شاهین شایانآرانی در گفتوگو با «آرمان - هستی دفتری »
بازار ارز از جمله بازارهایی است که در دولتهای مختلف از اهمیت بالایی برخوردار بوده و کنترل این بازار همواره از اولویتهای اقتصادی دولتها به شمار میرفته است، اما در سالهای اخیر بازار ارز در کشور با مشکلات فراوانی رو به رو شد و نرخ ارز در بازار آزاد در دولت قبل حدود سه برابر افزایش یافت و این موضوع تاثیر مستقیم بر سایر بازارها داشت و موجب شد تا قیمت بسیاری از کالاها افزایش یابد. در سال 91 همزمان با اوج گرفتن مشکلات در بازار ارز مسئولان دولتی برای کنترل بازار مرکز مبادلات ارزی را تاسیس کردند و این موضوع موجب شد تا ارز سه نرخی شود که انتقادهای فراوانی را از سوی کارشناسان به همراه داشت و آنها معتقد بودند که ارز در کشور باید تک نرخی شود. با روی کار آمدن دولت یازدهم مسئولان دولتی اعلام کردند کنترل بازار ارز از اولویتهای مهم اقتصادی این دولت است، اما هنوز این اتفاق نیفتاده است. این در شرایطی است که در دهههای ۷۰ و ۸۰ ارز در اقتصاد کشور تک نرخی شد و تقریبا تا چند سال گذشته تک نرخی بود، اما در پی افزایش نرخ تورم، ارز هم مشمول تورم شد و به دلیل کنترل تورم در نرخ ارز، به تدریج فاصله نرخ ارز در بازار آزاد و ارز دولتی افزایش یافت و در نتیجه شاهد از بین رفتن نظام تک نرخی ارز در اقتصاد بودیم. شاهین شایان آرانی، اقتصاددان و استاد دانشگاه، در گفتوگو با «آرمان» میگوید: «در دولت یازدهم و با تلاش تیم اقتصادی آقای روحانی، مهار تورم که کار بسیار دشواری بود انجام شد و التهاب بستر اقتصادی را از بین برد. از طرفی برجام تحریمها را لغو کرد و دولت با موفقیت توانست قیمت ارز را مهار و در محدوده مشخصی نگه دارد.نمیتوان انتظار داشت که یکسانسازی نرخ ارز یک شبه انجام شود.»
سال 81 موفق شدیم که یکسان سازی ارز را به خوبی انجام دهیم، اما از آن زمان این یکسانسازی در حد حرف مانده و عملی نمیشود. چه مشکلاتی وجود داشته است و چه بخشهایی از این مشکلات حل شده است که باعث میشود به این یکسانسازی نزدیک باشیم؟
زمانی که فضای کسب و کار و فعالیتهای مالی توام با تلاطم باشد و آینده ابهام داشته باشد، بازیگران بازار پیشبینی روشنی از آینده ندارند. در این شرایط ریسکهای مالی بالا میرود و در چنین فضایی خاصه با داشتن یک اقتصاد متوسط، ارز کشور مدیریت نخواهد شد. در این شرایط مدیریت ارز در یک بازه و محدوده مهار و کنترل نمیشود و ثبات نسبی ارز امکانپذیر نیست. به عبارت دیگر حفظ و ثبات ارز در کشوری که دستخوش تلاطمهای اقتصادی است و دورنمای آن با چالش مواجه است و اقتصاد آن نسبت به اقتصاد جهانی نسبتا متوسط است، بسیار سخت خواهد بود. این مشکل برای کشور ترکیه، پاکستان، امارات، اندونزی، مالزی و سایر کشورهای در این شرایط هم وجود دارد. کشور ما از سال 81 به بعد دچار تلاطمهای بسیار بود. اولین تلاطم جدی در کشور ما که امکان یکسانسازی نرخ ارز را فراهم نمیکرد، مربوط به بحث تورم بود. تورم شروع به رشد کرد و به 38درصد رسید. این تورم دورنمای آینده کشور را دچار ابهام میکند و کسی نمیداند نرخها و قیمتها در آینده چگونه خواهد بود. قیمت خرید مواد اولیه و قیمت فروش کالاها پیشبینیناپذیر است که این باعث نوسان قیمت ارز میشود. عامل دیگر عدم ثبات ناشی از تلاطم وجود تحریمها بود. تحریمها فشار مضاعفی بر اقتصاد کشور