بالا بردن بهره هم جرات و جسارت میخواهد و من گمان نمیکنم که نه رئیس بانک مرکزی و نه هیچ کدام از مقامات توانایی این کار را داشته باشند. ضمن اینکه دولت باید خیلی زودتر این کار را انجام میداد و الان هرچه میگذرد تاثیرگذاری این اقدام هم کم میشود. زیرا دلار در مارپیچ تورم ارزی قرار گرفته است و راهکارهای اینچنینی دیگر نمیتواند تاثیر چندانی بر این وضعیت داشته باشد .
با وجود اینکه مدتی ارز در یک نرخ ثابت باقی مانده بود، اما روز گذشته ناگهان روند افزایشی به خود گرفت و این موجب افزایش نگرانیها در سطح جامعه شد. به گزارش فرارو، در چند روز اخیر مجددا نرخ انواع ارز در بازار آزاد روند افزایشی به خود گرفت. بهطوری که سرعت این تحولات و تغییرات با سرعت بیشتری نسبت به گذشته صورت میگیرد. زیرا طی ۲۴ ساعت نرخ دلار و یورو در این بازار تقریبا چند هزار تومان افزایش داشته است. از سوی دیگر با توجه به اینکه این فضا باعث تشدید فعالیت دلالان و محدودیت خریدوفروش توسط صرافیها شده، برخی از صرافان به دلیل نبود دلار و یورو اعلام کردند به صورت محدود اقدام به فروش میکنند. اما نکته عجیب این است که طی این روزها هیچ گونه اتفاق عجیب و خاصی در اقتصاد کشور رخ نداده است و این موجب شده سوالات مهمی در این باره مطرح شود. سوالاتی از این دست که چرا نرخ ارز دوباره باسرعت بیشتر روند صعودی به خود گرفته است و قرار است تا کجا پیش برود؟ ادامه این روند چه آسیبهای به ارزش پول ملی وارد میکند؟
تعلل دولت راهکارهای اقتصادی را کم اثر یا بی اثر کرده است
در همین خصوص حمیدرضا اشرف زاده تحلیلگر مسائل پولی طی گفتگو با فرارو اظهار کرد: «من قبلا هم در مصاحبههای مختلف به این نکته اشاره کردم که وقتی از سیاستهای حمایتی برای پول داخلی استفاده نمیشود، پول ملی روز به روز ارزش خود را از دست میدهد. برای اینکه بدانید دقیقا چه اتفاقی قرار است رخ دهد باید ابتدا میزان توزیع پول به خانوارهای ایرانی را در نظر بگیرید. این میزان اصلا مقدار زیادی نیست که بتواند تاثیرات بسیاری در وضعیت کشور ایجاد کند. مشکل این است که بخش عمده نقدینگی در اختیار یک عده خاص است. افراد معمولی پول چندانی ندارند و چون میدانند اگر در بانک قرار دهند سود چندانی برایشان ندارد آن را وارد بازار ارز کرده اند. اما این مبالغ اصلا زیاد نیست و صرفا میتواند تکانهای کوچک به بازار بدهند. اما آنچه که باعث شده ناگهان بازار ارز با جهشهای چند هزارتومانی مواجه شود به دلیل حضور همان افراد خاص در بازار است.»
وی ادامه داد: «این افراد برای اینکه میخواهند پول خود را تبدیل به ارز کنند و از کشور خارج کنند، حجم عظیمی از سرمایه را وارد بازار میکنند و از سوی دیگر افرادی که سرمایه چند صد میلیونی دارند هم به آنها اضافه میشوند تا پولشان از بین نرود؛ بنابراین ما شاهد این هستیم که الان نقدینگی بسیار بالایی وارد بازار شده است و این نوسانات را رقم زده است. اما اینکه چه راهکاری میتواند داشته باشد باید بگویم که من الان ۲۴ ساعت است که مداوم به راهکارها فکر میکنم، اما به هیچ نتیجهای نمیرسم و احساس میکنم هیچ راهکار عملی ندارد مگر اینکه نرخه بهره را بسیار بالا ببرند.»
