مصطفی نصراصفهانی
چند روزی بود که قصد داشتم در مورد گزینه پیشنهادی وزارت اقتصاد جناب آقای دکتر فرهاد دژپسند مطلبی بنویسم. این انگیزه با انتقادهایی که بعضا نادرست بودند و نسبت به ایشان مطرح میشد تقویت شد.
یکی از تندترین مخالفتها با ایشان توسط همکار ارجمند جناب آقای دکتر حسین صمصامی (سرپرست اسبق وزارت اقتصاد) مطرح شد. هر دوی این بزرگواران عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی هستند و بنده هر دو را از سالها پیش میشناسم(و همواره دوست داشتهام سوءتفاهمی که ناشی از دستگاه مختصات متفاوت است برطرف بشود). هر دو عزیز معایب و محاسن خودشان را دارند و انتظار اینکه افراد کامل باشند اساسا یک خطای شناختی به حساب میآید.
با اینحال، لازم است دو مورد از مواردی که دکتر صمصامی مطرح کردند بررسی شود. ایشان در گفتگویی که با «نود اقتصادی» داشتند دژپسند را همتراز کرباسیان خواندند. این در حالی است که دکتر کرباسیان اساسا دکتری مدیریت دارند و اقتصاد نخواندهاند و این یک تفاوت «بسیار فاحش» است و نکته مثبتِ دکتر دژپسند این است که در حوزهی دانش اقتصادِبخش عمومی کار کرده است: زیرشاخهای از دانش اقتصاد که به بررسی کارایی و عدالت در سیاستگذاریهای دولت میپردازد.
صمصامی همچنین تلویحا دژپسند را به «سیاسیکاری» متهم کرده است. این در حالی است که زمانی که دکتر دژپسند معاون سازمان برنامه بودند، کسی را به عنوان مدیر دفتر اقتصاد کلان گذاشته بود که در تیم تبلیغات ریاست جمهوری حجت الاسلام رئیسی بود. مسلما ایدهآل این است که مسئولیتها صرفا براساس شایستگی و نه مواضع سیاسی افراد داده شود؛ مثلا نه آنطور باشد که در دوره احمدینژاد کسی مثل دکتر ظریف حتی حق تدریس در دانشگاه آزاد را هم نداشته باشد و نه اینطور باشد که در دوره روحانی آن اساتید نخبه از دانشگاه شیراز اخراج شوند!
دکتر دژپسند اگرچه همیشه (بجز دورهای در زمان احمدینژاد) در حوزه اجرا بوده است و بر مسائل اجرایی و گرههای کورِ دیوانسالاری به خوبی اشراف دارد، اما هیچوقت اجازه نداده است که از نظر آکادمیک دچار رکود بشود و حتی در سختترین شرایط کاری هم یکی-دو درس(معمولا اقتصادایران و اقتصادبخش عمومی) را تدریس میکرده است و از حوزه پژوهش هم فاصله نگرفته است و این توصیه را به همه دوستان هم میکنند.
طبیعی است که میتوان افرادی را پیدا کرد که از نظر علمی از ایشان قویتر باشند(و فوق کل ذی علم علیم: قرآن کریم-سوره یوسف)، اما آن افراد در گزینههای در دسترس نیستند. کسی که به عنوان گزینه وزارت پیشنهاد میشود اولا هم باید جنبه آکادمیک قوی داشته باشد و هم از نظر اجرایی تجربه کافی داشته باشد و ثانیا حاضر باشد مدیریت اقتصاد را در این شرایط نابسامان به عهده بگیرد. کار کردن در سیستمهای ایرانی علاوه بر دانش تخصصی، مهارتهای مدیریتیِ قوی، و علاوه بر آن دو، مهارتِ بازی کردن در بافتی پیچیده را میطلبد. این باعث میشود بسیاری از گزینهها حذف بشوند.
در مجموع امیدواریم با هوشمندی و تیزبینی مخصوصی که ایشان دارند و دانش و تجربههایی که در سالهای گذشته کسب کردهاند بتوانند مسئولیت محوله را به خوبی به انجام برسانند و در آینده از دوران مسئولیت ایشان به نیکی یاد بشود.
و العاقبه للمتقین...
کانال اقتصاد رفتاری:
https://t.me/BehavioralEconomicsAndFinance