مهدی عسلی/ کارشناس اقتصاد انرژی
در روزنامه دنیای اقتصاد - شماره 4054 نوشت:
امروز صد و هفتاد و دومین نشست رسمی اوپک در وین برگزار میشود. اعضای اوپک در حالی در این نشست درباره تمدید توافق تصمیمگیری میکنند که سوالاتی درخصوص موفق بودن توافق مطرح است. چرا با وجود اجرای موفق توافق اوپک در نیمه اول سال جاری میلادی، قیمتها چندان رشد نکرده است؟ توافق چه تاثیری بر بازار نفت داشته است؟ آیا تمدید توافق یا حتی توافق اولیه اقدام درستی بود و بهتر نبود اوپک سیاست حفظ سهم بازار را ادامه میداد؟ در این نوشتار نگارنده تلاش کرده است، به این سوالات پاسخ دهد.
هدف اوپك از توافق برای کاهش تولید، در وهله اول حذف مازاد انبار نفت و فرآوردهها در كشورهاي توسعه يافته و بازارهاي در حال ظهور و رساندن حجم انبارها به سطح ميانگين سالهاي اخير بوده است. اما اين هدف هنوز بهطور کامل تحقق نيافته و انبارها به مراتب از ميانگين 5 ساله بالاتر است كه اين فشار زيادي به قيمتهاي نفت وارد ميكند. این موضوع به دو دلیل رخ داده، از طرفی توليد نفت آمريكا سريعتر و بيشتر از حد پيشبيني شده افزايش یافته و از طرف دیگرتقاضا هم اندكي كمتر از سطح پيشبيني شده رشد کرده است. در واقع پیشبینی میشود امسال تولید نفت آمریکا نسبت به سال قبل حدود یک میلیون بشکه افزایش یابد که البته همه آن شیل اویل نیست بلکه میعانات گازی و سایر سوختهای مایع را نیز شامل میشود.
عوامل متعددي در رشد سریع تولید نفت آمریکا دخيل است. آمريكا سرزمين كشف فرصتهاي سرمايهگذاری است. بازار مالي وسيع و عميق در آمريكاي شمالي كه اجازه سرمايهگذاري در پروژههاي پرريسك را به فعالان اقتصادي ميدهد، همچنین قوانين و مقررات مالكيت خصوصي اراضي و منابع زيرزميني همراه با آب مورد نياز براي استحصال منابع نفت غيرمتعارف، در دسترس بودن فناوريهاي پيشرفته و نيز مجاز شدن صادرات نفت آمريكا از دلايل اصلي رشد توليد نفت در این کشور است.
علاوه بر رشد تولیدات آمریکا، تولید در برزیل (سوختهای زیستی و نفت آبهای عمیق حدود 350 هزار بشکه در روز) دریای شمال (بریتانیا و نروژ مجموعا حدود 130 هزار بشکه در روز و کانادا حدود 70 هزار بشکه در روز) افزایش مییابد. از سوی دیگر تقاضا در کشورهایی مانند آمریکا، آلمان، هند و ترکیه کمتر از میزان پیشبینی شده بوده است. ميزان رشد تقاضای جهانی برای نفت در دو، سه سال اخير تقريبا حدود 2/ 1 تا 4/ 1 ميليون بشكه در روز بوده است. اما رشد توليد غيراوپك به كاهش تقاضا براي نفت اوپك انجاميده است.
آخرین برآوردهای بازار جهانی نفت نشان میدهد که امسال حدود 500 هزار بشکه مازاد عرضه نفت وجود خواهد داشت. به همین دلیل نیز تاکید بر ایفای تعهدات 11 کشور غیراوپک که تفاهم سال قبل را با قبول کاهش 600 هزار بشکه در روز امضا کرده بودند ضرورت دارد. مسلما تمديد توافق به موازنه بازارهاي نفت كمك خواهد كرد. هماكنون نيز نسبت به پاييز گذشته از عدم تعادل كاسته شده است.
