شرق - شکوفه حبیبزاده: سالهاست که حملونقل در ایران به بنزین گره خورده و هنوز هم بر سر خودکفایی و تولید بنزین با وجود تلاشهای چندینساله در پالایشگاه ستاره خلیجفارس به نتیجهای نرسیدهایم. به همین سبب هم عجیب نیست که واردات بنزین به ایران هنوز هم ارقام سرسامآوری را نشان میدهد؛ ارقامیکه البته در بیشتر طول دورههای ثبت، به نظر میرسد کمتر از رقم واقعی اعلام شده و جالبتر آنکه ارزش واردات بنزین هم در سالهای متمادی از سوی متولیان آمار، مهر محرمانگی میگیرد! طبق جدولی که دفتر پژوهشهای اقتصاد و توسعه مشهد به همت سیدمحمد بحرینیان، صنعتگر و پژوهشگر توسعه، تهیه کرده، ارزش واردات بنزین در سالهای ١٣٨٣ تا ١٣٨٩ مستقیما در آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران و خلاصه تحولات اقتصادی بانک مرکزی در سالهای مختلف ذکر شده، اما قبل از سال ١٣٨٣ اعلام نشده است. علاوه بر اینکه پس از سال ١٣٨٨، ارائه ارزش واردات بنزین محرمانه شده است! که البته همین محرمانگی شائبه حضور برخی در قالب مافیای واردات بنزین در کشور را تقویت میکند.
١٤٥میلیارد دلار دود شد
طبق محاسبات همین دفتر در طول سالهای ١٣٧٦ تا آخر ١٣٩٤ (١٩سال)، حدود ٣٧٢ میلیارد و ٣٥٢ میلیون لیتر بنزین مصرف شده که حداقل ١٤٥میلیارد دلار (ارزش بنزین مصرفی تولید در داخل و واردات آن) معادل ٦٠٩ هزارمیلیارد تومان (با درنظرگرفتن دلار چهارهزارو ٢٠٠ تومانی در سال جاری) برای کشور خرج برداشته است. این مبلغ جدای ارزش مصرف گازوئیل در همین بازه زمانی است که اگر نگاه بلندمدت و برنامهریزی در سطح کلان اقتصادی در میان سیاستگذاران کشور قابلرصد بود! میتوانستیم تنها با یکدهم این مبلغ، دستاوردهای مناسبی را در صنعت خودروسازی، بهویژه در زمینه تولید موتور ملی یا دو پلتفرم ملی دنبال کنیم که حتی منجر به کاهش مصرف بنزین در کشور و در نتیجه کمتر سوختشدن منابع موجود میشد. درحالیکه شاهد بودیم با ١٠ برابر این میزان در طول این ١٩سال، نهتنها عایدیای نصیب توسعه کشور نشده، بلکه منابع کشور که بهنیابت در اختیار دولتها قرار گرفته، قربانی سیاستهای غلط این سیاستگذاران شده است. این در حالی است که طبق آخرین آمار موجود که از سوی منصور ریاحی، مدیرعامل شرکت ملی پخش فراوردههای نفتی، در ٣٠ تیرماه سال جاری منتشر شده، میانگین مصرف بنزین در کشور ۷۹ میلیون لیتر است که از این میزان تنها میانگین تولید بنزین در کشور ۶۵ تا ۶۶ میلیون لیتر در روز بوده و ۱۴میلیون لیتر اختلاف بین تولید و مصرف بنزین نیازمند واردات ۱۲میلیون لیتر بنزین و بهرهبرداری از ۱.۵میلیون لیتر از ذخایر موجود است که اگر این ارقام را محاسبه کنیم، رقمی فراتر از ١٤٥میلیارد دلار را شاهد خواهیم بود که در طول این سالیان، دود میشود و هوا را هم هر روز آلودهتر میکند.