او تصریح کرد: «اما بالا بردند بهره هم جرات و جسارت میخواهد و من گمان نمیکنم که نه رئیس بانک مرکزی و نه هیچ کدام از مقامات توانایی این کار را داشته باشند. ضمن اینکه دولت باید خیلی زودتر این کار را انجام میداد و الان هرچه میگذرد تاثیرگذاری این اقدام هم کم میشود. زیرا دلار در مارپیچ تورم ارزی قرار گرفته است و راهکارهای اینچنینی دیگر نمیتواند تاثیر چندانی بر این وضعیت داشته باشد. زیرا الان همه به این فکر هستند که سپردههای خود را تبدیل به ارز و طلا کنند.»
این اقتصاددان تاکید کرد: «موضوع این است که ما مثل ونزوئلا در یک انزوای شدید بینالمللی قرار گرفتیم. تورم موجود در ونزوئلا حدود یک میلیون درصد است. به نظرم تا دیر نشده و ما تبدیل به ونزوئلا نشدیم دولت چند اقتصاددان کاربلد را به کار بگیرد که اقتصاد خوانده باشند و بتوانند با بررسیهای درست مشکلات را کاهش دهند. در غیر اینصورت روند صعودی نرخ ارز همینطور افسارگسیخته ادامه پیدا میکند.»
او درباره ادامه این روند صعودی نرخ ارز گفت: «این روند بدترین تبعات را برای کشور دارد. ابتدا یک رکود شدید اقتصادی در کشور ایجاد میکند و در کنار این تورم کشور را نیز بالا میبرد؛ و اینگونه تولید هم نابود میشود و به تبعه آن اشتغال هم به شدت کاهش پیدا میکند. به عبارت ساده اقتصاد کشور سقوط میکند. الان حتی اگر همین دلار ۱۳ هزارتومانی بالا نرود و همین نرخ هم بماند به مرور اقتصاد کشور را از بین میبرد. اگر دو ماه یا سه ماه پیش به صحبتهای اقتصاددانان توجه میکردند به احتمال زیاد میتوانستیم مشکلات را رفع کنیم، اما هیچ کس توجه نکرد و الان هم روز به روز راهکارهای اقتصادی کم تاثیرتر میشوند.»
اشرف زاده در پایان گفت: «زیرا الان شما فرض کنید که تصمیم بگیرند نرخ بهره را بالا ببرند. با توجه به وضعیت بازار ارز و سوددهی آن باید نرخ بهره بالا ۵۰-۶۰ درصد برود که خب واقعا جرات این کار هم ندارند. اشتباهی که دولت و افراد اقتصادی حاضر در آن انجام دادند این بود که فکر کردند نرخ بهره را پایین نگه دارند میتوانند اقتصاد را اداره کنند، اما این کارشان به ضرر همه حتی طبقه سوم هم بود. زیرا الان زندگی مردم به دلیل نرخ ارز در حال نابودی است. به نظر من تنها راه حل این است که ما خودمان را انزوای بینالمللی خارج کنیم و گرنه راه دیگری به ذهن من نمیرسد.»
هستههای سختی که ارز شکست
همچنین وحید شقاقی شهری تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفتگو با فرارو عنوان کرد: «دلار طی چند ماهه اخیر از چند هسته سخت عبور کرده است. اینکه میگویم هسته سخت به این معنی است که دلار تا یک قیمتی افزایش پیدا میکند و تا یک مدتی همانجا میماند. این توقفها را هسته سخت میگوییم. اما چون سیاستهای ما یا اشتباه است یا تعلل دارد، باعث شده هر بار ارز، هسته سختی که در آن قرار دارد را بشکند و به هسته سخت بعدی برسد. هسته سخت اول ۵ هزارتومان بود. هسته سخت بعدی حدود ۷ هزارتومان بود، بعد از آن در ۹ هزارتومان یک هسته سخت وجود داشت و ۱۲ هزارتومان هم یکی دیگر از هستههای سخت بود.»