از اینرو، برآورد سازمانهاي مهم نفت بينالمللي مانند اوپك، آژانس بینالمللی و اداره اطلاعات انرژی آمریکا نشان ميدهد اواخر امسال و سال آينده ميلادي بازار نفت در قيمتهاي قابل قبول بين 50 تا 55 دلار براي هر بشكه به تعادل خواهد رسيد. هر چند كاهش سرمايهگذاريهاي سالهاي اخير در فعاليتهاي بالادستي صنعت نفت در سراسر جهان حمايتي در جهت حفظ قيمتهاي بالا است چون بازار ميداند كه ظرفيتهاي توليد به دليل سرمايهگذاريهاي ضعيف چند سال اخير نميتواند جهش يابد، با اینحال انتظار افزایش زیاد قیمتها نیز نمیرود. در واقع بعید است در يكي دو سال آينده قيمت نفت فاصله زيادي از سطوح كنوني بگيرد. زيرا از يك طرف در قيمتهاي بالاتر بلافاصله توليد ميادين مختلف نفت متعارف و غيرمتعارف آمريكا سودآور شده و توليد افزايش مييابد و از سوی دیگر این موضوع میتواند رشد تقاضای جهانی برای نفت را کاهش دهد. ملاحظه بازارهاي مالي نيز نشان ميدهد كه شرايط به اصطلاح پسبهين(كونتانگو) است، یعنی قيمتهاي آتي بالاتر از قيمتهاي نقدي است اما شیب این منحنی بسیار ملایم است. گفته میشود با آزاد شدن صادرات نفت از آمریکا فاصله قیمت نفت شاخص دبلیوتیای آمریکا با برنت دریای شمال به حدود 2 دلار رسیده است. زمانی که منحنی قراردادهای آتی نفت شاخص برنت بهصورت پیش بهین درآید (به اصطلاح بک واردیشن شود) و سطح انبارهای نفت کاهش یابد اوپک به هدف ثبات بازار نفت نزدیک خواهد شد.
درخصوص قیمتها در بلندمدت نیز باید گفت، سقف قيمت نفت در بلند مدت هزينه توليد سوختهاي جايگزين است. اگر امروز هزينه توليد سوخت جايگزين نفت اوپك مثلا نفت غيرمتعارف آمريكا به 20 دلار در هر بشكه كاهش يابد و بتواند در اين قيمت تقاضا برای نفت را بپوشاند طبعا تنها آن دسته از كشورهاي اوپك در بازار ميمانند كه بتوانند نفت ارزانتر از 20 دلار عرضه كنند. بنابراين هزينه توليد سوخت جايگزين نفت يا به اصطلاح Backstop technology سقف بلند مدت قيمت نفت را تعيين ميكند.
