دوستان بزرگوار اذعان می کنند که سالانه ارقام بسیار بزرگی صرف یارانه بنزین می شود و بدتر از آن اینکه، این یارانه به دهکهای بالا بیشتر اصابت می کند تا دهک های پایین. به همین خاطر، گروهی بر این باور هستند که قیمت بنزین و حاملهای انرژی باید به قیمت بازار برسد و یارانه به صورت نقدی به دهکهای پایین داده شود (همان سیاست هدفمندی سابق که اثرات و تبعاتش مشخص است!) و گروهی معتقدند که سهمیه بندی براساس جمعیت و نه خودرو شکل گیرد. یعنی به هر ایرانی در هر ماه سهمیه بنزینی با همان قیمت یارانه ای تعلق گیرد و در ادامه، بازاری شکل میگیرد که افرادی که خودرو ندارند (عموما دهکهای پائین)، سهمیه بنزین خود را به کسانی که بیش از سهمیه خود مصرف دارند (عموما دهکهای بالا)، بفروشند. به این ترتیب، عدالت در توزیع یارانه صورت می گیرد. من هم با کلیات این روش و اثرات توزیعی آن موافقم اما به شرط اینکه واقعا بپذیریم که یارانه کنونی به شهروندان و بویژه صاحبان خودروها می رسد! میخواهم با استدلالهای زیر نشان دهم که برخلاف تصور، یارانه به هیچ یک از دهکهای درآمدی اصابت نمی کند (یا لااقل به آن میزانی که تصور می شود، اصابت نمی کند.) بلکه به گروههای خاصی از جامعه و حتی به خود دولت برگشت می کند.
1- یک دستگاه خودروی خارجی متوسط مثلا هیوندای سانتافه در ایران و خارج از ایران چقدر تفاوت قیمت دارد؟ چقدر حقوق گمرکی پرداخته می شود؟ اگر فرض کنیم این خودرو در هر ماه 100 لیتر بنزین مصرف کند و قیمت تعادلی بنزین را 5 هزار تومان در نظر بگیریم، یعنی حدود 5 میلیون تومان یارانه سالانه بنزین این خودرو است. ارزش حال بهره مندی 30 ساله (حتی عمر مفید خودرو را هم که بسیار کمتر از این میزان است، در نظر نمی گیرم) این رقم با نرخ بهره 15 درصد حدود 32 میلیون تومان می شود! این در حالی است که حقوق گمرکی پرداختی به این خودرو، ده ها برابر این میزان است!
2- یک دستگاه خودروی داخلی با شرایط معلوم الحال! در ایران با چه قیمتی به مردم واگذار می شود؟ خودروی با کیفیت مشابه (اگر وجود داشته باشد) را در خارج از ایران با چه مبلغی میتوان خریداری کرد؟ این یک قلم را خودتان محاسبه کنید. باز ملاحظه خواهید کرد که بیش از ارزش حال یک دوره بلندمدت یارانه دریافتی بنزین را فرد در همان ابتدا به جیب کارخانجات خودروسازی واریز می کند.
کارخانجات خودروسازی، سالهاست به بهانه اشتغال! از نعمت انحصار برخوردارند. منافع دولت هم ایجاب میکند که با آنها همراهی کند. لابی این خودروسازان، در کنار توهم ایجاد وابستگی با وارادات! و ضرورت خودکفائی، باعث شده است که مردم ایران سالیان سال از نعمت برخورداری از خودروهای مناسب با قیمت مناسب محروم باشند و بارها و بارها با پرداخت به صورت عوارض گمرکی (که به نوعی حمایت از خودروسازان انحصارگر است) و یا قیمتهای انحصاری خودروسازان، چندین برابر یارانه پرداختی دولت را پیش پیش پرداخت می کنند.
حال آیا واقعا یارانه ای در کار است؟ آیا یارانه ای به شهروندان چه از نوع پائین جامعه یا بالای جامعه تعلق می گیرد؟
دوستان لطفا دقت فرمایید که مخالفتی با اصلاح قیمتها وجود ندارد، بلکه بحث این است که در دام تحلیل نادرستی به نام هدفمندی یارانه افتاده ایم و غافل از این هستیم که دولت محترم، هدفی جز تأمین کسری بودجه خود از این محل ندارد. حال که دست بزرگواران در ایجاد تورم و چاپ پول رو شده است، شیوه جدید، افزایش قیمت سوخت و به اصطلاح هدفمند کردن آن است. در حالیکه مسئله جای دیگری است. اقتصاد را باید از دست این دولت نجات داد. وجود دولت برای تسهیل فضای کسب و کار ضروری است اما نه این دولت که خود مانع بزرگی برای فضای کسب و کار و ایجاد رقابت در بخش خصوصی واقعی است.
در اثر سیاست های نادرست ارزی، 14 میلیارد دلار ارز 4200 تومانی به کمتر از 500 نفر داده شده است اما عملا کالای وارداتی با قیمتهای چند برابر به فروش رسیده است. متوسط رقم یارانه ای که به هر نفر از این رانتخواران رسیده است، بالغ بر 200 میلیارد تومان بوده است!
در اثر سیاست های نادرست ارزی، ارز حاصل از صادرات 5 تا 7.5 میلیارد دلار برنگشته است. سهم هر صادرکننده به طور اختلاف قیمت بازاری ارز (نخوانید یارانه) بیش از 50 میلیارد تومان بوده است.
در اثر سیاستهای نادرست مسکن و شهرسازی، رانتی نزدیک به چند صد میلیون تومان نصیب مالکان واحدهای مسکونی شده است و سر همه غیرمالکان بی کلاه مانده است! هرچه واحد ملکی بزرگتر، سهم رانت بیشتر! یعنی دقیقا به دهکهای بالا اصابت بیشتری داشته است تا دهکهای پائین و اصولا دهکهای پائین مالکیتی ندارند که اصابتی هم در کار باشد.
این درحالیست که سهم هر دارنده خودرو از یارانه بنزین (اگر محاسبات تفاوت قیمت خودرو را اصلا در نظر نگیریم و بپذیریم که یارانه ای در کار است)، 5 تا 6 میلیون تومان است.
انصافا! اصلاح کدام یک در اولویت است؟ حذف یارانه چند صد هزار میلیاردی که به کمتر از 1000 نفر رسیده یا 6 میلیونی (اگر واقعا باشد!) از 20 میلیون نفر؟
منبع: کانال تلگرامی محمود اولاد