شرکت خودروسازی کیاموتورز ، نیز، به علت تحریمها ناچار از قطع همکاری با سایپا شد. خروج این شرکت از صنعت خودروسازی ايران، بهانهای است برای طرح یک پرسش مهم: چرا کشورهایی چون کرهی شمالی و روسیه، به رغم دسترسی به فناوری پیشرفته نظامی و اتمی، در صنایع دیگری چون خودرو، در مقایسه با کشوری چون کره جنوبی بدون قدرت اتمی، بسیار ضعیف هستند؟
هیوندایی و کیاموتورز، دو غول بزرگ خودروسازی کره جنوبی هستند. ارزش برند هیوندایی بیش از سوباروی ژاپن، فراری ایتالیا و تسلای آمریکاست. ارزش برند کیاموتورز نیز بیش از بیوک امریکا، سوزوکی ژاپن و فیات ایتالیاست. ترکیب گروه هیوندایی و کیا موتورز، یکی از غولهای بزرگ پیشران تحولات فناورانه در صنعت خودروسازی جهان را بوجود اورده است. کرهی شمالی که هیچ، حتی لادای روسیه قادر به رقابت با صنعت خودروسازی کره جنوبی نیست.
صنایع نظامی و موشکی، مبتنی بر دانش علمی و فنی سطح بالایی است. بنابراین، به نظر میرسد کشور یا کشورهایی که در این صنعت، پیشرفته هستند باید در صنایع دیگری چون خودروسازی نیز توان رقابت در عرصهی جهانی را داشته باشند. این شبیهسازی به چند دلیل نادرست است.
۱. اگر حداقلی از توازن میان تامین امکانات زیرساختی در رشته فعالیتهای نظامی و غیر نظامی وجود نداشته باشد، پیشرفت در اولی به بهای عقبماندگی در دومی حاصل میشود. به بیانی دیگر، امکان سرریز یا متقل شدن آثار مثبت تحولات فناورانه اولی بر دومی، حداقل میشود. چرا؟ چون تاسیس و رشد اولی، چنان منابع را جذب میکند که مانع رشد دومی میشود. منابع نامحدود نیست. سقفی دارد. وقتی بخش قابل توجهی از آن صرف رشتهفعالیتهای خاصی بشود، چیزی برای موارد دیگر باقی نمیماند.
۲. این محدودیت بودجهای در کشورهای با تعاملات پرتنش در نظام اقتصاد بینالملل و با حکمرانی ضعبف، بیشتر است. چون هزینههای دسترسی به فناوری پیشرفته در رشته فعالیتهای مختلف، بدلیل محدودیتهای اعمالی از سوی مرکز نظام، بیشتر میشود. در نتیجه، عدم تعادل مذکور تشدید و دوگانگی فناورانه برجسته میشود. دوگانگی میان بخش نظامی و بخش غیرنظامی. ( این نوع از دوگانگی را باید به دوگانگی طرح شدهی اقتصاددان توسعهی مطرح جهانی، بنیامین هگینز،اضافه کرد)
۳. چرا در کشوری چون کرهشمالی، بخش قابل توجهی از منابع صرف حوزه نظامی میشود؟ چون امنیت ملی را صرفا بر مبنای قدرت نظامی تعریف کرده است.
چنین کشورهایی بدلایل ایدولوژیک، تعاملات قوی با مرکز اصلی تحولات فناورانه در رشته فعالیتهایی چون خودروسازی ندارند. در حالی که این عدم تعامل، در صنعت خودروسازی تاثیر منفی زیادی بر انتقال دانش علمی و فنی پیشرفته میگذارد در صنعت نظامی بدلیل وجود کشورهایی چون روسیه و چین تاثیر منفی ندارد. به عبارتی دیگر، کرهشمالی میتواند فناوری صنعت نظامی را از چنین کشورهایی، در چارچوب یارگیریهای منطقهای و جهانی، وارد کند، امّا، نمیتواند، در ورای محدودیتهای بودجهای، در صنایع دیگر از جمله صنعت خودرو دست به چنین انتقال فناوری بزند؛ چون پویایی فناورانه اصلی در چنین صنایعی، در جایی دیگر قرار دارد.
۴. دسترسی به قدرت نظامی پیشرفته برای هر کشوری که امنیت ملی خود را صرفا با ان تعریف میکند، موجب میشود هزینههای زیادی برای نیل به ان بپردازد. این رویه در صنایع دیگر از جمله خودرو ممکن نیست. هم بدلیل منابع کمی که باقی میماند و هم بدلیل اهمیت متوسط هزینه تولید و قیمت تمام شده در بازارهای چنین تولیداتی. به عبارتی دیگر، بازار تولیدات نظامی، با تولیدات صنایع دیگر، تفاوت مهمی دارد. اولی، در بسیاری از موارد ناآشکار است؛ به جای هزینهی تولید و قیمت، مناسبات کشورها با هم و عوامل دیگر، نقش مهمتری در قراردادهای تجاری ان دارد. در مورد تولیدات صنایعی چون خودرو، داستان کاملا برعکس است. متوسط هزینهی تولید و قیمت تمام شده، بسیار مهم است. میتوان با صرف هزینههای زیاد، به فرض نادرست نبود مشکل منابع، فناوری ان را ارتقا داد ولی قطعا نمیتوان رقابت کرد.
۵. بازار فناوری نظامی، از زاویهای دیگر نیز، کاملا متفاوت از بازار خودروست. چون اولی، در معرض دید عموم مردم قرار ندارد. فناوری طراحی در آن، از نظر کارآیی و اثربخشی در اصابت به هدف معنا دارد. در حالی که در دومی علاوه بر دانش ایروداینامیک، از نظر زیباییشناسی نیز حایز اهمیت فراوان است. به همین دلیل، پویایی در طراحی خودرو بسیار زیاد است. این پویایی هم هزینههای تحقیق و توسعه بالایی میطلبد که بدلیل دوگانگی فناورانه نظامی -غیر نظامی مذکور، در دسترس نیست و هم مرکز آن کشورهایی چون آمریکا، آلمان، ژاپن، و ایتالیا هستند. بدون وصل به این کشورها، امکان کمتری برای جذب چنین فناوریهایی وجود دارد.
منبع: https://t.me/alidinee