تقریبا تمام بازارهای ایران به شدت تحت تاثیر رشد بالای نقدینگی و تورم شدید قرار دارند. دولت هم به جای اینکه به ریشه اصلی بپردازد، مدام وارد قیمت گذاریهای تصنعی و تثبیت قیمت میشود. سیاستهایی مانند مالیات بر خانه های خالی که با هدف به اصطلاح عرضه واحدهای خالی و در نتیجه تثبیت یا کاهش قیمت صورت میگیرد. یا تفکیک تقاضا به مصرفی و سوداگرانه! و روشهایی مثل مالیات بر معاملات که مثلا قرار است سوداگری را هدف قرار دهد! در کوتاه مدت شاید مؤثر باشد، در بلندمدت جهش های بسیار سنگین تری در قیمت ایجاد میکند. واقعیت این است که در بخش مسکن حداقل میدانیم تقاضای بالقوه بسیار بالایی نهفته است و کمبود داریم. حالا رکود شدید هم باعث شده که ساخت و ساز زیادی هم اتفاق نیفتد. تنها کافی است یک شوکی رخ دهد و بخشی از تقاضاهای بالقوه به تقاضای بالفعل تبدیل شود. در کمبود عرضه به دلیل ساخت و ساز بسیار پایین، جهش قیمتی بسیار بالایی را تجربه خواهیم کرد. توجه بفرمایید وقتی قیمت مسکن به ۳ میلیون رسید، گفته میشد دیگه امکان نداره قیمت بالاتر از این برود.
در چنین شرایطی تقاضای به اصطلاح سوداگری اصلا بد نیست بلکه اتفاقا در چنین شرایط رکودی بسیار هم خوب است. این تقاضا مدیریت عرضه میکند. زمانی که تقاضای مصرفی به دلیل افت توان خرید به شدت کاهش یافته، تقاضای سوداگری میتواند مانع از افت شدید تولید شود. افتی که در آینده با شکل گیری مجدد تقاضای مصرفی، میتواند به جهش شدید قیمت منتهی شود. در واقع تقاضای سفته بازی، جهش شدید قیمت را در طول زمان به رشد تدریجی قیمت تبدیل میکند. این هم برای عرضه بسیار خوب است و هم برای تقاضا. صد البته موضوع حل ریشه ای تورم و موضوع نقدینگی باید مورد توجه قرار گیرد.
در واقع، آنچه ما به عنوان دلالی یا سوداگری بد میدانیم، همان supply chain management
است که عبارت خوشگلتری است!
منبع: https://t.me/maolad