نفتیها، آمار واردات بنزین را محرمانه نگه داشتهاند
در زمینه علت محرمانهبودن ارزش واردات بنزین در طول این سالها، از غلامحسین حسنتاش، کارشناس ارشد انرژی، میپرسم. حسنتاش میگوید: «آمار مربوط به میزان حجمی واردات بنزین همهساله از سوی گمرک اعلام شده، اما با توجه به اینکه بنزین از سوی شرکت نفت خریداری و وارد میشود، گمرک دسترسی به قیمت و در نتیجه ارزش واردات نداشته است تا آن را اعلام کند و درواقع نفتیها آن را محرمانه نگه داشتهاند، البته با توجه به متوسط قیمت فوب خلیجفارس، بنزین در هر سال و با دردرستداشتن میزان و حجم واردات میتوان ارزش آن را تخمین زد که البته کاملا دقیق نخواهد بود، چون ممکن است قیمت زمان خرید بالاتر یا پایینتر از متوسط سال بوده یا در دوران تشدید تحریمهای قبل از برجام هزینههای اضافی برای خرید غیرمستقیم تحمیل شده باشد».
انگیزه مشترک دولتها برای پنهانکردن ارقام نجومی واردات بنزین
این کارشناس انرژی درباره انگیزههای احتمالی محرمانهبودن این آمار نیز توضیح میدهد: در دورههای مختلف انگیزههای مختلفی برای محرمانهنگهداشتن این آمار وجود داشته است. مثلا چون در دولت دهم، آقایان با مخلوطکردن محصولات غیراستاندارد پتروشیمی یا میعاناتگازی با بنزین، به خلاف اعلام میکردند که در بنزین خودکفا شدهاند، به نظر من وزارت نفت در دولت یازدهم منفعلانه آمار واردات بنزین را پنهان نگاه میداشت که تندروها یا بهاصطلاح دلواپسها وزارت نفت را متهم به دستبرداشتن از خودکفایی نکنند، خودکفایی که در واقع توهمی بیش نبود. البته فکر میکنم یک دلیل مشترک در همه دولتها وجود داشته است و آن این است که ارقام نجومی مربوط به واردات بنزین خیلی سؤالات را بهوجود میآورد و خیلی سوءمدیریتها را آشکار میکند».
او با طرح چند پرسش، جمله خود را کامل میکند: «١. چرا طرحهای نوسازی و اصلاح فرایندی پالایشگاهها که باید ترکیب فراوردههای تولیدی پالایشگاه را بهنفع فراوردههای مرغوبتر تغییر دهد، این قدر طول کشیده است؟ آیا با بخشی از پول واردات بنزین نمیشد این طرحها را زودتر تکمیل کرد؟ ٢. چرا ما گاز مایع را که تولید زیادی در کشور دارد و بهسرعت میتواند در سوخت خودرو سهم پیدا کند و مشکل واردات بنزین را حل کند، زیر قیمت صادر میکردیم و میکنیم و در شرایط تحریم پولش هم برنمیگشت یا بهسختی برمیگشت و در مقابل بنزین را گرانتر وارد میکنیم؟ ٣. چرا طرح پالایشگاه ستاره خلیجفارس در بندرعباس که میتواند مشکل بنزین را حل کند، اینقدر از برنامه عقب است؟ آیا با بخشی از پول واردات بنزین نمیشد این طرحها را زودتر تمام کرد؟ ٤. در نگاهی کلانتر، آیا بهتر نبود که با این پولها شبکه حملونقل عمومی را توسعه میدادیم؟ ٥. در نگاهی کلانتر، آیا با این دهها میلیارد دلار پول واردات بنزین نمیتوانستیم صنعت خودروسازی را بهینه کنیم و کارایی خودروها را بالابریم؟» حسنتاش علت این اتفاق را عدم برنامهریزی صحیح توسعه در کشور عنوان میکند: «اگر ما برنامه جامع حملونقل داشتیم، اگر برنامه جامع انرژی هماهنگ با آن داشتیم و در کل برنامه درستی برای توسعه هماهنگ داشتیم و اگر به بهرهوری و از جمله بهرهوری انرژی اهمیت میدادیم، قطعا چنین اتفاقی نمیافتاد و منابع کشور تلف نمیشد. فقط هم موضوع بنزین نیست؛ نه ناوگان حملونقل ما بهینه است و نه سبد انرژی مصرفیمان».
