متأسفانه سياستگذاري اقتصادي مبتني بر علم اقتصاد و در راستاي تحقق اهداف نيست. ما اقتصاد را اولويت قرار نداديم. اقتصاد ما تحت تأثير سياستها و ديدگاههاي برخي مسئولان است. آنها آنچه را خودشان ميخواهند، بهعنوان سياست به کشور ديکته ميکنند، نه آنچه که علم اقتصاد ميگويد براي تحقق سياستها انجام دهيد. بنابراين نبايد انتظار داشته باشيم به آن صورتي که ميخواهيم به اهدافمان برسيم. هرگاه خواستيم به اهدافمان برسيم، بايد از علم اقتصاد بپرسيم چگونه سياستگذاري کنيم تا بتوانيم از آن سياستها استفاده کنيم و به هدف برسيم. در غيراينصورت وضعيت اقتصادي بهتري پيدا نميکنيم. آنچه حدود ١٠، ١٥ سال گذشته رخ داده همين است. ما بيشتر مقاطع ديدگاههاي غيراقتصادي را در اولويت گذاشتيم؛ اينکه به اهداف رسيدم يا نه بحث ديگري است. اما با فداکردن اقتصاد سعي کرديم برخي ديدگاههاي خودمان را در جامعه به کرسي بنشانيم. هم در بخش سياست خارجي از تعامل سازنده با کشورهاي ديگر دوري کرديم و هم در بخش داخلي از اقتصادداناني که به خوبي اقتصاد را سياستگذاري ميکنند، فاصله گرفتيم و هم اينکه اقتصاد بهدرستي براي سياستگذاري منسجم نشده است. از طرف ديگر بخشهاي مختلف اقتصاد ناهماهنگ کار ميکنند. بخشهايي که در اختيار دولت است ممکن است به بخشي از سياستهاي دولت عمل کند. بخشي در اختيار نهادهاي ديگر است که آنها هم ساز خودشان را زدهاند و طور ديگري عمل کردهاند. بخش ديگر، خصوصي است که دنبال اهداف خود است و اگر سياستگذاري درستي بشود، فقط ممکن است فعاليتهاي خوب و مفيدي براي توسعه داشته باشند. اين پراکندگي و چنددستگي حرکت اقتصادي است که موجب شده نتوانيم به اهداف اقتصادي متناسب با ظرفيتهاي موجود کشور دست يابيم. مشکل ديگر وجود افراد صاحبنفوذ بالا در بخشهاي مختلف سياستگذاري، برنامهريزي و فرهنگ در حد کلي، تشتت آرا در تصميمگيريهاي کلان و بيتوجهي کامل به علم در سطح کلان سياستگذاريهاست. اينها هم موانع ديگري است که در رده بالاي سياستگذاري وجود دارد و مانع از اين شده که به سمت اهداف مورد نظر حرکت کنيم.
سند چشمانداز نوشتهايم که قدرت اول اقتصادي منطقه شويم، تعامل سازنده با دنيا داشته باشيم و به سمت استفاده از شرايط فرهنگي در جهت توسعه حرکت کنيم اما بيشتر سياستهاي ما بدون در نظر گرفتهشدن اين سند چشمانداز اجرا ميشود. اصلا دنبال اين نيستيم که اقتصاد اول منطقه شويم. دنبال تعامل سازنده با کشورهاي ديگر نيستيم. دنبال تقويت هويت ملي نيستيم. دنبال اين نيستيم که عوامل لازم را براي رسيدن به اهداف اقتصادي فراهم کنيم. علم اقتصاد ميگويد براي توسعه بايد سرمايهگذاري کنيم. ما کمبود سرمايه داريم و بهايندليل سرمايه مفيد کمتر از سرمايه مورد نياز است. ناچاريم به سمت سرمايهگذاري برويم. موانعي پيش پاي بخش خصوصي گذاشته ميشود و ديگر کسي راغب نميشود در ايران سرمايهگذاري کند. تا سرمايهگذاري انجام نشود، رشد و توسعه صورت نميگيرد و در رشد و توسعه در شاخصهاي مختلف درجا خواهيم زد. در بسياري از شاخصها در دورههاي گذشته رتبه بالاتر داشتهايم و اکنون رتبه پايينتري به دست آوردهايم. علت اين است که بهدنبال اهداف اقتصاد و علم اقتصاد براي توسعه نبودهايم.
برچسبها
آخرینها از دارایان
- نرخ تورم تیر ماه ١٤٠٢ اعلام شد
- گزارش شاخص مدیران خرید در خرداد ماه 1402
- سیامک قاسمی: اقتصاد ایران کسی را که ریال نگه دارد، جریمه میکند / پیشبینی از قیمت ارز، طلا، سکه و مسکن
- بازگشت قیمت دلار به کانال ۴۸ هزار تومانی / بازی تکراری اسکناس آمریکایی یا سیاست بازارساز؟
- خانههای 500 میلیارد تومانی تهران+ جدول
- رابرت لوکاس، رهبر انتظارات عقلایی درگذشت
- علي مروي: اصلاحات اقتصادي نبايد با شوك قيمت بنزين شروع شود
- نیما نامداری: تبعات سانسور قیمتها
- اسفندیار جهانگرد: توهمات دولتی و برنامههای توسعه
- «بسته» 10بندي براي جلوگيري از پيشروي تورم
نظر دادن
لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: