هیچ حسی به اندازه دوست داشتن فرزند خوشایند نیست. بسیارند کسانی که دنیایی را به لبخند فرزند عوض نمیکنند؛ اما پدرهای زیادی هم در طول تاریخ فرزندانشان را خواسته یا ناخواسته قربانی کرده و تراژدیهای تکان دهندهای خلق کردهاند.
پدرم گاهی به نقل از تورات داستان فرزندکشی فردی به نام «یفتاح» را روایت میکردند. یفتاح جنگجویی بود که نذر کرد اگر درجنگ پیروز شود ، اولین شخصی که به استقبالش برود را قربانی کند. او برنده جنگ شد و زمانی که به خانه برگشت، نخستین کسی را که به استقبالش رفت قربانی کرد. قربانی کسی نبود جز دخترش.
ابراهیم(ع) نیز در امتحانی الهی،پسرش اسماعیل را مهیای قربانی شدن کرد اما به اذن خداوند دست نگه داشت.
در شاهنامه حکیم فردوسی نیز روایتهای فراوانی از فرزندکشی نقل شده است. داستان زال، یکی از روایتهای شاهنامه از قتل فرزند به دست پدر است. سام نریمان که از سپید مویی پسر میترسد دستور قتلش را میدهد. در پردهای دیگر، کاووس که پسرش سیاوش را رقیب عشقی خود میبیند،تاب نمیآورد و او را به قتل میرساند. در داستان رستم و سهراب، این تراژدی به اوج میرسد و حتی در داستان رستم و اسفندیار نیز به نوعی شاهد فرزندکشی هستیم.
ممکن است همه اینها افسانه باشد، اما فرزند کشیهای پدران امروز افسانه نیست،یک واقعیت وحشتناک است.
پدران و مادران امروز چگونه فرزندانشان را میکشند؟
قربانی کردن فقط قتل نیست و سراسر تاریخ پر است از روایتهای تکان دهنده پدران و مادرانی که فرزندان خود را نکشتند اما آنها را به قربانگاه کشاندند. گرفتار کردن فرزندان در تله فقر،ایستادگی در برابر توسعه، اتلاف منابع بین نسلی،تصمیمهای اشتباه در سیاست و اقتصاد و محدود کردن آزادیها و حق انتخاب فرزندان هم دست کمی از قتل آنها ندارد.
بارها نوشتهام؛ ما نسلی هستیم که حق فرزندان خود را می خوریم تا رفاه بیشتری داشته باشیم. جنگلهای قدیمی را بیابان میکنیم، چاههای هزار ساله را میخشکانیم و کوههای عظیم را میتراشیم تا رفاه بیشتری ایجاد کنیم. نسلی هستیم که فرزندان آینده این سرزمین را به دنیا نیامده بدهکار کردهایم.
نیاکان ما سخت کار کردند و ثروت آفریدند و برای ما اندک رفاهی ایجاد کردند اما ما داریم برعکس آنها عمل میکنیم و سهم نسلهای آینده را تاراج میکنیم .آنچه صرف بالا بردن رفاه ما میشود، تنها سهم این نسل نیست و ما در حقیقت داریم دست در جیب فرزندان خود میکنیم.
قدیمتر ها پدران معتقد بودند لقمه حرام نباید به سفره راه پیدا کند، آیا نانی که ما به خانه میبریم حلال است؟ قدیمها پدران و مادران اگر خرده نانی روی زمین میدیدند،میبوسیدند و کناری میگذاشتند امروز اما پدران و مادران فکر میکنند زمین دیگری در صندوق عقب ماشين زندگي دارند. پدران قدیم مراقب بودند آجر به آجری که روی هم میگذارند پاک و عاری از شبهه باشد،این آسمان خراشهایی که پدران امروز به آسمان میفرستند، پاک و بی شبهه است؟
اکثریتمان پدران و مادرانی هستیم که نان بازو در سفرههای خود نمیگذاریم.
اگر سیاستمدار هستیم، به خاطر این حجم فساد و ناکارآمدی ، به نسلهای آینده بدهکاریم. اگر ادعا میکنیم کارآفرین هستیم، به خاطر شراکت در فساد و ناکارآمدی به فرزندان خود مدیونیم. اگر سیاستگذار هستیم،به خاطر این حجم از اتلاف منابع و بی توجهی به صدها سیاهچاله در اقتصاد، به نسل هاي آینده مقروضیم.
آیندگان درباره نسل کشیهای ما چه خواهند گفت؟
منبع: https://t.me/mohsenjalalpour