سازمانهای نظارتی به سوءمدیریت بنزین رسیدگی کنند
او درباره احتمال وجود مافیای واردات بنزین در کشور ادامه میدهد: «وقتی تجارتی در بلندمدت تداوم پیدا میکند، طبعا چه در داخل و چه در خارج منافعی برای عدهای شکل میگیرد، اما نمیدانم که چقدر میتوان نام آن را مافیا گذاشت. وجود مافیا یا تبدیلشدن این صاحبان منافع به مافیا وقتی روشن میشود که برویم و تحقیق کنیم و ببنیم که مثلا این صاحبان منافع بهصورت سازمانیافته از طرق مختلف در کار طرحهای تحول پالایشی ما یا مثلا در کار پیشرفت پالایشگاه «ستارهخلیج فارس» اخلال کردهاند. من چنین تحقیقی نکردهام و البته خوب است سازمانهای نظارتی این کار را انجام دهند اما پیشاپیش میدانم که چنین تحقیقی بسیار سخت است؛ چراکه متأسفانه آنقدر سوءمدیریت و سوءتدبیر و بیثباتی مدیریت وجود دارد که چندان نیازی هم به اخلال کسی نیست. در جایی شما میتوانید از چنین تحقیقی نتیجه بگیرید که سابقه نظم و برنامه و مدیریت قوی وجود دارد ولی ناگهان در یک پروژه وضعیت تغییر کرده است».
او در پاسخ به این پرسش که چرا در بعضی سالها آمار اعلام شده و در برخی سالها خیر، میافزاید: «تقریبا همیشه اعلام نشده است، آن پنج سال استثنائی در دولتهای نهم و دهم است که هیچ قاعده رفتاری قابل تحلیلی در آن وجود ندارد».
حسنتاش با اعلام برآوردی از ارقام اعلامشده در زمینه ارزش واردات بنزین میافزاید: «میزان واردات بنزین در دولت یازدهم یعنی از ابتدای ٩٢ تا پایان ٩٥ را بنده بیش از پنج میلیارد دلار برآورد میکنم که البته این سالهایی است که قیمت پایین بوده است. در همان سالهای ٨٣ تا ٨٨ که اعلام شده است ارزش واردات بنزین بیش از ٢١میلیارد دلار است. البته در بعضی سالها هم نوعی تهاتر نفتخام یا نفتکوره با بنزین انجام شده است که برآورد را سختتر میکند ولی بههرحال قابل محاسبه است».
منابعی که در راه توسعه صرف نشد
سیدمحمد بحرینیان، صنعتگر و پژوهشگر توسعه نیز در گفتوگو با «شرق» در پاسخ به این پرسش که این ارقام تا چه اندازه میتوانست در راه توسعه کشور صرف شود، میگوید: « این ارقام در هر کشور دارای اراده توسعه، نتایج بسیار زیادی را بهجود میآورد. تجربه توسعه دو قرن اخیر نمایانگر این نکته است که توسعه اقتصادی و صنعتی با اتکا بر عامل تصادفیبودن در زمینه نهادسازی و سازماندهی کل اقتصاد، قابل حصول نیست. بدیهی است در شرایطیکه بهواسطه مشکلات روزمره، دولتهای ما بدون نگاه بلندمدت و اشراف و آگاهی کامل به مراحل و الزامات پیشرفت و اولویتیافتن خرید محبوبیت بر اقدامات اساسی توسعه، تصمیمهایی اقتصادی اجبارا در افق زمانی کوتاهمدت و در جهت حلوفصل مشکلات روزمره مشکل میگیرند، نهتنها نتایج مورد انتظار از این تصمیمگیریها به نتایج مطلوب منتهی نمیشود، بلکه با اهداف و آرمانهای بلندمدت اقتصاد ملی کشور نیز در تضاد قرار میگیرد؛ بنابراین پاسخ به این سؤال کاملا مشخص است که خیلی اقدامات مفید توسعهای با کسری از این منبع میتوانست صورت پذیرد».
