1️⃣ یک راهش اینه که سیاستمدارها خوابنما بشن و ناگهان تصمیم بگیرند که رویکردشون به سیاستگذاری اقتصادی، علمی بشه. همهمون خوب میدونیم چنین اتفاقی هرگز نمیافته.
2️⃣ راه دیگهاش آموزش همگانی مفاهیم اقتصادیه. مثلا اگه در کنار این همه تاکید بر علوم ریاضی و تجربی در دبیرستان، چند تا کلاس اقتصاد و فاینانس هم تدریس میشد، سطح عمومی دانش اقتصاد کشور بالا میرفت. بعد، این سطح علمی بالاتر، خودش رو در قالب تصمیمهای فردی و اجتماعی بهتر، شعارهای انتخاباتی معقولتر، و سیاستگذاری اقتصادی اصولیتر نشون میداد.
اما اگه قرار بشه امروز یک کتاب اقتصاد برای دبیرستان نوشته بشه، کی اون رو مینویسه؟ خب یکی از همونهایی که امروز در راس کاره، و مدینه فاضلهش چیزی شبیه شورویه، کتاب رو مینویسه. چنین کتابی، اصلا آموزش داده نشه بهتره!
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
3️⃣ راه دیگهاش اینه که ۱۰۰۰ نفر از جوانان باهوش و مستعد این کشور، در بهترین دانشگاههای آمریکا و اروپا دکترای اقتصاد، فاینانس، مدیریت، حسابداری، یا حقوق بگیرند.
➖ چرا ۱۰۰۰ نفر؟
➕ حدود ۱۵٪ کسانی که برای تحصیل به آمریکا و اروپا میرن، بلافاصله بعد از فارغالتحصیلی به کشور بر میگردند. حدود ۱۵٪ هم چند سال بعد از فارغ التحصیلی بر میگردند.
یعنی برای اینکه دویست سیصد تا دکترای اقتصاد، فاینانس، مدیریت، حسابداری یا حقوق به کشور وارد بشن، باید حدود ۱۰۰۰ نفر برای تحصیل خارج بشن.
➖ چرا دویست سیصد نفر میتونند منشا اثر باشند؟
➕ تعداد اقتصاددانهای باسواد و بدردبخوری که امروز داخل کشور هستند رو میشه با انگشت شمرد. اینقدر تعدادشون کمه!
وقتی تو جلسات سیاستگذاری شرکت میکنند، معمولا تنها هستند. باهاشون مثل کیانوش برره برخورد میشه! تازه همین جوانان تحصیل کرده باهوش، وقتی چند سال در فضای مسموم سیاستگذاری کشور تنها قرار میگیرند، یواش یواش افکارشون به شکل فضای غالب در میاد. استحاله میشن!
اما اگه بجای بیست سی نفر، دویست سیصد نفر خبره اقتصاد داشته باشیم، یه critical mass شکل میگیره. اونوقت دیگه متخصصین دور میز تصمیم گیری مغلوب نیستند. این تعداد از کارشناسان متخصص، میتونند به تدریج سیاستگذاری اقتصادی کشور رو وارد ریل درست بکنند.
البته این مسیر، یه سرمایهگذاری بلندمدته! یعنی اگه امروز شروع کنیم، میوههای نوبرش رو ۱۰ سال دیگه میچینیم، و ثمرات شیرینش رو ۱۵ تا ۲۰ سال دیگه میچشیم.
پنجاه سال سوءمدیریت رو که نمیشه پنج ماهه اصلاح کرد!! واقعیتش اینه که سالها زمان میبره!
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
دانشجوهای ایرانی زیادی تو آمریکا دیدم. کم پیش اومده کسی رو ببینم که داره دکترای برق یا مکانیک میگیره و راضیه. عموما از رشته انتخابیشون پیشمون میشن، اما احساس میکنند دیگه دیر شده و مجبورند تا ته خط برند.
اما چند مورد سراغ دارم که مهندسی رو رها کردند و سراغ اقتصاد یا فاینانس رفتند. حتی کسانی رو میشناسم که وسط دوره دکترا، مهندسی رو رها کردند و فاینانس خوندند. همهشون از این تصمیم راضی بودند.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
اگه شما دانشجویی هستی که در خودت توان دکترا گرفتن میبینی، بالقوه بخشی از راهحل مشکلات اقتصادی کشور هستی. البته دکترا گرفتن خیلی سخته. نوشتن و دفاع کردن از تز، آدم رو تا مرز جنون پیش میبره. لذا هر کس باید رشتهای رو بخونه که در حد جنون بهش علاقه داره.
پس نمیخواهم توصیه کنم که اقتصاد بخونید! فقط میخواهم توصیه کنم که خیلی جدی، به دکترا گرفتن در رشتههایی چون اقتصاد، فاینانس، مدیریت، حسابداری، و حقوق هم فکر کنید.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
اگه تصمیم گرفتید برای پذیرش دکترای اقتصاد در خارج از کشور اقدام کنید، داشتن فوقلیسانس اقتصاد شانستون رو افزایش میده. از بین دانشگاههای داخل کشور، فقط میتونم «موسسه مطالعات پیشرفته تهران در دانشگاه خاتم» و «دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه شریف» رو توصیه کنم.
منبع: کانال وقایع اقتصادیه