اخیرا سیاست گذاریهایی را شاهد هستیم که مدتی طول میکشد تا از شوک خبر خارج شده و بتوانم چیزی در موردش بنویسم. یکی از این موارد، مالیات بر خانه ها و خودروهای لوکس است!
از فلسفه مالیات در علم اقتصاد و اثرات و تبعات آن که بگذریم، میخواهم در چارچوب تحلیلی موافقان این اقدام برای بسط عدالت توضیح دهم:
۳ راه برای داشتن ثروت میتوان در نظر گرفت:
۱- از طریق ارث
۲- از طریق تلاش و کسب درآمد حلال و سرمایه گذاری!
۳- از طریق رانت.
در مورد ارث، طبق قانون مالیات بر ارث، زمانی که ارثی به کسی میرسد، مالیات بر ارث با درصدهای قابل توجهی اخذ میشود. از آنجا که حتی در مورد خمس و زکات هم تعلق دوباره ای وجود ندارد، یعنی بر مالی که یکبار خمس آن داده شده، دیگر خمسی تعلق نمیگیرد، قاعدتا اخذ مالیات مجدد غیر شرعی و در ضمن غیر اخلاقی و از عدالت خارج است. طرف باغی در شمیرانات از اجدادش به ارث برده. ارزش باغ الان چند ده میلیارد است. حق ساخت و ساز ندارد چون باید باغ را حفظ کند، کسی هم نمیخرد! حال باید مالیات هم بدهد!
۲- در مورد کسب ثروت از طریق درآمد نیز، از آنجا که هر فرد مالیات بر درآمد خود را در زمان کسب درآمد باید پرداخت کند، باز اخذ مالیات بر آن، مالیات مضاعف محسوب میشود و از عدالت خارج است.
۳- در مورد کسب ثروت از طریق رانت، سوال این است که آیا باید راه ایجاد رانت را مسدود کرد یا اجازه داد هزاران میلیارد رانت در سال جابه جا شود و سپس اندکی مالیات بر آن وضع کرد؟! ظرفی را مقابل شیر آب گذاشته اید و پر شده است، شیر آب را می بندید یا ظرف را سوراخ میکنید؟!
عایدی حاصل از این نوع مالیات، دولت را ذینفع کسب رانت میکند و زمینه بسط بیشتر رانت را فراهم میسازد.
شاید بتوان این نوع مالیات را برای جلوگیری از کنز پول در کالاهای لوکس و تحرک دادن به آن برای سرمایه گذاری و تولید توجیه کرد، اما در شرایطی که ریسک تولید و سرمایه گذاری بسیار بالاست و با تورمهای بالا روز به روز ارزش سرمایه کم میشود، راهی بهتر از کنز پول در کالاهای لوکس بادوام هست؟ کدام را باید اصلاح کرد؟
کسب درآمد به هر طریقی برای رفع کسر بودجه، تبعات جبران ناپذیری دارد.
منبع: https://t.me/maolad