تولید موتور ملی با یکدهم منابع سوخته
او در پاسخ به این پرسش که این ارقام، تا چه اندازه میتوانست در صنعت خودرو اثرگذار باشد، توضیح میدهد: «٢٧ میلیارددلاری که در فاصله زمانی ١٣٨٣ تا ١٣٩٤ در دست است، بدون درنظرگرفتن سالهایی که ارزش واردات اعلام نشده، تنها جزئی از منابع عظیم هدررفته است. دفتر پژوهشهای اقتصاد و توسعه محاسباتی را در دست انجام دارد که نشان میدهد از سال ١٣٧٦ تا آخر ١٣٩٤ میزان ارزش بنزین مصرفی (تولید در داخل و واردات آن) حداقل حدود ١٤٥ میلیارد دلار است. این مبلغ مجزای ارزش مصرف گازوئیل در همین بازه زمانی است. اگر دولتهایی داشتیم که در زمینه اقتصادی دارای برنامه بلندمدت و نگاه علمی به پیشرفت کشور بودند و متولیان تولیدی مبتنی بر شایستهسالاری و نهفقط صلاحیت سیاسی مسئولیت پذیرفته بودند، یقینا با یکدهم این مبلغ، کشورمان در زمینه خودرو دستاوردهای خوبی همچون موتور ملی یا دو پلتفرم ملی را میتوانست دارا شود و اکنون به سمت خودروهای برقی حرکت میکردیم. گزارش دیگری در زمینه خودرو در دفتر مزبور در دست تهیه است که نتایج آن کاملا حیرتانگیز است که چگونه دولتها در زمینه توسعه صنعتی و اقتصادی ناکارآمد بودهاند». او در پاسخ به این پرسش که چرا طرح پالایشگاه ستاره خلیجفارس در بندرعباس که میتواند مشکل بنزین را حل کند اینقدر از برنامه عقب است، میگوید: «پالایشگاه هم مانند بقیه بخشها نتیجه عدم توان تصمیمگیری اقتصادی متمرکز است و به تغییرات متعدد دولتها، مجالس و مدیران مجموعهها برمیگردد». بحرینیان با اشاره به عدم اعلام رسمی آمار از سوی وزارت نفت میافزاید: «دلایل عدم ارائه آمارها میتواند متعدد باشد، مثلا عدم برانگیختن مطالبهگری آگاهان جامعه، یا مشخصشدن ناکارآمدی متولیان اقتصادی، یا پوشش برای ذینفعان احتمالی یا عوامل دیگر».
تمام آمارهای محرمانه
او در ادامه با اشاره به روند پنهانسازی آمار در بخشهای دیگر اقتصادی میافزاید: «در قوانین بودجه سالهای اخیر مجلس مصوب کرده که ١٤,٥ درصد فروش نفت در اختیار وزارت نفت است. در گزارشهای سازمان مدیریت ملاحظه میکنید که اعلام شده محرمانه است یا مثلا واسطهگریهای مالی در شاخص بهای تولیدکننده، یا توزیع تسهیلات در زیربخشهای هر بخش اصلی اقتصاد، یا قطع ناگهانی فهرست طرحهایی که از صندوق توسعه ملی اعتبارات دریافت کردهاند و قس علیهذا». این پژوهشگر توسعه، علت پنهانکردن آمار در ادبیات توسعه را اینگونه تشریح میکند: «در حالت خلاصه و سادهشده، فراهمشدن زمینه انتفاع از طریق واسطهگری، دلالی، واردات، رانت، خامفروشی، مفتخوارگی و امثالهم». بحرینیان در پایان از مسئولان و تصمیمگیران اقتصادی کشور میپرسد: «مگر ما چه میزان منابع داریم و چند نسل باید در این دایره بسته توسعه بمانند و نسلهایی بسوزند تا شاید طرحی نو در انداخته شود؟ آیا با تمام منابع طبیعی جامعه از قبیل نفت، آب و فرصتهای تاریخی، دچار گردابهای سیاسی، اجتماعی و حاشیهنشینیهای شهری و تاریخی از نوعی دیگر نخواهیم شد؟».