در کشور ما به دلیل تجربه دهه شصت نگاه منفی نسبت به پدیده کوپن وجود دارد و بسیاری از کارشناسان اقتصادی به اشتباه استفاده از کوپن را نوعی بازگشت به عقب تلقی میکنند؛ این در حالی است که استفاده از کوپن به اعتقاد نگارنده راهی است برای اجرای اصلاحات اقتصادی و کاهش مداخلات اختلالزای دولت در کلیه فعالیتهای اقتصادی درون بنگاهها. برای فهم این مدعا باید به چند نکته اشاره کرد.
نکته اول این که در دهه شصت اجرای کوپن با سرکوب قیمتها و ممنوع اعلام کردن بازار آزاد همراه بود و همین امر موجب میشد که کوپنیسم با فساد و اختلالات زیادی در اقتصاد همراه باشد. به نظر میرسد که همین تجربه نیز موجب شده تا امروزه بسیاری از افراد که تجربه کوپن را در ذهن دارند آن را یک سیاست نادرست و منفی ارزیابی کنند. اما اگر اجرای نظام جیرهبندی (یا همان کوپن) با مجاز دانسته شدن بازار آزاد همراه باشد اختلالات مذکور تا اندازه زیادی برطرف میشود. تجربه شروع اصلاحات در کشور چین نیز به همین شکل بود؛ یعنی یک بازار آزاد در کنار بازار رسمی (با قیمتهای کنترل شده) به رسمیت شناخته شد و همین امر تحول اساسی تولید در این کشور را رقم زد. این سیاست اصطلاحا تحت عنوان «مسیرهای دوگانه» (DUAL TRACK) شناخته می شود و نقش آن در شروع اصلاحات اقتصادی در چین به شدت مورد بحث و گفتوگو قرار گرفته است.
نکته دوم این است که اگر اجرای نظام جیره بندی صرفا به چند قلم کالای نهایی منحصر شود و کلیه سوبسیدها به جای اینکه به تولیدکننده و به اشکال مختلف تخصیص یابد به مصرفکننده و از خلال سازوکار توزیع پرداخت شود، نوعی سالمسازی مداخلات دولت در اقتصاد رخ می دهد و اختلالات انگیزشی از فرآیند تولید حذف می شود. به زبان ساده اگر دولت به جای اینکه روی برق، آب، گاز و ارز بنگاههای تولیدی یارانه پرداخت کند، همه یارانهها را حذف کند و آنها را به قیمتهای بازار عرضه کند ولی حمایت خود را به کالای نهایی برای مصرف کننده اختصاص دهد اولا یارانه دولت به مصرف کننده مورد نظر دولت اختصاص می یابد و ثانیا صاحبان بنگاه وقتی با قیمتهای واقعی مواجه میشوند انتخاب تولیدی انجام می دهند که با خیر و صلاح جامعه سازگار است.
نکته سوم این است که کوپن الکترونیک میتواند قابلیتهای خوبی به همراه بیاورد. مثلا میتوان این قابلیت را ایجاد کرد که اگر فرد از کوپن خود استفاده نکند، معادل نقدی آن به حساب وی پرداخت شود. این معادل نقدی میتواند به اندازه مابه التفاوت قیمتهای رسمی و قیمتهای بازار باشد و به این ترتیب راه را برای اجرای سیاست یارانه نقدی باز کرد. متاسفانه به دلیل اجرای بد سیاست یارانه نقدی، این سیاست مورد اقبال سیاستگذاران کشور ما نیست اما کوپن الکترونیک می توانتد راه را برای این مقصود هموار سازد.
نکته چهارم این است که کوپن الکترونیک میتواند راه را برای اصلاحات قیمتی باز کند. به عنوان مثال کارت سوخت نوعی کوپن الکترونیک است و همانطور که در کشور تجربه شد یک بازار آزاد نیز در کنار آن ایجاد شد. تجربه کارت سوخت به دولت کمک کرد تا بتواند حاضر به اصلاح قیمت بنزین شود در حالیکه اگر کارت سوخت نبود دولت زیر بار اصلاح قیمت بنزین نمیرفت. در شرایطی که در کشور ما اصلاحات قیمتی اولویت دارد و از سوی دیگر نظام سیاست گذاری حاضر به اجرای ساده آن نیست، اجرای کوپن الکترونیک میتواند راه میانهای در اختیار سیاستگذار قرار دهد تا به اجرای این سیاست بپردازد.
در مجموع می توان ادعا کرد که اجرای کوپن الکترونیک می تواند مداخلات دولت از فرآیند تولید را به حمایت از مصرف کننده تغییر دهد و راه برای اجرای یارانه نقدی باز کند و دست سیاستگذار را برای اصلاحات قیمتی باز کند و نگرانی اش در مورد نارضایتی از کاهش رفاه را کاهش دهد. با توجه به این محاسن به باور اینجانب، اجرای این سیاست هم تاکتیک و هم استراتژی مناسبی برای برون رفت اقتصادی از وضعیت موجود است.
ایسنا