وی ادامه داد: «به عبارت سادهتر دلار چندین هسته سخت را پشت سر گذاشت و ما چندین بار فرصت داشتیم که آن را کنترل کنیم، اما به دلیل همان سیاستهای غلط یا دیر هنگام هر بار فرصت را از دست دادیم و کار به اینجا رسید. یکی از مشکلات این بود که آن بازار ثانویه کارکرد خود را نتوانست اجرایی کند. دلیلش این بود که عمق این بازار بسیار کم و ناکافی بود و از سوی دیگر با توجه به شفافیتی که در این بازار حاکم است باعث نگرانی واردکنندگان میشد و این موجب شد که شفافیت هم در این بازار کاهش پیدا کند. از سوی دیگر، چون به باقی نیازمندیهای تعمیم داده نشده موجب شد که خیلی کارآمد نباشد. این ناکارآمدی موجب شد که شکاف میان بازار ثانویه و بازار آزاد بسیار زیاد شود. حتی در یک برهه این تفاوت به پنج هزارتومان رسید.»
او افزود: «دلیل دیگر علامت تحریمهای نفتی است. درست است که قرار بود این تحریمها از آبانماه آغاز شود، اما هم در دور اول تحریمها که در مرداد آغاز شد و چه دور دوم که در آبان ماه است، امریکاییها چندین ماه زودتر بحث تحریمها را کلید زدند. در دور اول که قرار بود بخش طلا و فلزات و... تحریم شود عملا از اردیبهشت استارت زدند. در بحث تحریمهای نفتی هم از دو ماه پیش آغاز شد و سفر خانم نیکی هیلی به هند، سفر آقای پمپئو به کره جنوبی و ژاپن، سفر سفرا و نمایندگان ایالات متحده به کشورهای مختلف در همین راستا بود همین باعث شده که همین الان هم صادرات نفت ما کاهش پیدا کند.»
این تحلیلگر مسائل اقتصادی اظهار کرد: «از سوی دیگر دولت هم نتوانسته به دلیل بیبرنامگی تا امروز تصویر شفاف و روشنی از آینده یا حداقل چند ماه دیگر به مردم ارائه دهد و این موجب نگرانی شدید در سطح جامعه شده است. موضوع بعدی که منجر به شکست هستههای سخت ارزی شد این بود که دولت الان از ما به التفاوت یارانهای و بازار آزاد یک درآمدی به دست آورده است، اما هنوز از این درآمد برای حمایت از تولیدگنندگان و مردم استفاده نشده است. در ماههای پیشرو حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد واحدهای تولیدی که مواد اولیه خود را وارد میکردند، تعطیل خواهند شد. در این میان هنوز مشخص نیست که بسته حمایتی دولت برای اینکه بنگاههای تولیدی تعطیل نشوند چیست و برای حفظ معاش مردم چه برنامهای دارد؟ در این وضعیت مردم دچار دلهره و نگرانی میشوند و تصمیم گرفتند دست به خرید کالاهای با دوامی بزنند که قدرت خریدشان را حفظ کند.»
شقاقی در پایان گفت: «علاوه بر اینها برخی از بانکها و موسسات مالی وارد بازار سفتهبازی شدند و با توجه به نقدینگی عظیمی که در اختیارشان قرار دارد زمینه ساز بروز مشکلات بسیاری در کشور شده اند؛ لذا باید بانک مرکزی یک چتر نظارتی دقیق و مناسب برای این بانکها و موسسات در نظر بگیرد تا بتواند انها را کنترل کند. این عوامل موجب شده که بازار ارز به صورت افسارگسیخته به روند صعودی خود ادامه دهد و هیچ کس هم پاسخگو نیست و اینها بر نگرانیهای داخلی افزوده است. هرچقدر بیاعتمادی بالا باشد، هجوم به بازارها بسیار بالا خواهد بود و همینها باعث شد که هسته سخت ۱۲ هزار تومان بشکند و ادامه این روند باعث میشود اقتصاد ایران وارد فاز هرج و مرج شود. زیرا اقتصاد ایران اصلا توانایی تحمل دلار ۱۰-۱۲ هزار تومان را ندارد».