در کانال تلگرامی خود نوشت:
شاید برای عامه مردم ملموس نباشد که بسیاری از مشکلاتشان، ناشی از سیاستهای اقتصادی است که در کوتاهمدت، ظاهر خوشایندی دارند (مثل توزیع یارانهها، مسکن مهر، تحول سلامت، تثبیت قیمت سوخت و استخدامهای دولتی) در مقابل منافع اقتصادی که میبرند نتیجه سیاستهای اقتصادی است که در کوتاهمدت، ظاهر ناخوشایندی دارند (مثل آزادسازی قیمت، افزایش نرخ ارز، کاهش حجم دولت، تسهیل بهکارگیری و اخراج نیروی کار)
متاسفانه پوپولیسم، شهامتِ اصلاحات اقتصادی را از سیاستگذار، سلب می نماید. اگر این مهم را در کنار مشکل ساختاری اقتصاد ایران که به قول دکتر محمدعلی کاتوزیان "رویکرد کوتاه مدت به مسائل" است قرار دهیم قابل درک خواهد بود که چرا شبه روشنفکرانِ عافیت طلبِ ما به جای اینکه اصلاحات اقتصادی را از دولت مطالبه نمایند، با تخطئه اصلاحات اقتصادی، پُز روشنفکری می دهند و به وضوح هزینه اجتماعی اصلاحات اقتصادی را افزایش می دهند.
شبه روشنفکرانِ غُرغُرو، ناخواسته زمینه را برای ظهور یک رئیس جمهور پوپولیست در انتخابات 1400 مهیا می نمایند. متاسفانه بسیاری از ایشان، مقلدِ عوام هستند.
اقتصاد ایران همانند دهکده ای است که اهالی آن عاشق خوردن قند هستند و اکثرا دیابت دارند. اما پزشک دهکده (شبه روشنفکر) برای اینکه طرد نشود حاضر نیست مردم را از قندخوردن نهی نماید. ضمن اینکه منفعت شخصیِ کوتاه مدت او نیز در قند خوردن مردم و بیماری دیابت است! کدخدا (دولت) نیز به فکر مقبولیت و رای آوری است. بدیهی است که نهی از قند خوردن، هرچند در بلندمدت به سود اهالی دهکده است اما در کوتاه مدت به مذاق مردم خوش نمی آید.
بگذریم! هم اکنون فصل بودجه است. انتظار از دولت و مجلس این نیست که فقط تصمیماتی بگیرند که در کوتاه مدت بر مذاق مردم خوش می آید. تا اینجای کار بررسی بودجه که امیدوارکننده نبوده است؛ امیدمان به اصلاح بودجه در صحن علنی است.
درمان اقتصاد ایران، سال به سال در حال سختتر شدن است. اگر هم اکنون بااختیار، تصمیمات سخت برای توسعه کشور اتخاذ ننماییم جبر زمان، با هزینه بالاتر این تصمیمات را به اقتصاد ایران تحمیل خواهد نمود. کشورهای توسعه یافته ای که رفاه را برای مردمانشان به ارمغان آورده اند بدون سختی و مرارت به این مرحله نرسیده اند.
در ادامه، مثالهایی از سیاستهایی که انتظار می رود ردپای آن در قانون بودجه مورد توجه قرار گیرد ذکر می شود.
بدیهی است هدف از بیان این موارد، ارائه یک بسته سیاستی جامع نیست. مراد، نشان دادن این مهم است که توسعه، نیازمند تصمیمات سخت است:
- افزایش قیمت بنزین و گازوئیل به قیمت فوب خلیج فارس (حدود 1700 تومان)
- توسعه حمل و نقل عمومی درون و برون شهری با تاکید بر حمل نقل ریلی
- تک نرخی و واقعی شدن نرخ ارز
- رشد سالانه نرخ ارز متناسب با اختلاف تورم داخل و خارج (اگر این قاعده طی 4.5 سال اخیر رعایت می شد هم اکنون می بایست نرخ دلار حدود 5500 تومان باشد)
- افزایش قیمت خرید سربازی
- افزایش حقوق سربازان وظیفه
- حذف یارانه نقدی دهکهای 4 تا 10
- 3 برابر شدن یارانه دهک یک، 2 برابر شدن یارانه دهک 2 و عدم تغییر یارانه دهک 3
- حذف طرح تحول سلامت برای دهکهای 4 تا 10
- توسعه طرح تحول سلامت برای دهکهای 1 تا 3
- پرداخت بدهی دولت به صندوق های بازنشستگی، بانکها، پیمانکاران و...
- افزایش شدید مالیات کالاهای مضر(شکر، روغن خوراکی، سیگار و...)
- افزایش قیمت خوراک پتروشیمی
- حذف نهادهای کاهنده رقابت در اقتصاد (سازمان حمایت و...)
- واگذاری کل خانه های سازمانی به وزارت راه و شهرسازی برای فروش یا بهره برداری به عنوان مسکن اجتماعی
- افزایش پلکانی قیمت آب، برق و گاز
- افزایش پلکانی عوارض خروج از کشور
- تسهیل به کارگیری و اخراج نیروی کار
- افزایش سهم حق بیمه سازمان تامین اجتماعی
- ممنوعیت بازنشستگی پیش از موعد
- ممنوعیت کامل هرگونه استخدام دولتی
- ممنوعیت هر گونه پرداخت به کارکنان دولت بیش از حکم کارگزینی
- ممنوعیت پرداخت اضافه کار بیش از ساعات حضور کارمندان دولت
- اعمال مالیات استفاده از مسکن (سالانه یک هزارم قیمت مسکن)
- تامین بودجه ساماندهی بافتهای نابسامان شهری و روستایی
- سنددار کردن سکونتگاه های غیررسمیِ واجد شرایط
- تعطیل کردن مناطق آزاد تجاری
- انسداد چاه های آب غیرمجاز
- کاهش هزینه های جاری دولت و افزایش درآمدهای مالیاتی (برابری این دو تا پایان برنامه ششم توسعه)
- افزایش بودجه نهادهای حمایتی همچون کمیته امداد و بهزیستی
نویسنده این سطور به نیکی واقف است که اکثر موارد فوق به مذاقها خوش نمی آید. قطعا اتخاذ یکباره موارد فوق نیز قابل انتظار نیست. بااینحال جای کتمان هم نیست که موارد فوق، فقط بخش کوچکی از سیاستهایی است که می بایست به تدریج برای اعتلای ایران عزیز اتخاذ نمود.
در درمان اقتصاد، آمپول بدون درد وجود ندارد.
@bazarmaskan