در شرایطی که قیمتها چندان رشد نکرده و تولید نفت آمریکا در حال افزایش است، برخی این مساله را مطرح میکنند که «آیا بهتر نبود اوپک سیاست حفظ سهم بازار را ادامه میداد؟ » در پاسخ به این سوال باید گفت، در شرايط عادي در مجموع بهتر است منابع را حفظ كرده و صادرات كمتري با درآمد بيشتر داشته باشيم تا اینکه بازار را با نفت غرق كنيم و در عين حال درآمدمان پايين باشد. از سویی، بررسيها نشان میدهد بعيد است توليد نفت غيرمتعارف آمريكا با قيمتهاي بين 50 تا 60 دلار در هر بشكه در يكي و دو سال آينده افزايش چشمگيري داشته باشد و ممكن است در همين حد فعلي يا كمي بيشتر به تعادل برسد. همچنین از آنجا كه تقاضا رو به افزايش است، زمان تصميمگيري براي كاهش توليد اوپك زمان درستي بود چراکه در قيمتهاي پاييز گذشته یعنی پیش از توافق اوپک، شاهد به تعادل رسيدن توليد نفت آمريكا بوديم و حتي شمار دكلهاي حفاري بهتدريج شروع به افزايش كرده بودند كه نشان ميداد قيمتهاي يادشده توليد آمريكا را بيشتر از اين كاهش نميدهد. به عبارت ديگر ميادين و چاههاي فعال هزينههاي توليدشان را پايين آورده و بهتدريج ميتوانستند توليد خود را در آن سطح تثبيت كنند يا حتي افزايش دهند. بنابراين زمان كاهش توليد اوپك درست بود اما در هر حال بايد پذيرفت كه در محيط فعلي كسب و كار صنعت نفت اوپك اثربخشي دهه 1970 و حتي سال 2008 را ندارد و در قيمتهاي بالاتر از 60 دلار برای هر بشکه نميتواند موثر باشد زيرا افزايش توليد نفت بهخصوص در آمريكا كاهش تولید نفت اوپك را خنثي ميكند. براي چند سال آينده شايد قيمتها حدود 50 تا 60 دلار باقي بماند، از سوي ديگر نبايد فراموش كرد كه كاهش قيمتها سرمايهگذاري در نفت و در نتيجه افزايش ظرفيت توليد جهاني نفت را محدود كرده كه عاملي در حمايت از قيمت نفت در سطوح كنوني است.
از سویی، حجم ذخایر روي زمين و نيز ظرفيت مازاد توليد عربستان در ماههاي گذشته نزولي بوده كه نشان ميدهد این كشور در تداوم توليد در سطح سال گذشته يعني حدود 7/ 10 ميليون بشكه در روز به مشكلاتی برخورده است. عربستان سعودی طی تقریبا دو سال گذشته دائما از سطح ذخایر روی زمینی خود کاسته است در حالیکه گزارشهای EIA، (دپارتمان انرژی آمریکا) نشان میدهد که مازاد ظرفیت تولید این کشور نیز به کمترین مقدار در سالهای اخیر رسیده است. این واقعیتها حاکی از مشکلات عربستان در حفظ سطح تولید بالاتر از 10 میلیون بشکه در روز است که البته خبر خوبی برای تعادل بازار نفت است. به همين دليل نيز عربستان مصرا به دنبال اجماع اوپك براي كاهش سطح توليد اوپك بود. در اين ميان ملاحظات اقتصادي تضمين درآمد موردنظر از انتشار سهام آرامكو و همچنین تامین بودجه این كشور به اين موارد اضافه شده است.
در این میان برخی در داخل کشور طرح «اوپک 2» را مطرح کردهاند، به این شکل که روسیه، ایران و برخی کشورهای عضو اوپک که مواضعی نزدیک به ما دارند، سازمانی همراستا با اوپک تشکیل دهند. اما اين ايده اشتباهي است؛ زيرا وجود دو سازمان نفتي طبعا به رقابت بين آنها منجر شده و غرض اصلي هر دو را كه تثبيت بازارهاي نفت حول قيمتهاي مناسب و مورد قبول آنها است، نقض خواهد كرد. ثانيا موفقيت اوپك تا حدود زيادي مرهون شباهتهاي وضعيت اقتصادي و وجود علايق مشترك كشورهاي عضو آن سازمان با يكديگر است كه همگي كشورهاي در حال توسعه هستند. اما روسيه خود را يك ابرقدرت، يك كشور صنعتي و توسعهيافته ميداند و طبعا رفتار این كشور با ديگر توليدكنندگان نفت در حال توسعه متفاوت خواهد بود. بهترين سياست همان است كه اوپك يكپارچگي خود را حفظ كرده و غيراوپك مانند روسيه و قزاقستان، مكزيك، آذربايجان، عمان و غيره را به همكاري در مديريت بخش عرضه دعوت كند و مانع از سواري مجاني آنها شود. ديپلماسي انرژي ميتواند در اين محدوده كمك كند.