وارد کرد که برنامهریزی برای آینده را دشوار و مبهم ساخته بود. در دولت یازدهم و با تلاش تیم اقتصادی آقای روحانی، مهار تورم، که کار بسیار دشواری بود انجام شد و التهاب بستر اقتصادی از بین رفت. از طرفی برجام تحریمها را لغو کرد و دولت با موفقیت توانست قیمت ارز را مهار و در محدوده مشخصی نگه دارد و در ادامه کار، امکان برنامهریزی برای یکسانسازی نرخ ارز فراهم شد. نمیتوان انتظار داشت که یکسانسازی نرخ ارز یک شبه انجام شود. نیاز به زمان و تلاش فراوان دارد و امیدواریم که به زودی این امر محقق شود. اگر کشوری خواهان رشد اقتصادی باشد و از طرفی در شرایط متلاطم باشد، نیاز به تامین ارز باعث میشود نرخ ارز به سمت دو نرخی شدن پیش رود. یکی نرخ دولتی است که با یارانه به افراد تعلق میگیرد و محدویت دارد، دیگری نرخ آزاد است که در دسترس همگان و به مقدار زیاد وجود دارد و قیمت آن هر لحظه نسبت به بازار عرضه و تقاضا متغیر است. حالت ایدهآل برای یک کشور یکسانبودن تمام نرخهاست. چنین کاری زمانبر است. دولت یازدهم تلاش کرد نرخ ارز آزاد را کنترل و نرخ ارز دولتی را نزدیک به نرخ بازار آزاد کند. این روشی کنترلشده و مدیریتشده برای کنترل نرخ ارز بود.
یکسانسازی نرخ ارز به واقعی شدن نرخ ارز هم میانجامد. آیا این کار رونق بازار را مختل نمیکند؟
ارز بازار همواره گرانتر از نرخ ارز دولتی است چرا که ارز دولتی با یارانه همراه است. نرخ ارز استراتژیک است و در هیچکجای دنیا به معنای واقعی آزاد و کنترل نشده نیست. در همه جای جهان دولتها بر کنترل قیمت ارز نظارت دارند و آن را در بازه مشخصی نگه میدارند. نرزخ ارز یک نرخ کلیدی است چون با اندکی تغییر در آن، کل هزینههای واردات و صادرات به میزان قابل توجهی تغییر میکند. در شرایط کنونی ما، اندکی بالاتر رفتن نرخ ارز مهم نیست، مهم آن است که یک نرخ داشته باشیم. منابع ارزی باید به اندازه کافی موجود باشد و بازار سیال آن به هر میزان که نیاز است، ارز ارائه کند و خرید و فروش به راحتی در آن انجام شود. بانک مرکزی وظیفه دارد بر این بازار کلان نظارت کند تا نرخ ارز از محدودههای تعیینشده فراتر نرود. تلاطم در ارز برای اقتصاد بسیار خطرناک است و باید یکسانسازی رخ دهد.
برخی کارشناسان و مسئولان معتقدند یکسانسازی نرخ ارز در حالی که معاملات در صرافیها انجام میشود امکانپذیر نخواهد بود. با این حرف تا چه حد موافقید؟
به نظر من چنین چیزی درست نیست. صرافیها به تنهایی عامل بروز چنین مشکلی نیستند. صرافیهایی که توسط بانک مرکزی بر آنها نظارت نشود میتوانند مشکلساز باشند. خود بانکها وقتی اقدام به فروش ارز میکنند به نوعی کار صرافیها را انجام میدهند. وجود صرافیها به تنهایی باعث ایجاد تلاطم و نوسان قیمت ارز نیست. صرافیها بازار خردهفروشی هستند و نیازهای کلان به ارز توسط بانکها تامین میشود و این معاملات بزرگ توسط بانکها انجام میشود. بسیاری از بانکها اکنون صرافی دارند که این در تمام دنیا مرسوم است. نکته کلیدی آن است که همه اینها باید زیر نظر بانک مرکزی و دقیقا در چهارچوب مقررات و موازین بانک مرکزی باشد. چه صرافیها و چه بخش معاملات ارزی در بانکها باید تحت نظر و کنترل بانک مرکزی باشد تا مشکلی به وجود نیاید. اما اگر یک صرافی یا بانک در خارج از قوانین بانک مرکزی عمل کند قطعا مشکلساز است و خود به ایجاد تلاطم منجر خواهد شد.