمایهگذاری مستقیم (مثلا در استارتآپها)، ارز، مسکن، زمین، طلای آبشده، سکه، سهام شرکتها، اوراق با درآمد ثابت، بانک، بازار ابزارهای مشتقه و... گزینههای متعددی هستند که پیشِ روی سرمایهگذار قرار دارد. سرمایهگذار باید کدام را انتخاب کند؟
اولین پاسخ در دانش مالی این است: سبد دارائی تشکیل بدهید.
اما پاسخ دقیقتر وابسته به میزان ریسکپذیری شما خواهد بود. اکثر ماها افرادی ریسک-گریز هستیم و تمایل داریم به ازای یک بازدهی مشخص، ریسک کمتری داشته باشیم. مشکل اینجاست که ریسکی که ما به دارائیهای مختلف نسبت میدهیم «ریسک ادراکی» ما است. یعنی ممکن است یک دارایی برای من ریسکی به نظر برسد، اما برای کسی که دانش و اطلاعات(و یا رانت) قویتری از من دارد آن دارایی بدون ریسک باشد! پس من سهم آن دارایی را در سبدم کاهش میدهم ولی کسی که از من قویتر است، آن را در سبدش زیاد هم میکند!
بنابراین شهود دومی که دانش مالی به ما میدهد این است: دانش و اطلاعاتتان درباره داراییها را زیاد کنید.
جمعبندی نظری:
1- هر جا که سرمایهگذاری کنید تا سال آینده سود خواهید کرد.(حتی در بانک!)
2- مهم این است که سرمایهگذاری شما بیشترین بازده را در مقایسه با سایر گزینهها داشته باشد.
3- باید سبد دارایی تشکیل داد.
4- باید به طور پیوسته اطلاعات و دانش خود در مورد گزینههای سرمایهگذاری را افزایش دهیم و سبد دارایی را متناسب با اطلاعات و دانش جدید تعدیل کنیم.
برای به کارگیری مبانی نظری فوق باید بعضی پارامترها را تخمین بزنیم. در زیر حدسهایی در مورد بعضی گزینهها ارائه میکنم:
فرض کنیم نرخ ارز از 16هزار تومان به 18هزار تومان افزایش پیدا کند. این یعنی 12.5 درصدبازدهی.
اگر نرخ هر اونس طلا از حدود 1600دلار به 2000دلار افزایش پیدا کند میشود 25درصد.
بنابراین طلای آبشده در ایران به اندازه (1.25)*(1.125)-1 درصد رشد خواهد داشت: یعنی حدود 40درصد.
با توجه به رابطه مستقیم قیمت سکه با طلای آبشده و همچنین حباب مثبتِ آن در دوره رشد قیمت، احتمالا بازدهی سکه کمی بیشتر از 40درصد خواهد بود.
قیمت مسکن احتمالا متناسب با نرخ تورم رشد خواهد داشت. یعنی بازدهی کمتر از 40درصد.
بانک و اوراق با درآمد ثابت بازدهی کمتر از 20درصد خواهند داشت.
در مورد سایر گزینهها نمیتوان حکمی کلی داد. مثلا همچنان در بازار سهام شرکتهایی وجود دارند که امکان بازدهیهای بالای صدرصد را دارند! با اینحال، اگر کسی پرتفویی بسیار متنوع داشته باشد احتمالا میتواند از این لحظه(شاخص حدود500هزار) بیش از 40درصد بازدهی از بازار سهام کسب کند. این یعنی بنده ادعا میکنم شاخص بازار سهام اعدادی بالاتر از 700 هزار را هم به راحتی خواهد دید. همچنین بازار رمز-ارزها(مثل بیتکوین) احتمالا با توجه به تضعیف روزافزون دلار سقوط و نزولهای زیادی را تجربه خواهد کرد که کسب بازدهی از آن وابسته به عملکرد شخصی است.
جمعبندی کاربردی:
بیشترین بازده را بازار سهام خواهد داشت. (بیش از 40درصد)
در رتبه بعدی سکه قرار دارد. (بیش از 40درصد)
در رتبه سومِ بازدهی، طلای آبشده است.(حدود 40درصد)
در رتبه چهارم مسکن قرار دارد. (بین 20 تا 40درصد)
در رتبه پنجم بازار پول (و اوراق با درآمد ثابت) قرار دارد. (حدود20درصد)
و در رتبه آخر، ارز قرار میگیرد. (حدود 12 درصد)
با توجه به رتبهبندی فوق(و متناسب با میزان ریسک-پذیری) باید یک سبد دارایی تشکیل داد و البته در مورد اعداد و ارقام مطرح شده به طور پیوسته هوشیار بود و تغییرات را به طور لحظهای اعمال کرد. توصیه میشود که رمزارزها و بازارهای مشتقه نیز درصدی (هرچندکوچک) از سبد را به خود اختصاص بدهند.
پ.ن: سرمایهگذاری در سرمایه انسانی(کسب مهارت و...) و یا در مواردی که قابل سنجش نیستند(مثل کمکهای خیریه) در این نوشتار نادیده گرفته شدهاند.
منبع: https://t.me/BehavioralEconomicsAndFinance