جنگ جهانی اول را همه ما شنیده ایم برای اینکه تصوری پیدا کنیم که میزان گستردگی خسارات و تلفات آن چه بوده است چند عدد را با هم مرور می کنیم: در فاصله سال های ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ هشت تا ده میلیون قربانی نظامی و هفت میلیون قربانی غیرنظامی داشت. ۲۰ میلیون نفر مجروح. هشت میلیون نفر در این جنگ ناپدید شدند و هیچگاه پیدا نشدند. یعنی تصورش را بکنید که نیمی از جمعیت کشوری به بزرگی ایران یا کشته شوند، یا مجروح یا ناپدید. در نتیجه این جنگ سه انقلاب روی داد و چهار امپراتوری فروپاشید. هر چند رخداد این جنگ ناشی از شرایط پیچیده آن موقع بود و صف بندی ها و جبهه آرایی های سیاسی متعدد منجر به این جنگ شد، اما بی شک بازیگر اصلی این جنگ، کشوری نبود جز آلمان.
نتیجه برای آلمان چه بود؟ فروپاشی امپراطوری آلمان، تحمیل غرامتهای تحقیرآمیز بر اساس بند گناه معاهده ورسای به آلمان و در هم شکسته شدن اقتصاد آلمان.
جنگ جهانی دوم، از سال ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ طول کشید. این جنگ گستردهترین جنگ جهانی تاریخ بشر بود که در آن بیش از ۱۰۰ میلیون نفر از سی کشور به صورت مستقیم در آن جنگیدند. بین ۵۰ تا ۸۰ میلیون نفر (نظامی و غیرنظامی) کشته شدند که این آمار خونینترین درگیری انسان در طول تاریخ بشریت است. همچنین ۱۲ میلیون نفر در طول جنگ بر اثر قحطی در چین، ایران، اندونزی، فرانسه و هندوستان جان خود را از دست دادند که این تعداد تلفات، اغلب در آمارهای تلفات جنگ، از قلم افتادهاند.
نتیجه برای آلمان چه بود؟ حدود ۲۵ درصد از خاک آلمان را به دیگر کشورها واگذار شد. ۶۵ درصد توان تولید محصولات غذایی آلمان از بین رفت. بسیاری از کارخانه ها نابود یا غارت شدند. بخش عظیمی از دانش فنی و علمی و اختراعات ثبت شده در آلمان به دیگر کشورها منتقل شد. آلمان، چهار تیکه شد و هر قسمت تحت اداره یک کشور (فرانسه، انگلستان، آمریکا، و روسیه) قرار گرفت.
جدای از این بدبختی ها، آلمان مجبور شد میلیاردها یورو خسارت پرداخت کند. به چند نمونه دقت کنید:
در محاصره سن پترزبورگ صدها هزار نفر از گرسنگی و سرما مردند. دولت آلمان معادل ۱۲ میلیون یورو خسارت به بازماندگان این فاجعه میپردازد. بازماندگان قربانیان لهستانی حدود ۲۲۵ میلیون یورو غرامت دریافت کردند. آلمان معادل یک میلیارد هم به کارگران لهستانی اردوگاههای کار اجباری پرداخت کرده است. زندانیان اردوگاههای مرگ نیز در دهه ۱۹۷۰ معادل نیم میلیارد یورو دریافت کردند. غرامت خواهی ها همچنان ادامه دارد: یونان اخیرا رقم وحشتناکی درخواست غرامت از آلمان مطرح کرده است (عدد درخواستی خیلی بالاتر از موارد مشابه است).
جنگ جهانی سوم اما داستان عوض شد.
آلمان در جنگ جهانی اول آسیب دید، در جنگ جهانی دوم با خاک یکسان شد. اما در جنگ جهانی سوم، کاملا موفق شد! چگونه؟ با اقتصاد، انضباط و صادرات. اگر امروز به شرایط آلمان نگاه کنید متوجه می شوید که آلمان شریک تجاری بیشتر کشورهای اروپایی است و بازار کشورهای همسایه، همان هایی که روزی می خواست آن ها را تصاحب کند را فتح کرده است. قطب اقتصادی و مالی اروپاست، کانون ثبات اتحادیه اروپا و صادر کننده اول در بین کشورهای اروپایی. آلمان توانسته خاطره تلخ دو جنگ جهانی را در حافظه جمعی جهان از بین ببرد و اکنون «ساخت آلمان» محبوب ترین در بین کشورهاست. «آنقدر رونق اقتصادی» ایجاد شده که آلمان مجبور شده است از خارج نیروی کار متخصص جذب کند. در سال گذشته تا نیمه سال دولت آلمان ۵۰ میلیارد یورو درآمد مازاد داشت (یک بار دیگر عدد را بخوانید!).
تجویز راهبردی:
برای کشوری با مختصات سیاسی-جغرافیایی ایران، بازدارندگی نظامی قطعا یکی از ستون های آرامش و امنیت کشور است. اما بازدارندگی نظامی برای پیشرفت کافی نیست. باید با اقتصاد و صادرات، عمق استراتژیک خود را در منطقه و جهان افزایش دهیم. حضور نامحسوس در دیگر کشورها (برندها، محصولات، تکنولوژی ها، خدمات و نیروی انسانی) هم اشتغال می آفریند و هم ثروت و هم امنیت. توان اقتصادی و توان سایبری (که شاید بعدا درباره اش نوشتم) دو رکن ثروت و امنیت آینده جهان هستند. توان نظامی بازدارندگی ایجاد می کند اما اقتصاد و صادرات پیشبرندگی. بازدارندگی بدون پیشبرندگی توسعه آفرین نیست.
شبکه استراتژیست