اقتصاددان
احزاب دارای یک اساسنامه هستند که در آن خط مشی کلی حزب در تمام حوزههای اقتصادی و سیاسی بهطور دقیق تعیین میشود که افراد نیز براساس همین خط مشی کلی به احزاب میپیوندند. درکمیتههای تخصصی حزب نیز درباره اجرایی کردن برنامههای حزب در مسائل اقتصادی بحث و گفتوگو میشود. این درحالی است که در حوزه اقتصاد، احزاب برنامههای دقیقی دارند که این برنامهها برمبنای رویکردهای کلی حزب تدوین میشود که بایستی اجرایی شود.
برهمین اساس زمانی که یک مدیر یا یک وزیر از یک حزب انتخاب میشود متعهد به اجرای برنامههای حزب است که پشتوانه آن یک تشکل و بخشی از جامعه است.
حزب تشکلی است که میتواند بشدت بر اقتصاد تأثیرگذار باشد. هماکنون تنها حزبی که در حوزه اقتصاد فعالیتهایی دارد مردم سالاری است که کمیته اقتصادی آن در جلسات منظمی تحلیلهای خود را درخصوص مسائل اقتصادی به حزب ارائه میدهد. در کشورانگلیس وقتی یکی از اعضای کابینه درخصوص یکی از مسائل اقتصادی صحبت میکند، حزب رقیب نیز موضع خود را دراین باره اعلام میکند. درواقع حزب رقیبی که قدرت را در دست ندارد همانند یک دولت در سایه برای خود کابینه تشکیل میدهد و وزیران انتخابی خود را منصوب میکند تا در موارد لزوم در کمترین زمان دولت را در دست بگیرد. درواقع برنامههای حزب تنها عقیده یک شخص نیست و عقیده جمعی است که بارها مورد کنکاش قرار گرفته و بررسی شده و بخش عمدهای از جامعه آن را تأیید کردهاند. بدین ترتیب مدیری که از یک حزب وارد دولت میشود تنها ملزم به اجرای برنامههای حزب خود هست و براین اساس از انجام برنامههای سلیقهای نیز پرهیز میشود. از سوی دیگر احزاب خود را پالایش میکنند و درصورتی که عضوی از حزب دچار فساد شده باشد آن را کنار میگذارند. بنابراین نقش نظارتی احزاب نیز درمقابله با فساد قابل توجه است.
منبع: ایران